عبدالباری عطوان: تحولات منطقه خاورمیانه بویژه رهایی عراق از خطر داعش، سوق یافتن سمت و سوی تحولات بحران سوریه به نفع دولت و از همه مهمتر بحران روابط قطر با برخی کشورهای عربی امکان ائتلافهای جدید منطقهای با حضور ایران، ترکیه، عراق، سوریه و چه بسا قطر و تحت نظارت روسیه را تقویت کرده است. در این میان وخیم شدن بحران چند کشور عربی با قطر و کاهش احتمال دستیابی به توافق سیاسی که بتواند این تنش را پایان دهد به اضافه دخالت مستقیم ترکیه و اعزام نیروهای ترک به دوحه، همگی میتواند بر بحران سوریه تاثیر مثبتی برجا گذاشته و آرامش کنونی را تقویت کند بویژه اگر شکست بزرگ داعش در موصل و با شدتی کمتر در اطراف الرقه را در نظر بگیریم. شاید این نخستین بار در طول 7 سال گذشته باشد که در آن خبر بحران سوریه از صفحه اول روزنامهها و بخشهای اصلی خبر شبکههای تلویزیونی کنار رفته و تحولات شتابان بحران قطر جای آن را گرفته است. در توضیح این وضعیت باید گفت، طرفهای مرتبط با بحران سوریه توجه خود را به سمت قطر و بحران روابط آن با برخی کشورهای عربی و بیش از همه عربستان معطوف کردهاند و در این میان ترکیه و ایران در رویارویی با ائتلاف سعودی، اماراتی، مصری و بحرینی در کنار قطر قرار دارند و اگر ایران به گشودن حریم هوایی و بنادر خود به روی هواپیماها و کشتیهای قطری اکتفا کرد، ترکیه از این فراتر رفته و نیروهای نظامی و تانکهای خود را عازم قطر کرد تا نه تنها از آن در برابر هرگونه دخالت نظامی احتمالی از سوی همسایگانش دفاع کند بلکه در صورت هرگونه ناآرامیهای داخلی شبیه تحولات سال 1996 که دشمنان قطر درصدد شعلهور کردن آن هستند، در کنار دوحه باشد. برخورد قطر و عربستان فقط به جنگ اقتصادی و رسانهای میان 2 کشور محدود نشد بلکه تبدیل به نقطهای برای اردوکشی منطقهای و جهانی نیز شده و این اردوکشی از همه خطوط قرمز عبور و دشمنان را تبدیل به دوست کرده و واقعیت سیاسی جدیدی را تحمیل کرده است. در این میان تماس تلفنی اخیر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و ولادیمیر پوتین، همتای روس او و تاکید بر اهمیت همکاری به منظور حل و فصل بحران سوریه بیانگر تغییرات مهم در معادله تحولات سوریه است. نکته قابل توجه اینکه سرنگونی نظام حاکم سوریه دیگر در راس اولویتهای اردوغان قرار ندارد و اگر بگوییم این هدف اولویت خود را از دست داده است، مبالغه نکردهایم، زیرا اولویتهای دیگری از جمله جلوگیری از تشکیل موجودیت مستقل کُردها در سوریه و عراق و نیز ترکیه به اضافه جلوگیری از خطر جدی مبنی بر تغییر نظام حاکم قطر که متحد ترکیه است، برای آنکارا اولویت پیدا کرده است. ائتلافهای منطقه خاورمیانه از جمله تغییر پذیرترین ائتلافهای جهان به شمار میآیند و در یک چشم بر هم زدن میتوانند شاهد وضعیت کاملا متضاد باشند؛ نمونه این موارد اینکه آیا بشار اسد از جمله نزدیکترین افراد به اردوغان نبود؟ آیا معمر قذافی از مهمترین دوستان حمد بنخلیفه آلثانی، امیر سابق قطر نبود؟ آیا جنبش اخوانالمسلمین از نزدیکترین و مورد اعتمادترین جنبشها به خاندان حاکم سعودی نبود؟ اکنون اردوغان پس از اینکه متوجه شد راهحل نظامی در سوریه ناممکن است و حمایت روزافزون آمریکا از کُردها تهدیدی است که موجودیت آن را در معرض خطر قرار میدهد به دنبال حل و فصل مسالمتآمیز بحران در این کشور است زیرا پی برده مقابله با این تهدید بدون ائتلاف با سوریه، عراق و ایران آن هم در شرایطی که ائتلاف آمریکایی و سعودی را از دست داده است، امکانپذیر نیست. در این شرایط پوتین به مثابه دروازه ورود اردوغان به ائتلاف با ایران، عراق و سوریه است که چهبسا قطر نیز به آنان ملحق شود و این در حالی است که عراق پس از بازپسگیری موصل و رهایی قابل ملاحظه از خطر داعش بر بازیافتن نقش منطقهای خود و کارآمدسازی آن در محور منطقهای ایران متمرکز خواهد شد. نکته قابل توجه اینکه منافع اردوغان و اسد تحت تاثیر بحران قطر و بدون هماهنگی قبلی به هم نزدیک شده است و به همین دلیل این احتمال وجود دارد، این وضعیت این دو را پس از 7 سال دوری و اختلاف به هم نزدیک کند و این چیز عجیبی هم نیست؛ مگر نگفتیم که ائتلافها در خاورمیانه و دشمنیها بیشترین تغییر و دگرگونی را در همه جهان شاهد است؟