محمدیاسین اسدی
یا امیراً بالکجا رفتی چنین از پیشنا؟
اشکنا فی الحزنک ریزد به روی ریشنا
در فراقک جیشنا خیسانده اَلشلوارنا
موشک الایرانیون باشد دلیل الجیشنا
فی النبودت میشود بیکار اَلچاقوینا
بیحضورت میشود خاموش الآتیشنا
فیالعزایت میشوم انی نمادین منفجر
فی الکنار الهمسر و یاران نیک اندیشنا
تا نبینم خاطراتت فی الدیار السوریه
بالاُروپا أذهبُوا همراه قوم الخویشنا