printlogo


کد خبر: 178670تاریخ: 1396/5/3 00:00
برگزاری آیین تجلیل از ملاصالح قاری
فریبی که عراقی‌ها از «ملاصالح» خوردند

نودوچهارمین «عصرانه ادبی» فارس ویژه تجلیل از «ملاصالح قاری» و رضیه غبیشی نویسنده کتاب «ملاصالح» با حضور جمع کثیری از اهالی فرهنگ دفاع‌مقدس برگزار شد.  مرتضی سرهنگی در این مراسم با اشاره به گونه‌ای از ادبیات جنگ تحت عنوان ادبیات بازداشتگاهی یا اسارت گفت: این گونه ادبی یک ادبیات شناخته‌شده در دنیاست. انسانی‌تـرین گونه ادبیات جنگ ادبیات بازداشتگاهی است و کتاب ملاصالح از این جنس است. وی افزود: ما چه بخواهیم چه نخواهیم حین خواندن این کتاب‌ها خودمان را متر می‌کنیم. اردوگاه اسیران جنگی از جاهایی است که اسیر نخستین چیزی که آنجا  می‌آموزد،‌ فن زنده بودن است و این چیزی است که آقای ابوترابی سال‌ها به بچه‌ها یاد داد. برخی آزاده‌ها می‌گویند اگر ابوترابی نبود خیلی از بچه‌ها زنده نمی‌ماندند. در چنین جایی ملاصالح خود را فدای زنده ماندن بچه‌ها می‌کرد.  این نویسنده عرصه دفاع‌مقدس گفت: من معتقدم ملاصالح، ابوترابی آن 23 نفر است. تمام خبرهای آن روزگار و آن 23 نفر در روزنامه‌های خارجی و عراقی بود و ما می‌دیدیم.
این نویسنده دفاع‌مقدس گفت: قیمت تمام‌شده جنگ با خواندن این کتاب‌ها برای ما روشن می‌شود. تا زمانی که با دستور زبان تبلیغ حرف بزنیم، این قیمت را درک نمی‌کنیم. دستور زبان تبلیغی برای عصر جنگ است اما دستور زبان تعقلی برای عصر بعد از جنگ است. ولی نظام تبلیغی ما در ارتباط با جنگ هنوز در دستور زبان عصر جنگ به سر می‌برد و اینگونه است که پس از گذشت 30 سال از پایان جنگ باید ملاصالح را بشناسیم یا وقتی گفته می‌شود ما از 15 کشور اینجا اسیر داشته‌ایم، کسی باور نمی‌کند. در حالی که من آنها را دیده‌ام.  وی افزود: چهره ارتش ما در نگهداری از اسرا، درخشان است و باید روی آن کار کرد. ما اسارت را در کشور برای اسرا سخت نکردیم که این مساله مهمی است. از مصر، سودان،‌ یمن، اردن و کشورهای دیگر ما در اینجا اسیر داشتیم. قیمت تمام شده جنگ برای ما هنوز روشن نیست اما کتاب‌هایی مانند ملاصالح به ما کمک می‌کند این قیمت را دربیاوریم و اگر این قیمت دربیاید خیانت نمی‌کنیم و به مملکت خدمت می‌کنیم. رضیه غبیشی، نویسنده کتاب «ملاصالح» گفت: خدا را شاکرم که توفیق یافتم سرگذشت یکی از ستاره‌های شهرم را بنویسم، من خود از زخم‌خورده‌های روزهای دفاع هستم و بعد از اتمام جنگ نیز پرستار همسر جانباز  خود بودم. وی افزود: شخصیت ملاصالح در انزوا بود و این شخصیت نورانی مخفی مانده بود، در واقع این کتاب چهارمین اثرم است و آنقدر که مردم تهران ملاصالح را می‌شناسند مردم آبادان او را نمی‌شناسند و باید اینجا گلایه‌ای از مسؤولان شهر خود داشته باشم که هیچ حمایتی از این قبیل کتاب‌ها نمی‌کنند، هرچند من منتظر حمایت ‌آنها نمی‌مانم و دست از نوشتن بر نمی‌دارم. ملاصالح قاری در این مراسم با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم گفت: «خداوند از کسانی که ذره‌ای به او ایمان دارند دفاع می‌کند» و این سخن درستی است و من به تجربه دیده‌ام و می‌گویم. وقتی اسرا وارد اردوگاه شدند خواستند آنها براساس یگان نظامی به صف شوند؛ می‌گفتند ارتشی سپاهی و بسیجی هرکدام یک طرف بایستند اما باور دارم که خدا به زبان من جاری کرد تا بگویم ارتشی‌ها یک طرف بسیجی‌ها یک طرف و پاسدار هم که نداریم یک‌طرف؛ این از لطف خدا بود. ملاصالح قاری در ادامه با بیان اینکه با خود می‌گفتم اگر یک‌نفر این خاطرات را بخواند و هدایت شود و از عبرت‌های آن استفاده کند برای بنده کافی است، افزود: خاطرات این کتاب را خانم غبیشی ذره ذره طی 2 سال که به خانه ما آمد، گردآوری کرد تا این کتاب منتشر شود.
 


Page Generated in 0/0065 sec