مقوله رپ در ایران، موضوعی است که پس از سالها هنوز به سرانجامی نرسیده است و برخوردهای چندگانه با این پدیده همواره ابهاماتی را در قانونی بودن یا نبودن آن به وجود آورده است. به گزارش «وطن امروز»، در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر حضور «حمید صفت» به عنوان خواننده نمایش لامبورگینی در رسانهها مطرح شد. این نمایش موضوع گورخوابها و عدالت اجتماعی را سوژه خود قرار داده است و بنا بود حمید صفت در بخشی از این نمایش موسیقی زنده اجرا کند اما چند روز بعد روابط عمومی این نمایش اعلام کرد که دفتر موسیقی وزارت ارشاد با حضور این خواننده در نمایش مخالفت کرده است. این مخالفت بیش از هر چیزی به ممنوعیت موسیقی رپ بازمیگردد، ممنوعیتی که هنوز علت و محدودههایش مشخص نشده است. این اتفاق که چندان بعید نیز به نظر نمیرسید، باعث شد نگاهی به مقوله موسیقی رپ در ایران داشته باشیم.
مبدا پیدایش رپ به سال 1960 میلادی بازمیگردد؛ جایی که سیاهپوستان آمریکایی از این نوع موسیقی برای مبارزه با تبعیضهای نژادی در آمریکا استفاده کردند و به نوعی میتوان آن را سلاح طبقه ضعیف سیاهپوست علیه تبعیض نژادی و اقتصادی دانست اما موسیقی رپ در جهان امروز متفاوت از دهههای اولیه خود است. امروز موسیقی رپ مختص سیاهپوستان نیست و آن را به عنوان موسیقی اعتراض میشناسند. رپ در دنیای امروز، رسانهای برای اعتراض علیه سیستمهای تبعیض اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شناخته میشود. موسیقی پاپ در دنیای غرب به هیچوجه نمیتوانست محملی برای بیان انتقادات و اعتراض جنبشهای مورد ستم قرار گرفته باشد، زیرا از سویی میتوان ذات موسیقی پاپ را با مردمپسند بودن و برجستگی وجه سرگرمی آن گره زد و از سوی دیگر آنچه در موسیقی پاپ در درجه اول اهمیت دارد، ملودی کار است نه متن و محتوای آن. اما برعکس، در رپ آنچه بیش از هرچیزی اهمیت دارد محتوا و متنمحور بودن آن است که با ریتم تند بیشتر از انواع موسیقیها میتوانست صدای قشر مستضعف را به گوش سایرین رساند. البته بعد از گسترش موسیقی رپ، این موسیقی با انحراف جدی مواجه شد بهگونهای که عموم مردم رپ را با مواد مخدر، رابطههای جنسی و میهمانیهای زیرزمینی آمیخته میدانند.
رپ در ایران سابقه بسیار کمتری از همنوع خود در جهان دارد، رپ در 2دهه پیش به طور جدی شروع به کار کرد. رپرها را در ایران میتوان به دستههای متفاوتی تقسیم کرد. رپخوانهای خیابانی یا گنگستا با الهام از رپرهای آمریکایی به همین نام، یادآور انحرافات رپ و پوچی آن بودهاند. بیان مسائل جنسی، اعتیاد و ابتذال از جمله مسائلی است که گنگستاها آن را محور موسیقی خود قرار میدادند و افرادی نظیر رضا پیشرو و گروه زدبازی از جمله گنگستاهای ایران بودهاند. رپ که در اصل موسیقی اعتراض بود حتی به ضد خود، یعنی سرگرمی و مسائل سطحی و مبتذلی که متناسب با میهمانی شبانه است نیز بدل شد. ساسی مانکن در سالهای پیشین جزو برجستهترین این افراد بود اما برخلاف رپ سیاسی که به دلیل وابستگی و غرضورزیهای جناحی هیچگاه نه در زمین و نه در زیرزمین مورد توجه قرار نگرفت، رپ اجتماعی در ایران همواره مورد استقبال بخش عمدهای از اقشار مختلف جامعه قرار گرفته است. شاید بتوان «یاس» را آغازگر رپ اجتماعی ایران دانست. وی که به دلیل مشکلات شخصی خود، خیلی زود با مسائل جامعه آشنا شد، اولین موسیقی حرفهای خود را برای «بم» سرود و پس از آن در اعتراض به تکثیر فیلم خصوصی یکی از هنرمندان «سی دی رو بشکن» را در فضای مجازی و دست به دست منتشر کرد. یاس به دلیل بیان مشکلات اجتماعی، دور از مفاهیم مبتذل و با پایانبندیهای امیدوارانه و اصلاحگرایانه توانست در میان اقشار مختلف جامعه اعم از مذهبی و غیرمذهبی رسوخ کند. او در وصف اشعار خود میگوید: «من در ترانههایم نفرین نمیکنم و در راستای تایید مسائلی مانند مسائل جنسی و تخلفات چیزی نمیخوانم. من میخواهم با افتخار در حضور خانوادهام ترانههایم را اجرا کنم. ترانه من معمولاً با گله و شکایات از جامعه آغاز میشود اما پایان آن همیشه امید است. اهمیت این کار، الهام بخشیدن به نسل جدید است تا از بهترین قوه پتانسیل و نهفته خود بهره بگیرند. ما به این نیاز داریم». او بارها برای رسمی شدن خود اقدام به اخذ مجوز گرفته بود که تنها به دلیل گونه موسیقی خود یعنی «رپ» از این عمل باز ماند. در حالی که اشعار یاس مشکلی آنچنانی در فرم و محتوا نداشت اما تنها به علت اینکه در گونه رپ میگنجید، زیرزمینی محسوب میشد. یاس در سالهای متمادی به این روش خود ادامه داد، خواندن از «فقر»، «تجملگرایی»، «بحران کار»، «مساله روسپیها»، «بحران جوانان» و... باعث شده بود همچنان زیرزمین باقی بماند. در حالی که تیتراژ فیلم سینمایی بارکد نیز از جمله موسیقیهای یاس بود که گمان میرفت او را به روی زمین آورد اما در اکران عمومی صدای او از تیتراژ فیلم حذف شد. ناکامی او در سالهای اخیر باعث شد تا وی کمکارتر شود و آهنگ سرکوب را که به نوعی چکیده سالهای پیشین خود است، منتشر کند. وی در این شعر که به نظر میرسد اعتراضی به مدیران دولتی است که دم از آزادی میزنند اما موسیقی اعتراض را در زیرزمین نگه داشتهاند، سروده است: «این همه سال کارو بینم کی دید/ اینا میخوان بگن این زیرزمین اینم کلید/ میکروفن تو دست تو یعنی اتم دست داعش/ پس بهتره این کلید بمونه دست صاحبش/نظر تو خودجوشه سالم نیست بو میده کد روشه/منو نقد نکن از خودتون مایه بذارین/ صد تومنی پارههای لای هزاری/ همین مونده اینا برام تز بدن فقط بهت اینو لای پرانتز بگم/ ما خیلی کارا کردیم نگفتیم که ریا نشه/ این روزا قضاوت هر کی از رو قیافشه/ واسه من این قصهها عادیه همه قاضی شدن این استعداد ذاتیه/بری میگن فرار کرد وطن فروش/ اگه بمونی هم میگن یارو اطلاعاتیه». اما جریان رپ اجتماعی در ایران به یاس محدود نماند، از جمله افراد مطرح در این حیطه سروش لشگری یا هیچکس است. وی نیز از جمله پیشتازان رپ اجتماعی است. اما پدیده این روزهای رپ اجتماعی حمید صفت است. او که با شعر«چ» که به یاد شهید چمران و چمرانهای نسل جدید سروده شده است، برجسته شد. موسیقی «هیهات» او نیز از جمله آثاری است که با پرداختن به مسائل فلسطین، سوریه، عراق و... در کنار مفاسد اقتصادی داخلی توانست اقبال بسیاری از مخاطبان را به سوی خود جلب کند. از جمله ویژگیهای صفت در آثار خود پرداختن به مسائل روز، در عین تقید ملی و دینی است که بتدریج در زمره خوانندگان پرمخاطب ایرانی قرار گرفته است. میتوان گفت که در سالهای اخیر، رپ اجتماعی هویت خاصی به خود گرفته است که با دوری از مسائل جنسی، خشونت، اعتیاد و... میتوان آن را در اختیار مخاطبانش قرار داد. اما واکنش دفتر موسیقی و سیستم سیاستگذاری موسیقی دولتی با سیاستهای مبهم موسیقیایی هنوز نتوانسته است تصمیمی پیرامون این قضیه بگیرد.
سالهای پیش رضا عطاران در تیتراژ سریال «متهم گریخت» موسیقی رپ را به مجموعههای نمایشی صداوسیما راه داد و بارها این مساله در صداوسیما تکرار شد. مجموعههای مختلف نمایشی و غیرنمایشی از جمله خندوانه نیز جزو استثنائات سیاستهای موسیقی محسوب میشود. قطعه انرژی هستهای امیر تتلو که بر فراز ناو جماران خوانده شد، از دیگر کارهایی است که نشان میدهد موسیقی رپ باید از پیچ و خمهای بسیاری گذر کند تا به صورت رسمی به دست مخاطب برسد. هرچند مدیران دفتر موسیقی اعلام کردند به این دلیل این قطعه موسیقی مجوز گرفته که در گونه رپ نمیگنجد.
به نظر میرسد دیگر زمان قضاوت برفرم گذشته است، موسیقی باید با توجه به محتوا و فرم و تطبیق هردو مجوز انتشار بگیرد. اگر مبنای موسیقی آگاهیبخشی و دوری از تخدیر باشد، بیشک حجم انبوهی از موسیقیهای مجاز کشور غیرمجاز و بخشی از موسیقیهای زیرزمینی نیز به روی زمین راه پیدا میکنند. از سویی مجاز دانستن بخشی از رپ اجتماعی باعث میشود جریان موسیقی زیرزمین برای رسمی کردن خود و حضور در صحنههای عمومی تلاش کند و بسیاری از ناهنجاریها در این زمینه کنار رود. انقلاب اسلامی نیز میتواند موسیقی اعتراض را به عنوان محصول رسانهای بینالمللی خود در عرصههای ضدیت با سرمایهداری انتخاب کند اما پیش از هر چیزی باید دفتر موسیقی وزارت ارشاد تکلیف خود را با این ژانر مشخص کند.