گروه فرهنگ و هنر: دوره خردسالی بیش از تمام دورههای زندگی حائز اهمیت است به گونهای که از آن به عنوان نقشی بر سنگ یاد میکنند که آثار تربیت در دوران خردسالی تا آخر عمر پابرجاست و تغییر آن بسیار دشوار است. به همین سبب عمده آموزههای تربیتی مربوط به دوران خردسالی است و تمام تلاش والدین بر این است در این برهه نهچندان بلند، حداکثر توان را برای تربیت صحیح فرزندان خود به کار گیرند. به گزارش «وطن امروز»، در سالهای اخیر که تکنولوژی رشد چشمگیری داشته است و رسانهها مرجعی برای افکار و احساسات انسان محسوب میشوند، اقتدار و مرجعیت خانواده کاهش پیدا کرده است و دیگر به راحتی نمیتوان گفت پسر کو ندارد نشان از پدر. گسست کاملا پذیرفته شده در میان نسل جدید و قدیم موجب شده است تا عاملی به نام رسانه بیشتر از هر چیزی مرجعیت ذهن و احساس کودک را برعهده بگیرد و تربیت نسل جدید بهواسطه رسانهها اتفاق بیفتد. سینما از جمله رسانههایی است که تاثیری حداکثری بر تربیت کودک دارند، این مدیوم بهواسطه ورود به دنیای بیحد و حصر تخیل و بهرهمندی از جذابیتهای بصری باعث تسخیر ذهن میشود و در این میان کودک خود حسابی جدا دارد. در صنعت هالیوود همواره انیمیشنها و فیلمهای کودک در صدر فروش قرار دارند. انیمیشنهایی که به هیچ وجه نمیتوان به بهانه مردمپسند بودنش، برچسب سطحینگری به آنها زد. لایههای عمیق سناریونویسی و شخصیتپردازیهای مطلوب برای آینده آمریکا از جمله اقداماتی است که در طراحی سناریو و داستان این فیلمها به آنها پرداخته میشود. این فیلمها، تئوریهای فضایی درباره رشد جسمی، رشد شناختی و فرضیههایی درباره اینکه کودکان چگونه باید باشند، ارائه میدهند و از این منظر، دیدگاهها و جهانبینیهایی را شامل میشوند که هرگز تصادفی نبوده و یقینا به خودی خود به وجود نیامدهاند. فیلمهای سینمایی به عنوان ژانری از تولیدات رسانهای، به نوعی ساختار اجتماعی و سیاسی نیز محسوب میشوند. بر این اساس فیلم کودک میتواند مهمتر از اسباببازیها، بازیهای کامپیوتری و سایر صنایع فرهنگی و حتی کتاب باشد، چرا که کودکان امروز غالبا بشدت بصری هستند و وقتی با شخصیتهای مطرح در داستان فیلم همزادپنداری کنند، سبک زندگی و تفکر شخصیت محبوب خود را میپذیرند و پس از آن، بازی، کتاب، اسباببازی، پوستر و سایر محصولات مرتبط با آن را مصرف میکنند. در ماههای گذشته و در باکس آفیس هالیوود یکی از انیمیشنهای دیزنی سکوی فروش جهانی را از آن خود کرد. جدیدترین انیمیشن استودیوی دریمورکس نیز موفق شد برای چند هفته متوالی صدرنشین باکسآفیس باقی بماند. «بچه رئیس» که با بودجه ۱۲۵ میلیون دلاری تولید شده، تا چند برابر هزینه تولید را توسط اکران در سراسر جهان به دست آورد. این درحالی بود که «دیو و دلبر» نیز از مرز یک میلیارد دلار عبور کرد. در واقع در همین بهار گذشته، فیلمهای اول تا سوم جدول فروش جهانی متعلق به انیمیشنهایی در گونه کودک بود و این وضعیت لااقل یک ماه با فیلمهای مختلف ادامه پیدا کرد. اما متاسفانه سال به سال سینمای کودک در ایران مهجورتر شده است و بهرغم اهمیت بسیار بالای آن، اقبالی از جانب مدیران فرهنگی و به تبع آن سینماگران وجود ندارد. جشنواره فیلم کودک و نوجوان جزو معدود جشنوارههایی است که به صورت ویژه سینمای کودک را مورد بررسی قرار میدهد. سیامین جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان 9 تا 15 تیر در اصفهان برگزار میشود.
هیس! بزرگتر ها خوابیدهاند
در جشنواره اخیر فیلم فجر، 2 فیلم برجسته «بیست و یک روز بعد» و «رهایی از بهشت» مستقیما به ژانر کودک و نوجوان تعلق داشتند. برنامهریزی برای اکران «رهایی از بهشت» به گونهای بود که اعتراضات شدیدی را برای مدیران جشنواره به همراه داشت. این انیمیشن در آخرین سانس از آخرین روز جشنواره اکران شد. زمانی که تقریبا هیچ اثری از مخاطبان و اهالی رسانه در برج میلاد دیده نمیشد و این برای تنها انیمیشن حاضر در جشنواره که زمان و هزینه زیادی به جهت تولید آن به کار بسته شده بود، امری بسیار نامبارک و به نوعی شکست محسوب میشد. «بیست و یک روز بعد»، اثری از سیدمحمدرضا خردمندان، اگر چه به عنوان نخستین تجربه سینمایی بلند کارگردان به جشنواره راه یافته بود اما با استقبال بسیار زیاد اهالی هنر و رسانه مواجه شد. داستانی تخیلی از نوجوانی دوراندیش که پرداخت مناسب قصه، بازیگری عالی در کنار کارگردانی خوب خردمندان، «بیست و یک روز بعد» را بسیار باکیفیت نشان میداد. نمایش این فیلم نیز به آخرین روز جشنواره موکول شده بود. این درحالی است که در سایر پردیسهای مردمی «بیست و یک روز بعد» جزو برترین فیلمها از نگاه مردم قرار گرفته بود و جالبتر آنکه این فیلم تنها در بخش جلوههای ویژه بصری نامزد شد. تنها نقطه ضعف «بیست و یک روز بعد» نیز دقیقا به جلوههای بصری آن بازمیگشت که کارگردان و همه عوامل نیز به آن اذعان داشتند.
از جمله نهادهای سیاستگذاری که مستقیما در راهبردهای سینمای کودک و نوجوان تاثیر دارد، شورای سیاستگذاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان است. سیروس حسنپور، کارگردان سینمای کودک و نوجوان با اشاره به اینکه در مجموع نسبت به عملکرد شورای سیاستگذاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان راضی نیست، گفت: با توجه به اینکه امسال در سیامین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان عضو هیات انتخاب بودم میتوانم بگویم حاصل کار این شورا و بنیاد سینمایی فارابی برای من به عنوان یک کارگردان سینمای کودک و عضوی از هیات انتخاب جشنواره قابل قبول نبود. فیلمهایی که حاصل فعالیت و برنامهریزی این شورا بوده و در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان شرکت کرده است، از نظر کیفی در سطح مناسبی قرار ندارد و پایینتر از حد استاندارد است. وی ادامه داد: میتوانم بگویم تقریبا با هیچ فیلمسازی در زمینه سینمای کودک و نوجوان تماس گرفته نشد تا برای راهبردی کردن این شورا همفکری کنند. بودجه قابل توجهی از سوی بنیاد سینمایی فارابی برای تولید فیلمهای کودک و نوجوان اختصاص داده شده است که نام هیچ کدام از این فیلمها را نمیتوان فیلم گذاشت که البته سند حرفم نیز وجود دارد و فیلمهای این دوره از جشنواره گواه آن است. مازیار پرتوی نیز با اشاره به این نکته که ژانر کودک و نوجوان برای مسؤولان دغدغه نشده است، گفت: سینمای کودک و نوجوان تنها زمانی دغدغه مسؤولان میشود که قرار است جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان برگزار شود، در چنین شرایطی است که تازه به یاد میآورند فیلمی برای حضور در این جشنواره وجود ندارد.
چرا عاقل کند کاری!
اما علاوه بر مشکلات کلان در امر مدیریت سینما به نظر میرسد سینماگران و تهیهکنندگان نیز انگیزهای برای خلق آثار کودک ندارند. سینمای کنونی ایران که طعنه به سینمای ابزورد فرانسه میزند؛ همواره برای مطرح کردن موضوعات اجتماعی خاص و در واقع ژانر نکبت، اولویت خاصی قائل هستند. سینمای کودک، موضوعی است که از جنبههای مختلف میتوان آن را بررسی کرد و دامنه آن از فلسفه تا مباحث فرهنگی، آموزشی، روانشناختی، جامعهشناختی و حتی سیاست میتواند بسط یابد. کودکان و نوجوانان نیازمند فضاها و موقعیتهایی هستند تا تواناییهای خود را نشان دهند و فیلمسازان خارجی، برخلاف دستاندرکاران سینمای وطنی این موارد را به درستی دریافت کردند و در چارچوب عقیده و مرام و فرهنگ خود کودکان از آنان بهره میگیرند.
لازمه سینمای کودک، فاصله گرفتن از سطحینگری و روی آوردن به نگاهی کلان است. ضروریست که در یک اثر کودک جنبههای مختلف تربیتی، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی به اقتضای کودک رعایت شود. این درحالی است که در ژانر نکبت سوژه و پرداخت آن بیش از عمق و گرهگشایی از معضلات اجتماعی ضروری است. از این رو برای تولید فیلم کودک به پژوهش و بررسیهای علمی فراوانی نیاز است که این امر از حوصله فیلمسازان ما که بعضا خود نویسنده، تهیهکننده، کارگردان و... هستند، خارج است و اقبال به سینمای عمیق کودک بسیار اندک است. نوشتن در ژانر کودک نیز به 2 بخش تقسیم میشود؛ از سویی نوشتن برای کودکان و نوشتن درباره کودکان. در کشور ما گونه دوم قدرت بیشتری دارد، زیرا به دلایل اجتماعی و فرهنگی فیلمسازان ترجیح میدهند حرفهای خود را از زبان کودکان بیان کنند و کودک صرفا با دهانی باز و چشمانی گرد از تعجب، به تصویر خیره میشود و بعضا با خنده یا بغض بزرگترهای خود، واکنشی نسبت به اینگونه فیلمها نشان میدهد.
اما از اساس سینمای کودک، برای کودکان است و لو آنکه بزرگسالان نیز از دیدن آن لذت ببرند. در اینگونه فیلمها، فیلمساز باید همسال کودک شوند و از زاویه برابر با او به جهان بنگرند. در فیلمنامههایی با این گرایش، غالباً شخصیت اصلی داستان کودکان هستند. نیاز بر آمده از دنیای کودکی، مشکلاتی از همین جنس را
برایشان رقم میزند. بالطبع تقابل و گرهگشاییشان نیز از میزان تجربه و خواست کودکی آنان شکل میگیرد. دنیایی که در آن میتوان شخصیتهای ذهنی (موجودات خیالی) را عینیت بخشید؛ دنیایی که در آن اشیا (موجودات بیجان) جان میگیرند و با کودکان زندگی میکنند.
به نظر میرسد، سینمای کودک نیازمند تحولی شگرف است. زیرا علاوه بر اینکه سرمایهگذاری بر کودکان نسل جدید، فرهنگ و جامعه و سیاست آینده کشور را رقم میزند، این صنعت در جهان از جمله صنایع پولساز و پرسود است. ایجاد تیمهای فکری و ایدهپردازی در سینمای کودک، سرمایهگذاری دولت و نهادهای خصوصی برای تولید فیلم و انیمیشن قدرتمند از جمله اقدامات کلان در بهبود وضعیت سینمای کودک خواهد بود. از سویی ایجاد پیوست فرهنگی بعد از تولید آثار سینمایی نیز میتواند به رشد این صنعت کمک کند. مقام معظم رهبری در اهمیت پیوست فرهنگی و تبیین علل شکست «دارا و سارا» فرمودند: من به اینها گفتم اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچه ما اصلاً نمیشناسد؛ ببینید، پیوست فرهنگی که میگوییم اینهاست؛ خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچه ما میشناسد، بتمن را بچه ما میشناسد. 20-10 فیلم درست کردهاند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را برای من بخرید؛ عروسک را میشناسد؛ این پیوست فرهنگی است. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، 20-10 فیلم کودک درست میکردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچهها؛ بعد که معرفی شد، آنوقت خودشان میخرند، ولی وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد.
جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان، در حالی سیامین دوره خود را میگذراند که عمده هنرمندان و منتقدان رسانهای، این جشنواره را از پیش شکستخورده میدانند، چراکه لازمه یک جشنواره خوب، حضور فیلمهای موفق و قدرتمندی است که به جشنوارهها اعتبار میبخشند. در این دوره از جشنواره ۸۵ میهمان خارجی از ۴۰ کشور مشارکت دارند. در سیامین دوره جشنواره بینالمللی کودک، ۱۵۵ اثر شامل فیلمهای سینمایی بلند، ویدئویی، فیلمهای کوتاه و نیم بلند و فیلمهای پویانمایی و انیمیشن شرکت داده شد. همچنین داوران نوجوان از جمله اقدامات قابل توجه این جشنواره است که ۳۰ داور کودک و ۳۰ داور نوجوان و 2 کودک توانخواه کار داوری فیلمهای داخلی و 6 داور نوجوان بینالملل و 2 داور کودک بینالملل کار داوری فیلمهای خارجی را انجام میدهند. همچنین پیش از این نخستین مجموعه منتخب فیلمهای سینمایی کودک و نوجوان به مناسبت سیامین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تحت عنوان، «بر بال فرشتهها» حاوی ۳۰ لوح فشرده تهیه شده است.