گروه سیاسی: تحریم جدید سنای آمریکا علیه ایران موسوم به تحریم S722 را میتوان بزرگترین بسته تحریم اقتصادی دانست که تاکنون علیه یک کشور برنامه ریزی شده است. 98 سناتور آمریکایی به بهانههای حقوق بشر، تروریسم و موشکی مجموعهای از بیسابقهترین تحریمها را علیه ایران تصویب کردهاند. به گزارش «وطن امروز» این تحریمها بهگونهای نوشته شده است که میتوان گفت تقریبا همه فعالیتهای اقتصادی ایران را درگیر خود میکند. گستره این تحریمها به گونهای است که در صورت اجرا هیچ فعالیت اقتصادی دولتی در ایران از آن در امان نخواهد بود. اگرچه برخی اجرایی شدن این تحریمها را با تحریمهای برداشته شده در برجام مقایسه میکنند و این تحریم را سندی بر نقض برجام میدانند اما واقعیت آن است که تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران موسوم به تحریمهای S722 بسیار بسیار گستردهتر و خطرناکتر از تحریمهای مورد بحث در توافق هستهای ایران و 1+5 است. آمریکاییها در تحریمهای جدید دنبال قفل کردن همه فعالیتهای اقتصادی ایران هستند به گونهای که بازگشت تحریمهای برداشته شده در توافق هستهای تنها یکی از تبعات تحریم جدید آمریکا علیه ایران است. به اعتقاد کارشناسان این تحریمها در صورت اجرا بزرگترین و گستردهترین تحریمی است که آمریکاییها تاکنون علیه ایران اعمال کردهاند. تنها یکی از محورهای این تحریم قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی است. این اقدام جنونآمیز اگرچه به بهانه مبارزه با تروریسم و مسائل منطقهای انجام شده اما در واقع پشتپرده این تحریم، بازگرداندن تحریمهای نفتی و بانکی ایران است. آمریکاییها با تحریم موشکی نیز اهرم تحریم بانکی را بر سر دولت ایران قرار خواهند داد تا از این طریق درست در روزهایی که کارخانههای آمریکایی براساس توافق 500 میلیارد دلاری برای آلسعود اسلحه میسازند؛ برنامه دفاعی ایران را متوقف کنند. البته به اعتقاد کارشناسان این تحریمهای بیسابقه میتواند در قالب توافقات آلسعود و ترامپ نیز تلقی شود. به هر حال یکی از هدفگذاریهای دولت آمریکا از تحریم جدید، تضعیف بنیه دفاعی ایران برای کاهش نقش جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه است. از همین رو به نظر میرسد آمریکاییها قیمت این هدف را در توافق 500 میلیاردی با آلسعود حساب کردهاند.
به هر حال مرور اجمالی بندهای تحریم جدید آمریکا علیه ایران نشان میدهد این تحریم به بهانههای موشکی، هستهای و حقوق بشر به دنبال ایجاد گسترهای وسیع از تحریمها علیه ایران است. گسترهای که هم فعالیتهای اقتصادی و دفاعی ایران را مورد هدف قرار میدهد و هم مجموعه بیسابقه ای
از افراد، دانشمندان و مدیران اقتصادی کشور را تهدید به حضور در لیست تحریمهای آمریکا خواهد کرد. این طرح به صورت کلی از 12 بخش تشکیل شده است و رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا را موظف به شناسایی دایره وسیعی از فعالیتهای ایران در حوزه منطقه، حوزه تسلیحاتی و حقوق بشر و اعمال تحریمهای جدی و موثر بر افراد و نهادهای دخیل در این حوزه میکند.
نگاهی کوتاه به لیست این فعالیتها نشان میدهد جهتگیری اصلی این طرح علاوه بر احیای برخی تحریمهای پیش از برجام در قالبهای جدید، فشار بر بنیه دفاعی بویژه طرحهای موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران را دنبال میکند.
مهمترین و اصلیترین ارجاع قانونی در طرح تحریمی کنگره در بخش دوم آن است که بند 1701 کد 50 از قوانین داخلی ایالات متحده آمریکا عنوان میشود. این بند اختیاراتی را به رئیسجمهور آمریکا میدهد که با تهدیدات غیرعادی و فوقالعاده علیه سیاست خارجی، اقتصاد یا روابط خارجی آمریکا که منبع آن خارج از این کشور است، مقابله کند. بستر قانونی چنین ارجاعی نیز تمدید سالانه وضعیت اضطراری علیه ایران است. با تصویب این قانون و استناد به این بخش از قوانین فدرال رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا میتواند براساس دستورات اجرایی و محول کردن آن به دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری تحریمهای جدی و موثری علیه ایران در حوزه فعالیتهای موشکی، اقدامات ثباتزدا یا نقض حقوق بشر ایجاد کند که به راحتی معافیتهای تحریمی برجام را بدون اثر میکند.
تا سعودی بخندد
بخش سوم «قانون مبارزه با فعالیتهای ثباتزدای ایران در سال 2017» به طور کامل به استراتژی منطقهای آمریکا برای مقابله با ایران اختصاص یافته و شامل بخشهای گوناگونی است.
به گزارش فارس، بر این اساس کنگره آمریکا دولت این کشور را موظف به تهیه گزارشی از ظرفیت نیروهای متعارف ایران از جمله نیروهای زیرسطحی، موشکهای بالستیک و همچنین فعالیتهای آن در حوزه جنگنده بدون سرنشین میکند. بخشی از این گزارش هم باید به تواناییهای نامتعارف ایران از جمله سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی اختصاص یابد. در کنار این، گزارش کاملی نیز باید از فعالیتهای غیرمتقارن ایران از جمله توانایی و حجم فعالیتهای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، توانمندیهای سایبری آن و کمکهای ایران به حزبالله و سایر گروههای مقاومت تهیه شود. در این فصل کنگره آمریکا چندین راهبرد را برای دولت این کشور جهت مقابله با فعالیتهای ثباتزدای ایران تعیین کرده است. نخستین راهبرد ممانعت از کمکهای ایران به دوستان منطقهای خود و جلوگیری از مداخله ایران در خطوط بینالمللی کشتیرانی است.
آمریکا یکبار در سال 2015 و با تماس مستقیم تلفنی جان کری و محمدجواد ظریف از حرکت کشتی حامل کمکهای ایران به سمت یمن جلوگیری کرد. قبل از آن نیز تردد هواپیماهای ایرانی بین تهران و دمشق از طریق آسمان عراق بارها مورد انتقاد آمریکا قرار گرفت. اگرچه عراقیها تلاش کردند با بازرسی سرزده هواپیماهای ایرانی بتوانند آمریکاییها را راضی کنند اما زنجیره انتقادات آنها قطع نشد. در این میان اگر آمریکاییها بخواهند به صورت مستقیم هواپیماها و کشتیهای ایرانی را به منظور مقابله با انتقال سلاح به گروههای مقاومت مورد بازرسی قرار دهند، به طور حتم امکان برخی درگیریهای محدود نیز وجود دارد.
به نام سپاه...
تاکنون تمام تحریمهایی که علیه نهادهای نظامی کشور از جمله سپاه قدس به اجرا در میآمد براساس دستور اجرایی 13224 رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بود. براساس این دستورالعمل اجرایی، سپاه قدس و برخی شخصیتهای ایرانی در لیست سیاه دفتر داراییهای خارجی ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند و هر گونه معامله با این شخصیتها تحریم شد. حالا این طرح با تکرار اتهام حمایت از تروریسم بینالملل توسط دولت ایران و بویژه سپاه پاسداران امکان قرار دادن نام سپاه در لیست سیاه تروریسم و تحریم کامل آن را میدهد. اگرچه این طرح از لحاظ اجرایی به دلیل وجود تحریمهای معنادار قبلی بیمعناست، اما از لحاظ روانی میتواند بشدت بر مبادلات خارجی ایران موثر باشد. با توجه به اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب قانون و به منظور آبادانی کشور فعالیتهای وسیعی در حوزه عمرانی کشور دارد، این تحریم جدید هراس شرکتهای بینالمللی از معامله با ایران را به دنبال خود خواهد داشت. البته نکته بسیار مهم این تحریم این است که به دلیل فعالیتهای عمرانی سپاه طی 3 دهه گذشته اکنون بخش عمده فعالیتهای اقتصادی و عمرانی کشور توسط قرارگاههای عمرانی سپاه انجام میشود به همین دلیل اتکای دولت به اهرمهای عمرانی سپاه بسیار زیاد است. از همین رو کارشناسان معتقدند قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی میتواند به زمین خوردن دولت مستقر بینجامد. به عنوان نمونه نقش سپاه در راهاندازی فازهای مختلف پارسچنوبی و سایر بخشهای حوزه انرژی به گونهای است که امکان جایگزینی آن وجود ندارد. یعنی نه شرکتهای داخلی ظرفیت و توان جایگزینی دارند و نه حتی غولهای بزرگ نفتی توان و علاقه ورود سریع برای جایگزینی سپاه در حوزه انرژی کشور را دارا هستند. براساس این تحریم آمریکاییها همکاری با سپاه از این به بعد برای همه ارکان دولتی ایران از بانک مرکزی گرفته تا وزارتخانهها و سازمانهای دولتی ممنوع است. در غیر این صورت از بانک مرکزی تا سایر وزارتخانهها و سازمانها در لیست تحریمهای آمریکا قرار خواهند گرفت که اصطلاحا به لیست sdn (Specially Designated Nationals) معروف است. البته این تنها بخشهای مربوط به فعالیتهای اقتصادی است، چراکه در حوزه دفاعی و امنیتی تحریم سپاه یک توطئه خطرناک علیه بازوی دفاعی و امنیتی ایران است. آن هم در شرایطی که ایران بتازگی نخستین اقدام تروریستی مهم را در خاک و در پایتخت خود تجربه کرده است.
و اما موشکی
بخش چهارم این قانون به طور کامل به تحریم گروهها و اشخاصی اختصاص یافته است که به برنامه موشکی ایران کمک میکنند. در حقیقت این بخش از این قانون میتواند بسیاری از نهادهای داخلی ایران را تحت فشار قرار دهد.
برنامه موشکی ایران به عنوان بخشی از برنامه ملی ایران برای دفاع از خود در قالب ارگانهایی همچون وزارت دفاع پیگیری میشود. به این ترتیب نهادهایی همچون بانک مرکزی ایران به عنوان تامینکننده هزینه این برنامه موشکی ایران میتوانند وارد لیست سیاه تحریمها شوند. در کنار ایران شرکتهای بینالمللی به منظور کاهش ریسک خود در هرگونه مبادله با ایران از حضور در فعالیتهای مربوط به پیشبرد برنامه دفاع موشکی ایران خودداری خواهند کرد. در صورت تفسیر سختگیرانه آمریکا از این قانون عملا تمام شرکتهای خارجی باید ثابت کنند فعالیتهای آنان تاثیری در پیشبرد فعالیتهای موشکی ایران نخواهد داشت. این تفسیر حوزههایی همچون فلزات، نرمافزارهای مهندسی، صنایع شیمیایی، مواد نوترکیب و همچنین سیستمهای هدایت را در بر میگیرد و ایران را عملا از فعالیت در این حوزه محروم میکند. به نظر میرسد آمریکاییها در صدد تحمیل رژیم جدیدی از تحریمهای موشکی به ایران هستند تا حتی اگر بر پایه الحاقیه دوم قطعنامه 2231 تحریمهای بینالمللی ایران در حوزه موشکی بعد از 8 سال لغو شد، باز هم همچنان سایه تحریمهای یکجانبه موشکی علیه ایران باقی بماند.
چماق و هویج ترامپی
آمریکاییها با تحریم بیسابقهS722 به دنبال آن هستند تا این بار به بهانه مسائل منطقهای ایران را در منطقه منزوی کنند. آنها به دنبال یک مدل گستردهتر از برجام هستند تا این بار با قرار دادن یک چماق بسیار بزرگتر از تحریمهای هستهای، منزوی شدن ایران در منطقه را زمینهسازی کنند. اگرچه رسانههای طیف موسوم به اصلاحطلب و حامیان دولت درست چند روز مانده به تصویب این طرح در سنا، گزارههای برجام منطقهای را کلید زده و تقویت کردند و با این حرکت اظهارات تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر تقویت اپوزیسیون داخلی انقلاب اسلامی را معنی کردند؛ اما به نظر میرسد با توجه به عملکرد آمریکا در برجام و خلف وعدههای مکرر آنها در اجرای تعهداتشان، اکنون تنها تفکرات معیوب طرفدار ایده مذاکره با ترامپ در حوزه مسائل منطقهای هستند. آنها کافی است نامه اخیر ظریف به موگرینی را مطالعه کنند تا از عمق ماجرا باخبر شوند. ضمن اینکه اکنون برخلاف برجام، تحریمهای جدید در دولت حسن روحانی واقع شده است و با این تحریمها ژست تبلیغاتی این دولت برای کم کردن اختلافات با آمریکا، به شکست انجامیده است. بر همین اساس اساسا ایده مذاکره با آمریکا نه در افکار عمومی و نه در حاکمیت مقبولیتی ندارد.
انتقاد ترامپ از برجام
رئیسجمهور آمریکا در بخشی از اظهاراتش هنگام اعلام سیاست جدید این کشور در قبال کوبا به انتقاد از توافق هستهای ایران و گروه 1+5 پرداخت و بار دیگر از آن به عنوان توافقی «بد» یاد کرد. به گزارش تسنیم، دونالد ترامپ در جریان سخنرانی در شهر «میامی» گفت: «باید گفت اگر به توافق هستهای ایران هم منصفانه نگاه کنیم، بسیار بد بود. این دسته گل را هم از قلم نیندازیم. آنها با دولتی توافق کردند که اقدام به گسترش خشونت و بیثباتی در منطقه میکند و چیزی هم به دست نیاوردند؛ فکرش را بکنید، هیچ چیز به دست نیاوردند. آنها برای همه چیز جنگیدند و ما به اندازه کافی سخت تلاش نکردیم اما حالا آن روزها به پایان رسیدهاند. کارتها حالا دست ماست؛ ما حالا کارتها را داریم».