اواخر ماه رمضان بود که کیروش از مسؤولان فدراسیون خواست خبرنگاران مهم ورزشی را برای افطار جمع کنند تا او برایشان صحبت کند. یکسری حرفهایی که از 5 دهه قبل وجود داشته و همچنان امتداد خواهد داشت. اما باید کمی به عقب بازگردیم. چند ماه قبل. درست همان برههای که کیروش همه ایرانیهای کادر فنی را بیرون انداخت و در نشست خبری خود با یک حالت مشمئزکننده، بهرغم اینکه میدانست فلان خبرنگار برای کدام سایت خبری است و حتی نام کوچکش چیست، از او میخواست خودش را معرفی کند و سپس با خونسردی میگفت: پاسخ شما را نمیدهم. به همین راحتی.
اما صعود تیمملی به جامجهانی 2018 و با توجه به حمایتی که کیروش از رسانهها میخواهد، او را مجاب کرد برای نخستینبار همه خبرنگاران مهم را دعوت کند تا برای آنها به اصطلاح نقشه راه را ترسیم کند اما آیا کیروش بیش از خبرنگاران از کمبودهای فوتبال ایران اطلاع دارد؟ وظیفه و رسالت اصلی خبرنگار این است که به سرمربی تیمملی گوشزد کند طبق قرارداد 2 میلیون یورویی او و فدراسیون فوتبال که زمان علی کفاشیان بسته شد، او موظف است از چند مربی جوان ایرانی در کادرفنی استفاده کند. این یکی از بهترین بندهایی بود که کفاشیان بعد از جامجهانی 2014 در قرارداد جدید کیروش گنجاند تا به این ترتیب بعد از حضور چند ساله این مربی، چند ایرانی زیر نظرش کار کنند تا چنته فوتبال ما با داشتن آنها پر باشد.
اما کیروش براحتی زیر قرارداد زده و مهدی تاج هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نداده است.
اینک وظیفه خبرنگار ورزشی چیست؟ حق دارد از کیروش توضیح بخواهد و در این باره یادداشتی را علیه او بنویسد یا نه؟ از سوی دیگر سرمربی پرتغالی تیمملی در اقدامی حیرتآور و باور نکردنی، به جای مدیر رسانهای سابق تیمملی از یک فرد پرتغالی استفاده کرده که همین میتواند بزرگترین اهانت به جامعه خبری ایران باشد. این یعنی کیروش به خبرنگاران ایرانی اعتماد ندارد و دست آخر آنها را متهم میکند شما هوای سلف خود را دارید و به منافع ملی فکر نمیکنید! حتی اگر ناسیونالیستترین خبرنگار ورزشی به عنوان مدیر رسانهای مشغول به کار باشد دست آخر به این متهم میشود که بهخاطر همکارانت، با منافع تیمملی همراه نیستی!
اینکه کیروش درباره کمبودهای فوتبال ایران به خبرنگاران توضیح بدهد اتفاق خوبی است اما وظیفه اصلی خبرنگار پرداختن به اتفاقاتی است که این روزها در تیمملی و حاشیهاش رخ میدهد و کمتر کسی شهامت عنوان کردنش را دارد.
برای کیروش بسیار مهم است که رسانهها چه چیز مینویسند و اگر در یک رسانه با وجود دهها مطلب حمایتی، اگر تنها یک خبرنگار چند انتقاد (ولو درست) از تیمملی و سرمربیاش داشته باشد، ناگهان کیروش دشمن شماره یک آن رسانه میشود و برای سرکوب کردن خبرنگار حوزه تیمملی آن رسانه از هیچ کوششی فرو نمیگذارد. دقیقا از هیچ کوششی.
تیمملی فوتبال ایران، مدیر رسانهای ایرانی ندارد. تیمملی فوتبال ایران، مربی ایرانی ندارد. در کنار اینها تیمملی محتاج حمایت رسانههاست. اما حالا وظیفه آن 30 - 20 خبرنگاری که دور کیروش نشستند چیست؟ باید چشمهایشان را به موارد نقضکرده کیروش ببندند و فقط از او حمایت کنند؟ او از رسانههای ایرانی انتظار دارد بارکش بیمنت باشند که به وقتش آنها را تحقیر کند؟ وظیفه رسانه و خبرنگار حوزه تیمملی کاملا مشخص است. همانقدر خبرنگاری که بهخاطر نزدیکی به کیروش چشم از واقعیت ببندد مرتکب خیانت شده که خبرنگار دیگر صرفا بهخاطر بد بودن با کیروش همه دستاوردهایش را به هیچ تلقی کند.