زهرا طباخی: اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی و نامزد پوششی وی در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری گفت: «مردم عزیز! یادتان میآید وضع اقتصادی ما چه بود؟ دارو پیدا نمیشد؟ بیماران سرطانی و خاص چه عذابی از بیدارویی میکشیدند؟ شیرخشک پیدا نمیشد؟ این جریان امروز ممکن است با رویکرد دیگری به صحنه بیاید، فرار به جلو کفایت نمیکند. به عقب برگردیم و سوابق و عملکردها را ببینیم».
شواهد و قرائن حاکی از آن است که در دولت دوم روحانی با وضع تحریمهای جدید، بازگشت به ایامی که تحریمهای به اصطلاح «فلجکننده» اوباما تازه وضع شده بود، به لطف عقبنشینیهای مکرر دولت از حقوق حاکمیتی کشور ممکن شده است!
بازی از نو!
سال گذشته ماجرای توافق دولت با گروه ویژه اقدام مالی یا FATF جنجالی شد. داستان از این قرار بود که دولت در ذیل شروط مگو و محرمانه برجام متعهد به انجام اقداماتی برای شفاف شدن رویدادها و تعاملات و روابط پولی و مالی و گردشهای اقتصادی کشور مقابل ناظران فراملی شده بود تا پس از انجام اصلاحات و ارائه اسناد و تبادل اطلاعات، بخشی از تحریمهایی که به واسطه برجام بنا بود بلاشرط رفع شود، سرانجام مورد بازنگری قرار گیرد.
البته رویه یادشده کاملا تابع استانداردهای چندگانه است و اصولا هدف از FATF نظارت بر گلوگاههای اقتصادی دلخواه غرب است نه مثلا ریشهکنی تامین مالی تروریستها یا مبارزه صرف با پولشویی! کما اینکه بیبیسی در توصیف این موضوع میگوید: «مطابق اسناد پاناما که سال گذشته همزمان با اجبار ایران به پذیرش نظارت بینالمللی تحت عنوان «بزرگترین افشاگری فساد مالی سیاستمداران جهان» و «بزرگترین نشت اطلاعاتی تاریخ جهان» فاش شد؛ دولتها، بانکها، دستگاههای عریض و طویل مالیاتی و وضعکنندگان مقررات مالی شامل همین قوانین ضدپولشویی و ضدتروریسم از مهمترین عوامل گسترشدهنده فساد اقتصادی در جهان هستند! آنها با اعمال استانداردهای چندگانه و تبعیض قائل شدن میان جوامع و اقشار مختلف کم گذاشتهاند و مطابق همین تصمیمسازیهای متناقض هر جا که دوست داشتهاند چشم بر فساد گروهها و سازمانها و شرکتهای دلخواه بستهاند!»
بر اساس فهرست اسناد فاش شده از شرکت «موساک فونسکا»، فقط از انگلستان 1223 شرکت و617 شرکت هم از آمریکا در پاناما پولشویی میکردهاند! پس از افشای اسناد پاناما، موسسه آکسفام نیز در گزارشی فاش کرد 50 شرکت بزرگ آمریکایی از جمله کوکاکولا، اپل، مایکروسافت، جنرالالکتریک و گوگل 4/1 تریلیون دلار در گریزگاههای مالیاتی مخفی کردهاند و با تشکیل صندوق ذخیره در بهشتهای مالیاتی، رسما پولشویی میکنند!
برجام 2
هدف از اجبار ایران به تعهد به گروه ویژه اقدام مالی 2 موضوع بود: اول اینکه اقتصاد ایران به 2 بخش «تحت تحریم آمریکا» و «خارج از تحریم» تقسیم شود تا شرایط برای اعمال تحریمهای هوشمند بر بخشهای غیردلخواه همچون صداوسیما، دانشگاه شریف، سپاه، وزارت اطلاعات و مجموعهای از بانکها و موسسات و شرکتها و اشخاص داخلی فراهم شود.
دوم اینکه به واسطه تحمیل ارزشهای «ضدتروریسم» غرب به ایران، ناگزیر از عقبنشینی از منطقه، برهم زدن اتحاد استراتژیک با گروههای مقاومت و حافظان امنیت ملی ایران در فرامرزها شویم و با حصول «برجام منطقهای» امنیت اسرائیل تامین شود. فیالواقع در یک معامله 2 سر باخت هم رای به تضعیف عملیاتی بخش مقاوم و درونگرای اقتصادی خودمان میدهیم و هم در برابر تحریمها و تهدیدهای جدید به جهت اشراف دشمن بر مسیرهای تبادل پولی، بیدفاع شده و فرصت دور زدن تحریمها برای واردات دارو و غذا و سلاح و مایحتاج زندگی امن و آرام را از دست خواهیم داد.
محرمانههای خطرناک
اعتراض مردم و سیاسیون و علما و محققان به این توافق خطرناک گسترده بود اما اخبار حاکی از آن است که دولت بیسر و صدا تعهدات یواشکی پذیرفته شده توسط وزیر اقتصاد را در طول یکسال اخیر عملیاتی کرد و همان شد که دشمن میخواست! مثلا حسن روحانی با صدور بخشنامهای همه شرکتهای دولتی را ملزم کرد تمام حسابهای خود را با مجوز خزانهداری کل کشور نزد بانک مرکزی افتتاح کنند و حسابهای باز در سایر بانکها را مسدود کنند تا «احتمالا» امکان فراهم آوردن اشراف اطلاعاتی برای FATF فراهم شود.
اکنون تعلیق یکساله توافق شده با گروه ویژه اقدام مالی در حال اتمام است و در موعد مقرر بازرسان غربی اعلام خواهند کرد چقدر از امکانات اطلاعاتی ارائه شده رضایت دارند و نیازهای جدیدشان برای کنترل تحولات اقتصادی کشور چیست!
در مقابل این همه فداکاری دولت، هیچ کدام از تحریمهای پولی- مالی وعده شده در «برجام آرزوها» هنوز محقق نشده و کماکان دولت دسترسی به پول نفت و درآمدها و ارز مسدود شده کشور ندارد.
آبنبات ایتالیایی
البته همزمان با سررسید موعد تمدید تعهدات قدیمی و پذیرش شروط جدید، وزارت امور خارجه تلاش کرد از آبنبات دریافتی دولت در قبال تبادل اطلاعات مهم اقتصادی کشور رونمایی کند! وزارتخانه طی نامهای به اتاق بازرگانی تهران، از اعلام همکاری بانک «پوپولاره دی سوندریوی» ایتالیا با بانکهای ایرانی خبر داد و افزود: «هزینه کمیسیون بانکی برای انتقال هر هزار یورو، 5/1 یورو تعیین شده است». این یعنی سوئیفت مطابق وضعیت پیش از برجام کماکان در دسترس ایران نیست و تحریمهای بانکی برداشته نشده است. در مقابل وزارت امور خارجه برای تسهیل بخشی از مشکلات تجار و بدنه دولت به منظور تبادل بانکی موفق شده پس از رایزنی با یک بانک محلی در منطقه لمباردی ایتالیا به تفاهم برسد.
در اطلاعاتی که از سوی دفتر بینالمللی بانک سوندریو درباره روابط پولی ایران و ایتالیا ارائه شده این موضوع مورد تاکید قرار گرفته که تبادلات تحت قوانین FATF خواهد بود. یعنی مطابق خواست وزارت خزانهداری آمریکا بخش تحریمی اقتصاد ایران از ارائه خدمات بانکی محروم میماند و بر تبادلات یادشده نیز بشدت نظارت میشود تا مثلا ایران نتواند مجاهدانی که در منطقه با داعش میجنگند را تامین مالی کند، چرا که مطابق قوانین تحریمی در پسابرجام، ایران حامی تروریسم است! داخل پرانتز بدانید که ناظر خاورمیانه FATF خاندان تروریستپرور آلسعود در «عربستان» است!
سرویس داوطلبانه
با این احتساب میتوان چنین نتیجه گرفت که دولت بسادگی پذیرفته در چارچوب قوانین و ارزشهای تعیین شده توسط آمریکا و اسرائیل به ابزار ایجاد محدودیت برای بخشهایی از حاکمیت کشورمان تبدیل شود؛ خودتحریمی آن طیف از بخش خصوصی را که با حاکمیت تعامل اقتصادی دارد، اجرایی کرده و برای تحقق اشراف اطلاعاتی وزارت خزانهداری آمریکا بر خصوصیترین حوزه اقتصاد ایران، بسترسازی کند.
تکلیف در پسابرجام مشخص است؛ از همه سو به هر سازمان و نهاد بینالمللی که نیاز دارد بخشهای حاکمیتی کشور را در دست بگیرد تعهد داده و امکان اعمال قدرت میدهیم. مثلا «سند آموزش همگانی 2030 یونسکو» را میپذیریم تا تربیت نسل آینده ایرانیان مطابق ارزشهای بنیادین غرب باشد. FATF را هم بر نظام اقتصادی کشور مشرف میکنیم تا تبادلات مالیمان مورد پسند دشمنانمان باشد و هر زمان که اراده کردند بتوانند مسیرهای تامین نیازهای جامعه همچون دارو و غذا و مایحتاج مردم را بیدغدغه تحریم کنند.
کدام امنیت ملی؟!
به وضوح میبینیم طرح تحریمهای جدید با نقض مکرر برجام در مجلسین آمریکا به تصویب رسید اما همچون درماندگان در حوزه تشخیص و صیانت از مولفههای ضروری «امنیت ملی» وامیدهیم، میترسیم و میلرزیم تا شاید مورد تفقد دشمن قرار بگیریم! آیا این همان رویهای نیست که به ورشکستگی تولیدکنندگان حامی نظام در داخل کشور منجر شد، چرا که دولتمردان ما تصمیم گرفته بودند برای ایجاد جذابیت پیرامون «برجام» کام اروپاییها و شرق آسیاییها را با اعطای امتیازات ویژه واردات و وضع قراردادهای چرب و غیرقابل رقابت توسط بخش خصوصی داخلی، شیرین کنند؟
3 سال متحدان آمریکا را با لقمههایی که از سهم ایرانیان از اقتصاد ملی گرفتیم، تغذیه کردیم اما صدایی از آنها برابر نقض برجام بلند نشد! همه راضی هستند. چین پریروز اموال ایران را بلوکه کرد! شیخنشینهای ضعیف منطقه شاخ و شانه قدرت نداشتهشان را میکشند! ترکیه گاز مجانی میبرد! هند تخفیف بیشتر برای ادامه خرید نفت و گاز از ایران میخواهد و یکسوم خرید خود را کم کرده تا امتیاز بیشتری بگیرد! کرهجنوبی بازی درآورده و... مخلص کلام اینکه هیچ چیز آنگونه که وعده داده شده بود در دوره افزایش رکود و بیکاری و شکستن کمر کشاورز و دامدار و صنعتگر پیش نرفته است.
با این حال آماده پذیرش تعهدات بیشتر و اعطای امتیازات جدیتر هستیم. هفته جدید موعد توافقی جدید با گروه ویژه اقدام مالی است و خدا میداند این بار بناست «محرمانه» چه بدهند و چه بستانند! هوشیار باشیم که تا 1400 به لطف دیپلماسی روحانی، میهمان تحریمها و فشارهای جدید هستیم.