احمد طالقانی: بحث احیای مجدد سازمان ملی جوانان مدتی است که دوباره بالا گرفته؛ سازمانی که با هدف چالاکسازی و پاسخگویی به مجلس با سازمان تربیتبدنی ادغام شد و در قامت وزارتخانه ورزش و جوانان به محاق فراموشی رفت و جالب آنکه نه هدف چالاکسازی و صرفهجویی محقق شد و نه در همه این مدت کسی حاضر به پذیرش مسؤولیتها در حوزه جوانان شد و بازی قدیمی توپ را به زمین دیگران انداختن تداوم یافت.
همه اینها در حالی رخ داد که مشکلات ریز و درشت خیل عظیم جوانان چون گذشته بدون متولی باقی ماند، زیرا مسؤولان تز ورزش منهای جوانان را در پیش گرفتند و آنچنان در هیاهوی ورزش قهرمانی و تیمداری و بازیهای رسانهای خود را غرق کردند که عملا حوزه جوانان به فرزند ناخواسته وزارتخانه ورزش تبدیل شد. حالا و با گذشت نزدیک به 5 سال از آن ادغام، موضوع جداسازی حوزه جوانان از ورزش دوباره نقل محافل شده، همانطور که جداسازی وزارت صنعت و معدن از بازرگانی و همینطور مسکن و شهرسازی از راه و ترابری مطرح شده است.
همه ورزشی بودند حتی وزیر!
محمود گلزاری، معاون سابق وزارت ورزش و جوانان که چندی پیش استعفایش خبرساز شد درباره دلایل ناکارآمدی وزارت ورزش در حوزه جوانان میگوید: ادغام سازمانهای ملی جوانان و تربیتبدنی باعث شد بودجه و اختیارات جوانان کم شود. در استانها اینطور شد که به جای مسؤولان استانی سازمان ملی جوانان، یک مدیر کل ورزش و جوانان تعیین شد که همهشان مدیرکل ورزشی بودند. تا این اواخر معاونان جوانان استانها هم اغلب ورزشی بودند. در بسیاری از استانها، نیروی کارآمد درباره جوانان نداشتیم. هم در بودجه، هم در ساختار ضعف بود، مسائل جوانان بشدت تحت تاثیر ورزش قرار گرفت که خود ورزش نیز دهها مشکل و حاشیه و گرفتاری دارد. مجموعه وزارتخانه از وزیر تا اغلب معاونان ورزشی هستند. حوزههای پشتیبانی هم ورزشی هستند، همه نیروها ورزشی هستند. حتی در برخی جاها معاون جوانان هم ورزشی است؛ این تضعیف مربوط به ادغام است.
پولها خرج ورزش میشود
عبدالرضا عزیزی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس جداسازی وزارت ورزش از حوزه جوانان را یک اقدام ایدهآل میداند. وی معتقد است چون وزارت ورزش و جوانان تمام اعتبار این وزارتخانه را صرف حوزه ورزش میکند لذا حوزه جوانان در مسائلی مانند اشتغال، ازدواج و مسکن در حاشیه قرار گرفته است از این رو جدا کردن این دو حوزه به نفع جوانان است. نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: ادغام سازمان تربیت بدنی و جوانان در زمان خود بیشتر به دلیل کوچک کردن دولت اتخاذ شد اما عملکرد وزارتخانه تازهتاسیس در حوزه جوانان خوب نبود بنابراین لزوم تفکیک این دو حوزه وجود دارد و مجلس هم از این جدایی حمایت میکند.
دستور احیای سازمان ملی جوانان
بالا گرفتن انتقادات درباره ناکارآمدی وزارت ورزش و فراموشی حوزه جوانان آن هم در کشوری که در زمره جوانترین کشورهای دنیاست، سرانجام دولتیها را به واکنش وادار کرد، اگرچه خیلیها دستور احیای سازمان ملی جوانان را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به نوعی سیاست بازی تعبیر کردند اما به هر حال اینکه مسؤولان اجرایی لزوم پاسخگویی به نیازهای جوانان را احساس کردند، امیدهایی را در دلها زنده کرد. بر این اساس چندی پیش رئیسجمهور طی دستوری به جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، از وی خواست اقدامات لازم برای احیای مجدد سازمان ملی جوانان کشور را اجرایی کند. در دستور رئیسجمهوری تمرکز بیشتر بر مسائل جوانان و ارزیابی عملکرد در ادوار مختلف و ضرورت رسیدگی به امور جوانان و کمک به شکوفایی استعداد آنان در حوزههای مختلف و هماهنگسازی اقدامات دستگاههای مسؤول در حوزه جوانان، از دلایل لزوم ایجاد سازمان ملی جوانان کشور عنوان شده است.
موافقان و مخالفان چه میگویند؟
همانطور که در گزارش اشاره شد و کارشناسان نیز اذعان داشتند، فعالیتها در حوزه جوانان به هیچوجه مطابق چشمداشتها و انتظارات نظام اسلامی نیست، بویژه آنکه بیش از نیمی از جمعیت 80 میلیونی کشور را جوانانی تشکیل میدهند که با انواع و اقسام مشکلات دست به گریبان هستند؛ مصائبی چون غول بیکاری، مشکلات تحصیل و ازدواج، مهمترین دغدغههای آنان را تشکیل میدهد. وقتی آمارهای بیکاری ارقام باورنکردنی 40-30 درصدی را نشان میدهد و بیکاری تحصیلکردهها از این ارقام هم بیشتر ارزیابی میشود تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! از طرفی برخی نیتها و سوءاستفادهها هم هست که تاملبرانگیز است، مثلا در کنار همه مزایایی که برای احیای سازمان ملی جوانان میتوان ردیف کرد معایب پررنگی را هم میتوان برشمرد. مهمترینشان بهرهبرداری سیاسی برخی احزاب و تشکلهاست، آن هم در حوزهای با مخاطبان میلیونی و تاثیرگذار. حوزه جوانان با همه ویژگیها و مختصاتش؛ آرمانخواهی، تحولخواهی، آمادگی برای پرداخت هزینههای آنچنانی و ... موجب شده برخی سیاستبازان حرفهای به حوزه جوانان چشم طمع داشته باشند! از طرفی تشکیل سازمان به جای وزارتخانه خروج از چتر نظارتی مجلس و نهادهای قانونی را بهدنبال دارد، امری که سازمانها را به حیاط خلوت و پاتوق برخی گروهها و تشکلها تبدیل کرده!
ضرورت وجود سازمان ملی جوانان
در همین باره توحید اکبروند، روانشناس و مشاور خانواده و جوانان که تجربه حضور در سمنهای غیردولتی حوزه جوانان را دارد و از نزدیک مشکلات آن را لمس کرده، به «وطن امروز» میگوید: بیش از 12 میلیون جوان در کشور ما به سن ازدواج و تشکیل خانواده رسیدهاند اما بهدلیل مشکلاتی مثل بیکاری، مشکلات اقتصادی و تحصیل، مجرد ماندهاند، همین عامل مخاطرات زیادی را برای کشور ایجاد کرده است از طرفی به دلیل اهمال در مشاورههای روانشناسی برای زوجهای جوان و برخی انگارههای اشتباه، طبق آمار سالانه نزدیک به 200 هزار طلاق در کشور اتفاق میافتد که همین عامل مشکلاتی چون زنان بیسرپرست یا خودسرپرست، بچههای طلاق، مشکلات مربوط به حضانت و سرپرستی بچهها را به کشور تحمیل میکند و در برخی مواقع حتی امنیت اخلاقی که با امنیت کلی کشور پیوند خورده را به خطر میاندازد. ۷۰ درصد مشکلات حوزه خانواده، مربوط به جوانان است. بسیاری از مشکلات هویتی، تعارضها و آسیبهای اجتماعی مربوط به حوزه جوانان است. 3 آسیب بزرگی که کشور با آن مواجه است یعنی طلاق، اعتیاد و خشونت همه در حوزه جوانان است، خب! متولی جوانان کدام سازمان، ارگان و وزارتخانه است؟ همه و هیچ! وقتی پای اعتبارات باشد همه مدعی هستند اما وقت عمل، هر یک توپ را به زمین دیگری میاندازند. با این وصف وجود سازمانی مثل سازمان ملی جوانان ضروری است اما به شرطی که پای سیاستمداران را از آن کوتاه کنیم، سازمانی باشد مثل بهزیستی یا بنیاد نخبگان که کار تخصصی خود را میکند و سیاسیون را برای دخالت و بهرهبرداریهای سیاسی به آنجا راهی نیست!