سال ۸۹ وقتی فیلم سینمایی ملک سلیمان(ع) تولید شد، تهیهکننده فیلم فراخوانی به شرکتهای بازیساز ارسال کرد تا یک تیم تولید بازی از میان بازیسازان ایران انتخاب و در نهایت اولین بازی قرآنی جهان را تهیه کنند. از میان بازیسازان شرکتکننده در این فراخوان، تیم جوانی به مدیریت بابک کرباسی انتخاب شد. اوایل پروژه، روند کار با پیشرفت خوبی همراه بود اما به یکباره پروژه از ادامه بازماند و تا چند سال خبری از آن نبود. اکنون بابک کرباسی نکاتی را پس از چند سال، پیرامون این موضوع مطرح کرده است. به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کرباسی درباره آغاز قرارداد این پروژه گفت: این پروژه بر خلاف تصورها توسط بنیاد ملی بازیهای رایانهای آغاز نشد و مورد حمایت نیز قرار نگرفت. سال ۸۹ پس از آنکه فیلم سینمایی ملک سلیمان(ع) ساخته شد، تهیهکننده فیلم فراخوانی را اعلام کرد تا همه بازیسازان طرحهای خود را برای تولید بازی از روی فیلم ملک سلیمان به رقابت بگذارند که در نهایت طرح ما، آقای فرآورده، تهیهکننده فیلم را مجاب کرد و توانستیم پروانه تولید بازی را از معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (اداره بازیهای رایانهای) دریافت کنیم و سرانجام تفاهمنامهای نیز با بنیاد فارابی منعقد شد. از آنجا که پروژه نیازمند حمایت مالی بود، آقای مینایی، مدیرعامل سابق بنیاد ملی بازیهای رایانهای به شرط حمایتهای بنیاد فارابی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قولهایی به ما دادند اما بهرغم نامهنگاریهای بسیار، متأسفانه به دلایلی از جمله حسادت برخی نیروهای شاغل در بنیاد ملی بازیهای رایانهای در آن زمان هزینههای مالی پروژه تأمین نشد. وی با اشاره به قرارداد این گروه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت تولید بزرگترین بازی قرآنی جهان، اظهار داشت: تا ابتدای کار نیز به صورت داوطلبانه و با نیت ساخت یک محصول متفاوت با 4 شرکت بازیساز ایرانی که هر کدام در کشور وزنهای هستند قرارداد بستیم تا کار مشترکی را انجام دهیم و همزمان با یک شرکت فرانسوی به منظور انتقال تکنولوژی و مشاوره قراردادی را منعقد کردیم تا در نهایت بتوانیم پروژه فاخری را تولید کنیم. ابتدا و طبق قرارداد، پیشپرداختی در اختیارمان گذاشتند و کارمان را آغاز کردیم. همه این موارد طی قراردادی رسمی در سربرگ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با امضای معاون وزیر به عنوان کارفرما منعقد شد. وی با اشاره به بکارگیری 30 نیروی مجرب در این پروژه گفت: متاسفانه در ادامه روند کار وارد مشکلاتی با وزارت ارشاد در زمان وزیر قبلی شد و کار از موضوع فرهنگی تبدیل به یک موضوع امنیتی- سیاسی شد و ممنوعالفعالیت فرهنگی شدم و در همان زمان ممنوعالورود به وزارت فرهنگ شدم، یک ریال از قراردادم به بنده پرداخت نشد و پروژه به شکل کاملا غیرقانونی متوقف ماند. وی درباره علل ضعف صنعت بازیسازی در ایران گفت: احساس میکنم دستهایی هستند در کشورمان که نمیخواهند صنعت بازیسازی شکل بگیرد یا حداقل میتوانم بگویم نمیخواهند پروژههای ارزشی و قرآنی مایه رونق و شکوفایی این صنعت شوند. متأسفانه اگر بازیسازی قصد تولید بازی اصطلاحا زرد و بیمحتوا را داشته باشد، بهراحتی مورد حمایت قرار میگیرد در حالی که بازیهای ارزشی، مورد توجه مسؤولان کشور نیست و تا جایی هم که بتوانند سر راه پروژههایی که احتمال میدهند آیندهای داشته باشد، سنگ میاندازند. وی افزود: بهزعم من آقای صالحیامیری که وارد وزارتخانه شدند، با تغییراتی در سیستم اداری وزارتخانه مشکل ممنوعالورودی بنده به وزارت فرهنگ و ارشاد حل شد اما مشکل اصلی به قوت خود باقی ماند. برای رفع مشکل قراردادی که تا امروز با وجود تعهد چند میلیارد تومانی ارشاد باز و کانلمیکن مانده است باید با شخص وزیر محترم وارد مذاکره شویم که البته چندین بار به صورت مکتوب پیگیریهای لازم را داشتیم اما متأسفانه به دلایل برگزاری جشنواره فجر، نمایشگاه کتاب، نمایشگاه قرآن و... ایشان درگیر فعالیتهای وزارتخانه بودند و هنوز قسمت نشده است موضوع را به صورت حضوری با ایشان
در میان بگذاریم. وی با اشاره به اهمیت حوزه فرهنگ و سختیهای کار در آن، گفت: ما حوزه فرهنگ را به خاطر خوشگذرانیاش انتخاب نکردیم بلکه تکلیفی روی دوشمان بود. جزو نخستین بازیسازهای ایران هستم و هرگز خسته نمیشوم. ما میدانیم هر اندازه بیشتر اذیتمان کنند، راهمان را به همان اندازه درست رفتهایم. به هرحال دستور فعالیت فرهنگی بویژه در حوزه بازیهای رایانهای از سوی مقام معظم رهبری به ما و نسل ما داده شده است. اگرچه با تغییر دولتها فرامین و اولویتها جابهجا میشوند اما ما الان در بخش خصوصی آتش به اختیار فرهنگی هستیم و با انگیزه کار را ادامه میدهیم، منتها حوزه صنعت بازیهای رایانهای حوزه هزینهبری است و نیازمند حمایت مالی است. اگر کمتحرک هستیم به حساب بیانگیزگی ما نگذارند، موضوع کسری بودجه و خالی بودن دستمان است. کوتاهیهای برخی مسؤولان این صنعت را راکد کرده است. بازیهای ارزشی به دلیل نوع نیاز تولید سمعی و بصری، بیش از بازیهای زرد نیازمند حمایت مادی و معنوی است. متأسفانه بازیسازان ایران به دلیل مشکلات اقتصادی به تولید این نوع ژانرهای زرد و بیمحتوای امروزی پناه میبرند چراکه در ساخت بازیهای ارزشی به دلیل کوتاهی مسؤولان پاسخی نگرفتهاند. با توجه به سابقهای که دارم، به جرأت میتوانم بگویم بازیسازی ایران، مستعد در حوزههای دینی، قرآنی، مذهبی و تاریخی است و اگر به بازیسازان بها داده شود و حوزه تبلیغات و نشرشان مورد ساماندهی قرار بگیرد، قطعا آنها با انگیزه در این زمینه تولیدات فاخری خواهند داشت. متأسفانه عامدانه یا جاهلانه صنعت بازیهای رایانهای را به سمت تولیدات زرد سوق دادهاند.