printlogo


کد خبر: 177181تاریخ: 1396/3/31 00:00
مصوبه سنا و نگاه پوپری به برجام

محمد زعیم‌زاده: سنای آمریکا طرح تحریم‌های جدید علیه ایران را با اجماعی کم‌سابقه تصویب کرد و با توجه به فضای اجماعی که علیه ایران در مجلس نمایندگان آمریکا وجود دارد احتمالا این تحریم‌ها در آنجا هم با رای بالایی تصویب خواهد شد. اینکه این مصوبه دقیقا چه تاثیری به لحاظ فنی بر برجام می‌گذارد نیاز به بحث‌های تخصصی‌تری دارد اما با رجوع به متن مصوبه اخیر از نگاه کارشناسان این عرصه می‌توان گفت با تصویب S722 حداقل اتفاقات زیر رخ داده است:
1- حسن همکاری در اجرای تعهدات چندجانبه در اجرای برجام و آنچه تسامحا از سوی تیم مذاکره‌کننده ایران روح برجام نامیده می‌شد مورد خدشه جدی واقع شده.
2- این تحریم بدون هیچ قید و شرطی تمام برنامه موشکی و دفاعی ایران را در بر می‌گیرد.
3- تحریم تصویب شده توسط سنا به طور صریح و واضح بندهای 26 و 29 برجام را نقض می‌کند.
4- از آنجا که تحریم جدید اشکال اصلی سلاح‌های متعارف را دربر می‌گیرد و عملا بدون محدودیت زمانی است، ناقض قطعنامه پشتیبان برجام است.
5- تحریم یادشده نهاد‌های نظامی را در جایگاه یک سازمان تروریستی می‌نشاند و به این ترتیب بخش‌های موثر ساختار دفاعی ایران را هدف تحریم جدی قرار می‌دهد.
به تعبیر برخی دوستان، این شاید خوشبینانه‌ترین جمع‌بندی از تاثیرات تحریم جدید علیه ایران باشد، اما در همین حال و احوال، روز گذشته یک خبرگزاری نزدیک به دولت به نقل از یک خبرگزاری نزدیک به دولت به نقل از یک منبع آگاه نوشت مصوبه سنای آمریکا ربطی به تعهدات آمریکا در برجام ندارد و ناقض و نافی برجام نیست، اینکه چرا این منبع آگاه خواسته نامش فاش نشود هم خود مساله مهمی است و احتمالا در پذیرش مسؤولیت چنین اظهارنظری موثر بوده اما پیام مهم‌تر این اظهارنظر این است که در مواجهه دولت با افکار عمومی در مساله برجام در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد. اوضاع به‌گونه‌ای است که یک رصدگر سیاسی فارغ از اینکه بر محتوای برجام یا طرح جدید سنای آمریکا هم مسلط باشد، اگر تنها کنش‌های سیاسی دولت در 4 سال اول را خوب رصد کرده و استراتژی تیم رسانه‌ای آن برای ایجاد مسائل فرعی برای تحت پوشش قرار گرفتن موضوعات اصلی را به دقت دیده باشد، حتی بدون ورود به محتوای مصوب سنا و تنها با نگاهی سطحی به رسانه‌های حامی دولت چه در سطح رسمی و چه در سطوح غیررسمی  در این روز‌ها می‌تواند بفهمد که اوضاع برجام نه‌تنها سخت درام است، بلکه بحران فراتر از برجام است به‌گونه‌ای که دیگر برجام موضوعیتی ندارد. طرح مسائلی مانند نقش آیت‌الله کاشانی در کودتای 28 مرداد علیه دولت مصدق بدون ارائه یک سند و بدون اشاره به نامه 27  مرداد آیت‌الله کاشانی به مصدق و هشدار درباره نقش افرادی مانند زاهدی یعنی عامل کودتا و همین طور ضریب دادن به یک بنر در حاشیه نماز جمعه تهران یا طرح مسائل قدیمی نظری درباره مبانی  مشروعیت که بارها مطرح و توسط نخبگان و علما جمع‌بندی شده است و امثالهم در این راستا ارزیابی می‌شود.  اینکه دولت قبل از انتخابات اردیبهشت 96  نسبت به برجام از منظر فلسفه پوپری نگاه می‌کرد و آن را گزاره‌ای نقض‌نشدنی و ابطال‌ناپذیر می‌دانست که هیچ تحریم و تهدید جدی هم آن را باطل نمی‌کرد و این فضا را در رسانه‌ها پمپاژ می‌کرد، خیلی چیز عجیبی نبود ولی اینکه چرا در این زمان باز هم از همان راهبرد استفاده می‌شود جای سوال دارد.  بی‌شک پیش‌نیاز وحدت و اجماع حداکثری که این روز‌ها آقای رئیس‌جمهور حداقل از تریبون‌ها مدعی آن هستند، شفافیت و صداقت با مردم و البته نخبگان است. چرا حضرات دوست ندارند واقعیت را اعلام کنند؟ چرا دوست ندارند بگویند که با این مصوبه روح و جسم برجام هر دو نقض شده است ولی به دلیل برخی اعتماد‌های نابجا و وجود مکانیسمی به نام ماشه در برجام حتی توان شکایت صوری از این بدعهدی را هم ندارند؟ این اعتراف شاید زمینه‌ای را ایجاد کند تا زمینه‌های وحدت و اجماع بر سر منافع ملی ایجاد شود، اگرنه با دست‌فرمان فعلی مسیری جز تشدید شکاف میان دولت و ملت متصور نیست.


Page Generated in 0/0122 sec