مرتضی سویلمی*: 21 ژوئن 2017، ملک سلمان طی حکمی شاهزاده محمد بن نایف را از تمام مناصب حکومتی همچون ولایتعهدی، معاونت شورای وزیران و وزارت کشور برکنار و شاهزاده محمد بن سلمان را ضمن حفظ مناصب قبلی همچون وزارت دفاع به ولایتعهدی و معاونت شورای وزیران عربستانسعودی منصوب کرد. گفتنی است ملک سلمان توانسته موافقت 31 عضو از 34 عضو هیات بیعت خاندان سعود را برای این تغییر مهم سیاسی اخذ کند.
«مجتهد» فعال افشاگر سعودی و نیز آکادمی واشنگتن در مطالعات خلیجفارس با اشاره به تغییرات صورت گرفته در هرم قدرت عربستان اعلام کردند شاه عربستان بزودی به نفع پسرش از قدرت کنارهگیری خواهد کرد. برای بررسی این رویداد مهم و ابعاد و پیامدهای آن در عرصه سیاست داخلی و خارجی عربستان توجه به چند نکته اساسی لازم است.
در مورد چرایی این رویداد باید گفت ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان، درپی به دست گرفتن قدرت از خاندان سعود به خانواده سلمان هستند که بعد از مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستانسعودی و جانشینی ملک سلمان، زمینه برای دستیابی به این هدف فراهم شد. این روند با برکناری شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز، از نسل اول فرزندان ملک عبدالعزیز و جایگزین کردن شاهزاده محمد بن نایف از نسل دوم، آغاز شد تا اینکه با برکناری شاهزاده محمد بن نایف و انتصاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی، این روند تکمیل شد. گفتنی است قبل از صدور این حکم، با حمایت ملک سلمان، شاهزاده محمد بن سلمان عملاً اکثر قدرت عربستانسعودی را در اختیار داشت.
در این راستا، شاهد بودیم ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان برای مشروعیتافزایی در داخل و خارج، اقدامات گستردهای را آغاز کرده بودند. در سطح داخلی با ایجاد تغییرات گسترده در سطوح مختلف از جمله در مناصب سیاسی، امنیتی و نظامی اقدام به روی کار آوردن افراد نزدیک به خود و بهحاشیه راندن افراد پرنفوذ خاندان سعود کرده بودند.
آنها برای اخذ حمایت از روند تغییرات در خارج از عربستانسعودی بهخصوص در ایالات متحده آمریکا تلاش بسیاری کردند بهطوری که شاهزاده محمد بن سلمان با سفرهای متعدد خارجی و عقد قراردادها و تفاهمنامههای بینالمللی در حقیقت بهدنبال زمینهسازی برای ولایتعهدیاش بود، زیرا طبق عرف حاکم بر عربستانسعودی در صورت ناتوانی پادشاه از سفرهای رسمی، امضای تفاهمنامههایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و دفاعی عموماً از شؤون ولیعهد عربستان است.
به نظر میرسد روی کار آمدن دونالد ترامپ یک فرصت مناسب برای تسریع خواست ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان درباره جانشینی بود که دلایل این امر عبارتند از:
1- ایجاد فضای مناسب: تیم جدید کاخ سفید سیاست روشنی در قبال عربستانسعودی نداشت، همین مساله فضای لازم برای شاهزاده محمد بن سلمان برای اخذ حمایت مقامات ایالات متحده آمریکا را ایجاد کرد. لازم بهذکر است قبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ، از یکسو لابیهای محمد بن نایف، متعب بن عبدالله و بندر بن سلطان مانع جدی در رضایت کاخ سفید به جانشینی رسیدن شاهزاده محمد بن سلمان بودند و از سوی دیگر، برخی مقامات ایالات متحده آمریکا بهدلیل اقدامات ماجراجویانه شاهزاده محمد بن سلمان در مورد این جانشینی تردید جدی داشتند.
2- برگزاری اجلاس سران ریاض: شاهزاده محمد بن سلمان در سفر مارس 2017 به واشنگتن، تدارکدهنده اصلی این دیدار و برگزاری اجلاس اسلامی، عربی و آمریکایی بود و بهنظر میرسد در جریان برگزاری این اجلاس، ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان توانستند با شناخت روحیه اقتصادی ترامپ و بستن قراردادهای سنگین اقتصادی در زمینههای نظامی و نفتی نظر مساعد ترامپ را در این زمینه اخذ کنند.
3- انتخاب شاهزاده خالد بن سلمان به عنوان سفیر عربستانسعودی در ایالات متحده آمریکا: ملک سلمان 22 آوریل 2017، شاهزاده خالد بن سلمان، فرزند 28 ساله خود را به سفارت در واشنگتن منصوب کرد تا از یکسو لابی دیگر اعضای خاندان سعود را کمرنگ کند و از سوی دیگر ارتباطات با مقامات کاخ سفید بدون واسطه انجام شود.
با توجه به سیاستهای اتخاذی شاهزاده محمد بن سلمان در عرصه سیاست داخلی و خارجی، وی دارای روحیهای جسور و تحولخواه در سیاست داخلی و خارجی است و این روحیه منجر به اتخاذ سیاستهای بعضاً رادیکال و ماجراجویانه در عرصه داخلی و خارجی شده است که بهنظر میرسد بخشی از آن عبارت است از:
الف- داخلی
1- شاهزاده محمد بن سلمان، تلاش زیادی را در جهت کاهش قدرت خانوادههای بانفوذ آلسعود و بهکارگیری افراد همسو خارج از خاندان در مناصب مهم حکومتی بهکار برده است. برای مثال میتوان به حاشیه راندن محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور؛ متعب بن عبدالله، وزیر گارد ملی؛ بندر بن سلطان، رئیس سازمان امنیت و سلمان بن سلطان، معاون وزیر دفاع و خانواده ملک فیصل اشاره کرد.
2- شاهزاده محمد بن سلمان بهدنبال ایجاد تغییراتی در ساختارهای اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به تحولات روز دنیا بهجای سیستم فرسوده حاکم بر این کشور است. برای مثال وی برای جلب نظر مساعد نظامیان، کارمندان، تجار، فعالان اقتصادی، عشایر و قبایل دست به اقدامات و اصلاحات اداری و اقتصادی مهمی زد که مهمترین آن ارائه سند چشمانداز 2030 بود.
3- در امور نفتی شاهزاده محمد بن سلمان ازیکسو برای بالا رفتن قیمت نفت، برخلاف سیاستهای پیشین نفتی عربستانسعودی، دارای استراتژی کاهش سطح تولید اوپک است و در این زمینه حتی با تولیدکنندگان خارج اوپک همچون روسیه وارد مذاکره شده است. از سوی دیگر، برای پایین آوردن آثار کاهش قیمت نفت بر اقتصاد عربستانسعودی بهدنبال فروش سهام آرامکو برای تبدیل درآمد حاصل از آن برای تقویت صندوق سرمایهگذاری عربستانسعودی است.
ب- خارجی
1- شاهزاده محمد بن سلمان، بهدنبال ایجاد هژمونی عربستانسعودی در سطح شبهجزیره عربستان است بهطوری که با هر بازیگر ضد هژمون برخورد سخت میکند، نمونه آن برخورد شدید این کشور با یمن و قطر است.
2- شاهزاده محمد بن سلمان بهدنبال برتری عربستانسعودی در سطح منطقه غرب آسیا و جهان عرب است و دراینراستا بشدت بهدنبال تضعیف چالشگران این برتری همچون جمهوری اسلامی ایران است.
3- شاهزاده محمد بن سلمان در تلاش است ضمن درگیر کردن بیشتر ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا برای مهار جمهوری اسلامی ایران، به تنوعبخشی متحدان فرامنطقهای خود در سیاست خارجی بپردازد. برای مثال، ضمن تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا به تقویت روابط با روسیه و چین هم پرداخته است.
دستیابی شاهزاده محمد بن سلمان به منصب ولیعهدی عربستانسعودی دارای پیامدهای داخلی و خارجی است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- ایجاد شکاف در خاندان سعود: اگرچه آلسعود بهدلیل ویژگیهای قبایلی از بیرون بردن اختلاف داخلی پرهیز میکند ولی بهنظر میرسد تغییرات شدید و به حاشیه رانده شدن افراد پرنفوذ خاندان، موجب ایجاد شکاف درونی در این خاندان شود که تبعات آن بهتدریج نمایان خواهد شد.
2- ثبات در سیاستهای داخلی و خارجی: بسیاری از اقدامات ماجراجویانه شاهزاده محمد بن سلمان در داخل و خارج در راستای رسیدن به جانشینی ملک سلمان بوده و در شرایط کنونی نیازمند ایجاد ثبات و آرامش است، به نظر میرسد ملک سلمان و محمد بن سلمان، اقدام به ثباتبخشی و ایجاد آرامش برای مدیریت فضای داخلی و خارجی کنند.
3- قابل پیشبینیتر شدن سیاستهای عربستانسعودی: یکدست شدن تصمیمسازی و اجرای سیاست داخلی و خارجی در عربستانسعودی کمک زیادی به دستگاه سیاست خارجی کشورهای دیگر و تحلیلگران میکند که با شناخت از ملک سلمان و محمد بن سلمان به پیشبینی دقیقتر سیاستهای عربستانسعودی در آینده بپردازند.
4- تداوم سیاست داخلی و خارجی عربستانسعودی: بهدلیل کهولت سن و بیماری ملک سلمان، انتظار میرفت با مرگ پادشاه و روی کار آمدن شاهزاده محمد بن نایف، شاهد تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی عربستانسعودی باشیم که این امر با انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی بسیار کمرنگ شده و بهنظر میرسد شاهد تداوم سیاست داخلی و خارجی عربستانسعودی باشیم.
شاهزاده محمد بن سلمان که هماکنون قدرت اصلی را در دست دارد، یکی از ضدایرانیترین افراد آلسعود است که تاکنون در این خاندان بهقدرت رسیده است و برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدامی دریغ نمیکند که این امر را ما در سیاستهای ضدایرانی بیسابقه عربستانسعودی شاهد هستیم. عربستانسعودی بهدلیل اقدامات ضدایرانی و همچنین ایجاد اختلال در روند توسعه سیاسی، اقتصادی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران بعد از رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا یکی از اصلیترین دشمنان تعریف شده در راهبردهای کلان جمهوری اسلامی محسوب میشود بهطوری که به گواهی اکثر کارشناسان این حوزه یک جنگ سرد واقعی بین طرفین وجود دارد که هیچ بعید نیست با یک اتفاق تبدیل به جنگ واقعی شود. عربستانسعودی اکنون چه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (نیابتی توسط گروههای تروریستی) به منافع جمهوری اسلامی ایران در کل منطقه غرب آسیا حمله میکند و در عرصه اقتصادی نیز تلاش زیادی برای ایجاد محدودیت و تحریم ایران میکند که بهنظر میرسد با توجه به تغییرات کنونی، این سیاستها تداوم داشته باشد.
در جمعبندی این مطالب باید گفت انتخاب محمد بن سلمان به ولایتعهدی عربستانسعودی حاصل روندی بوده که پس از مرگ ملک عبدالله آغاز شد و امروز به نتیجه رسیده است که پیامد کلی آن تداوم سیاست عربستانسعودی در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی است. دراینراستا، جمهوری اسلامی ایران دارای سیاست مشخص با محوریت ایجاد ثبات بدون دخالت خارجی در غرب آسیا و خلیجفارس بوده است و هرگونه تغییری در خاندان حاکم موجب دگرگونی این سیاستها نخواهد شد.
*کارشناس ارشد روابط بینالملل