مهدی طاهرخانی: روزی که محمود گودرزی سکان وزارت ورزش را به عهده گرفت در مصاحبههای خود مرتب روی این موضوع تاکید میکرد که مقابل ولخرجیهای بیحساب و کتاب فوتبال قرار میگیرد. با همین نوع نگرش بود که به وی برچسب ضد فوتبالی خورد اما آنچه او در نظر داشت، سیاستهای جدید بود؛ برخلاف سیاستهای قبلی که باشگاههای صنعتی بدون هیچ محدودیتی بازیکن جذب میکردند و سرخابیها هم با مدیران غیرتخصصی بدهیهای میلیاردی روی هم تلنبار میکردند. اخراج محترمانه بهرام افشارزاده از استقلال دقیقا پیرو همین سیاست نوین بود. در آغاز لیگ گذشته وقتی وزیر وقت ورزش متوجه شد استقلال باز هم با بازیکنانش قرارداد میلیاردی بسته و بدتر از همه آپشنهای عجیب و غریب را برای آنها گذاشته است، دستور جا به جایی را صادر کرد. روز نخستی که سید رضا افتخاری سکان مدیریت آبیها را به عهده گرفت، ماموریت کم کردن هزینهها را داشت اما ناگهان با تغییر کابینه، سیاستهای وزارت ورزش در این باره مسکوت ماند. با این وجود مدیرعامل استقلال در مصاحبههای اخیر خود صراحتا تاکید کرده است درباره خریدهای جدید و قیمتهای توافق شده با وزارت ورزش هماهنگ هستیم. اگر این صحبت واقعیت داشته باشد باید پرسوجو کرد چگونه وزارت ورزش درباره جذب داریوش شجاعیان موافقت کرده است. مدیرعامل گسترش فولاد میگوید استقلال حاضر شده برای دریافت رضایتنامه این بازیکن شیرازی، مبلغ یک میلیارد و 500 میلیون تومان پرداخت کند. بدون شک وقتی بازیکنی مثل بیتسعید حدود یک میلیارد و 300 میلیون تومان به استقلال پیشنهاد داده باشد، رقم داریوش شجاعیان کمتر از این نخواهد بود. با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم رقم تمام شده داریوش شجاعیان برای استقلال میشود 5/2 میلیارد و شاید هم نزدیک به 3 میلیارد. البته هنوز تکلیف قرارداد بازیکنانی مثل امید ابراهیمی که فصول قبل بالای یک و نیم میلیارد(با آپشن) میگرفتند مشخص نیست. پژمان منتظری هم قرار است بازگردد. قطعا با این فرمانی که مدیریت آبیها در حال پیشروی جاده نقل و انتقالات است، آنها همانند فصل قبل باید بارها از سقف مصوب وزارت ورزش (یک میلیارد) گذشته باشند. اگر سلطانیفر بر خلاف گودرزی حساسیتی روی هزینهها نداشته باشد طبیعتا مدیریت پرسپولیس هم برای حفظ ستارههایش شروع به بستن این نوع از قراردادها میکند. خروجی این بازگشت به عقب و ولخرجیها موجب خواهد شد تیمهای صنعتی هم همانند فصول گذشته شروع به خریدهای نجومی کنند. زمان واگذاری سرخابیها به صورت قانونی تایید شد که این دو تیم هر کدام نزدیک به 100 میلیارد بدهی انباشته دارند و اگر قرار باشد سلطانیفر سیاستهای جدید را دور بزند، آن وقت شاهد افزایش این بدهی خواهیم بود. شاید نگاه سادهانگارانه بگوید هیچ ایرادی ندارد و دست آخر دولت مجبور است پول تیمهای دولتی و محبوب را بدهد اما همین بدهی که روز به روز به آن افزوده میشود، سنگ بزرگی برای عدم واگذاری این تیمها به بخش خصوصی است.
اگر در پایان فصل نقلوانتقالات، وزارت ورزش فشاری را روی سازمان لیگ برتر برای انتشار ارقام قرارداد همه تیمها وارد نکرد، یعنی سلطانیفر مسیر شروع شده را دور زده است و میخواهد به گونهای خودش را وزیر فوتبالدوست نشان دهد اما دوستی از نوع خاله خرسه.