مایکل کاکس: از آخرین باری که حباب قیمت نقل و انتقالات ترکید کمتر از یکسال میگذرد اما در این مدت پل پوگبای 89 میلیون پوندی به اندازه قیمت فوقالعادهاش، سروصدا بهپا نکرد. هنوز این مبلغ رکورد نقل و انتقالات دنیاست اما وقتی میبینید چلسی برای بهدست آوردن بازیکنی مانند آلوارو موراتا 58 میلیون پوند و منچسترسیتی برای خرید کایل واکر 50 میلیون پوند میپردازند، دیگر نیازی نیست که به پیشنهاد 200 میلیون پوندی پاریسنژرمن به نیمار اشارهای کرد و میتوان به این نتیجه رسید که 89 میلیون پوند برای فوتبالیستی که در میان بهترین بازیکنان دنیا قرار دارد، دیگر مضحک و بیش از اندازه به نظر نمیرسد.
رکورد قیمت نقل و انتقالات به این معنا بود که پوگبا ناچارا یا یک بازیکن موفق شناخته میشود یا یک شکست خورده که البته با پایان فصل او از نگاه هواداران یونایتد یک بازیکن موفق بود و از نگاه هواداران تیمهای رقیب یک شکست خورده اما حقیقت جایی نزدیک به هر دوی این فرضیات است. پوگبا در فصلی که گذشت بینهایت تاثیرگذار بود، بازی را از خط میانی به جریان میانداخت و پاسهای بینظیری را به خط حمله میفرستاد اما در عین حال چند عامل کوچک هم وجود داشت که او را از بهترین بودن دور کرد. پوگبا عملکردش در بازیهای بزرگ ناامیدکننده بود، کمتر گل زد و پاس گلهای کمی داد و در نهایت عملکرد مجموعا ضعیف یونایتد که این تیم را در پایان در رده ششم لیگ قرار داد، به این معنا بود که تا حدی طرز فکر هواداران تیمهای رقیب درست است.
با این حال پوگبا در نخستین فصل حضورش در یونایتد فوقالعاده بود. انطباق پیدا کردن با لیگ جدید کار آسانی نیست. آن هم پس از انتقال از سری A به لیگ برتر انگلیس که به عبارتی انتقال از کندترین لیگ به سریعترین لیگ اروپاست. پوگبا اگرچه در آکادمی یونایتد رشد کرد اما پیش از اینکه به یوونتوس بپیوندد تنها 3 بار در لیگ برتر بازی کرد که هر 3 بار به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمد. او با بازگشت به یونایتد با محیط جدیدی روبهرو شده بود و حقیقت این بود که انتقال او زمانی کامل شد که فرصت کافی برای بازی با همتیمیهایش نداشت و تقریبا تمام پیشفصل را از دست داده بود. پوگبا بتازگی از زیر فشار رقابتهای یورو 2016 خارج شده بود؛ رقابتهایی که او مرد اصلی تیم ملی کشورش فرانسه بود که در فینال بازی را به پرتغال واگذار کرد.
حالا زمانی رسیده که دیگر پوگبا هیچ عذری ندارد. او به خوبی از تابستان لذت برده، پیش فصل مناسبی داشته و دیگر تجربه یک فصل بازی در لیگ برتر را دارد. اگرچه رابطهاش در فصل گذشته با زلاتان ابراهیموویچ بسیار تاثیرگذار بود اما ایبرا بسیاری از پاسهای دیدنی پوگبا را حیف و میل کرد. حالا با آمدن لوکاکو به نظر میرسد آنها با رابطه دوستانهای که از گذشته داشتهاند، شرایط بهتری برای یونایتد فراهم کنند و گلزنی برای این تیم سادهتر شود. لوکاکو بیشتر از زلاتان در کانالها و حفرات خط دفاعی حریف حرکت میکند و بهتر میتواند از پاسهای در عمق پوگبا استفاده کند.
پوگبا بازیکنی نیست که تابع نظم تاکتیکی باشد. او هیچوقت از داشتن یک پست مشخص در زمین لذت نبرده و همیشه دوست داشته آزادانه در میدان حرکت کند. حالا سوال اینجاست که او چگونه میتواند با نظم تاکتیکی مورینیو کنار بیاید؟ در واقع او یک فوتبالیست تماما انگلیسی است. مانند استیون جرارد یا نسخه غیرانگلیسیاش یعنی سسک فابرگاس. بازیکنانی که طرفدار بیقانونی و هرج و مرج در خط میانی هستند. با اینکه مورینیو طرفدار بازیکنان منظم است اما او در چلسی تلاش زیادی کرد تا جرارد را جذب کند. حتی او با فابرگاس هم که شباهت زیادی به پوگبا دارد، کار کرد و از این بازیکن اسپانیایی هم در عمق هافبک و هم به عنوان شماره 10 در سیستم 1-3-2-4 استفاده کرد. البته پست پوگبا در یونایتد تا حد زیادی به دیگر بازیکنان هم ارتباط دارد. این تیم اکنون از فقدان یک هافبک دفاعی سطح بالا رنج میبرد و تنها مایکل کریک را در این پست دارد که در فصل قبل تنها توانست چند بازی برای تیمش انجام دهد بنابراین امکان دارد پوگبا در پستی که تمایلی به آن ندارد، به میدان برود. اگر بخواهیم به توانایی پوگبا اعتماد کنیم باید او را به خط حمله نزدیک کرد؛ جایی که میتواند پاس گل بدهد و هماهنگی خط دفاعی حریف را بشکند. در فصل گذشته این نقطه بزرگترین ضعف یونایتد بود و این تیم نمیتوانست به اندازه کافی موقعیت گل بسازد و گلزنی کند. این شرایط حتی در بازیهای خانگی مقابل تیمهای متوسط هم وجود داشت. در این بازیها آنها بازیکنان زیادی داشتند که بتوانند ریتم بازی را در دست بگیرند و پاسهای ابتدایی را به یکسوم تیم حریف برسانند اما کمبود بازیکنانی که در این منطقه پاس نهایی را بدهند و تفاوت ایجاد کنند، احساس میشد.