printlogo


کد خبر: 178671تاریخ: 1396/5/3 00:00
نگاهی به شعر خانم «سیمیندخت وحیدی»
در آیینه شعر

حمیدرضا شکارسری: شعر انقلاب عنوانی معطوف به محتواست به عبارت دیگر شعری است که با محتوای ویژه خود هویت می‌یابد و نه با شکل‌بندی خاص خود. از سوی دیگر زیبایی‌شناسی این شعر به زیبایی‌شناسی سنتی متمایل است. تقارن و توازنی آرمانی که غالبا در قوالب سنتی چون غزل و مثنوی مهبط خود را جست‌وجو می‌کند. از این‌رو است که اکثریت قریب به اتفاق شاعران انقلاب را معمولا با غزل، مثنوی و رباعی می‌شناسیم.  نام خانم «سیمیندخت وحیدی» را با غزل‌ها و مثنوی‌های‌شان به یاد می‌آوریم. اشعاری که بر طیفی از حماسه تا سوگ قرار می‌گیرند. سابقه‌ای که از سال‌های دفاع‌مقدس و لحنی حماسی تا این سال‌ها و لحنی سوگوار و نوستالژیک کشیده شده است. سابقه‌ای طولانی که بهره‌مندی از آن و تداوم در آن تنها از شاعری حرفه‌ای و تمام‌وقت برمی‌آید.  ویژگی‌های اصلی شعر این بانوی شاعر را می‌توان به شرح زیر بیان کرد:
- تمایل به قوالب سنتی و معیارهای
زیبایی شناختی شعر سنتی
- تمایل به زبان و بیانی آرکاییک و باستان‌گرا
- تمایل به بهره‌مندی از دایره واژگان امروزی تا به شعر صبغه‌ای نوقدمایی ببخشد
- تمایل به نشانه‌ها و المان‌های دینی که ریشه در حوادث تاریخ اسلام دارد
- تمایل به بیانگری و فاصله‌گیری از شکل‌گرایی که نتیجه آن شعری محتواگراست (محتواها غالبا سیاسی و دینی‌اند)
مجموعه این تمایلات، سروده‌های خانم «وحیدی» را در یک رده‌بندی کلی، در گروه اشعار نوقدمایی محتواگرا با بیان استعاری نزدیک به بیان سبک عراقی قرار می‌دهد. به چنین شعری یا مضامین تازه و بدیع جانی دوباره می‌بخشند یا قوافی و ردیف‌های نو و نامنتظره که این شاعر به مضمون‌سازی تمایل بیشتری نشان می‌دهد.  اما خانم «سیمیندخت وحیدی» در معدود نوسرودهای خود در گزینش دایره واژگانی خیلی مدرن‌تر عمل می‌کند. از همین رو در این معدود سروده‌ها با شاعری روبه‌روییم که دغدغه حرف‌هایی عینی‌تر و امروزین‌تر را دارد.
بگذار خارها برویند
و شاخ و برگ بگسترانند
زیرا چهارشنبه‌سوری
با شتاب خواهد رسید
این مساله شاید موید این مطلب باشد که شاعر بر بوطیقای قالبی که در آن شعر می‌سراید خودآگاه یا ناخودآگاه مسلط است و مطابق با همان بوطیقا به خلق شعر می‌پردازد. از این منظر «وحیدی» به زبان و بیانی تثبیت شده رسیده است که اگرچه شخصی نیست اما به پختگی رسیده است. این پختگی اگر با کلماتی امروزی، ترکیباتی بدیع و موسیقی کناری تازه‌ای نیز همراه شود، شعری دلپذیر می‌آفریند:
غروب است و حیران گره می‌خورد شب
به گیسوی باران گره می‌خورد شب
تو با من خداحافظی کرده‌ای؟ آه
که بعد از تو با جان گره می‌خورد شب
تویی سوره نور اگر تو نباشی
به فصلی پریشان گره می‌خورد شب
ملاحظه می‌شود حتی در این فضای تغزلی، شاعر خود را از بهره‌مندی از نشانه‌های دینی محروم نمی‌کند. در این راستا می‌توان با مطالعه کلیت آثار ایشان به کاراکتر هنرمندی رسید که چارچوب فکری و اعتقادی‌اش دینی است. بنابراین هر چه می‌سراید عطر و رنگی از باورهای دینی در آن استشمام می‌شود و برق می‌زند. اینچنین است که شعری را برآمده از شعور دینی می‌خوانیم. شعوری که اثر را از معنویت و نیایش آکنده و متبلور می‌کند:
حس می‌کنم طراوت یک سیب سرخ را
بر شاخه‌ای که از گل مهر شما پر است
اینجاست ای بهار و گل و سبزه و نسیم
شهری که کوچه کوچه آن از خدا پر است
امشب فرشتگان خدا باز می‌کنند
درهای آسمان که ز نور خدا پر است
البته گاه و چه‌بسا این شعور، جای شور شاعرانه را بگیرد و متن را عریان و صریح بر کاغذ بریزد. با این حال شاعری را که در پی تعهد و التزام خویش در خارج از متن حرکت می‌کند چه باک اگر گاه به نظم هم نزدیک شود:
میهنم ای سرزمین ارزش و معیارها
خانه بیدارها، دیدارها، ایثارها
عرصه جادویی اندیشه‌های تابناک
مایه پویایی انگیزه‌ها، پندارها
از خصوصیات شاعران انقلاب حضور دائمی در صحنه‌ای سیاسی و اجتماعی است. ایشان با این حضور از مسائل زندگی مردم آگاه می‌شوند و تعهد خود را به این مردم در سرایش‌های خود بازمی‌تابانند. خانم «وحیدی» نیز در شعرهای‌شان این حضور دائمی را بروز می‌دهند. به این ترتیب می‌توان شعر این بزرگوار را آیینه جامعه انقلابی حداقل در بخشی از کشور دانست.
 


Page Generated in 0/0064 sec