عبدالباری عطوان: سفر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه به 3 کشور عربستان، کویت و قطر را میتوان مصداق ضربالمثل «زیارت و تجارت» برشمرد که در جریان آن بار دیگر مصلحتاندیشی اردوغان و احتمال تغییر مواضعش بعید نیست. با وجود اینکه 2 ماه بیشتر از بحران روابط محور سعودی با قطر نمیگذرد اما نامهای زیادی در ارتباط با میانجیگریها یا درخواست میانجیگری مطرح شده است، در این میان اردوغان که یکشنبه سفر به 3 کشور عربی را آغاز کرد، پس از وزیران خارجه آلمان، انگلیس، آمریکا و فرانسه پنجمین میانجی برای حل و فصل بحران موجود به شمار میآید، البته اگر کویت را در این باره لحاظ نکنیم زیرا میانجیگری آن از دل کشورهای عربی صورت گرفت. به هر حال به نظر نمیرسد شانس موفقیت اردوغان برای میانجیگری در بحران 4 کشور عربی با قطر بیش از کسانی باشد که پیش از او در این زمینه وارد عمل شدند. برای دشوار بودن ماموریت اردوغان میتوان 2 دلیل اصلی بیان کرد؛ اول: سخنرانی عصر جمعه شیخ تمیم بنخلیفه آلثانی، امیر قطر و لحن چالشطلبانه او و مخالفتش با تهدیدها و دیکتههای طرف مقابل و نیز پافشاری بر حل و فصل بحران از طریق گفتوگوی نامشروط. دوم: ورود ششمین گروه از نیروهای ترک به دوحه به گونهای که بار دیگر مهر تاییدی بر جانبداری سیاسی و نظامی ترکیه از قطر است و این موضوعی است که اردوغان آن را تکذیب نکرده است. این در حالی است که بسیاری انتظار داشتند سخنان امیر قطر با انعطاف و نرمش همراه باشد، به گونهای که اگر چه قبول تمام شروط سیزدهگانه عربستان، امارات، بحرین و مصر را شامل نمیشد، دستکم پاسخ مثبت به برخی خواستههای آنان را در برمیگرفت. با این توضیحات معلوم نیست رئیسجمهوری ترکیه در این سفر چه در چنته دارد که میانجیگری او را از سایر واسطههای قبلی متمایز میکند اما معلوم است از بین محور چهارگانه 2 کشور یعنی مصر و امارات از میانجیگری اردوغان استقبال نکردند. به عبارت بهتر سفر چند روز پیش شیخ عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات به ارمنستان و بازدید از مقبره قربانیان نسلکشی ارامنه آن هم چند روز پیش از سفر اردوغان به این 3 کشور عربی منطقه، پیام مهمی با خود دارد و چهبسا اردوغان با خودداری از سفر به امارات به این اقدام وزیر خارجه امارات واکنش نشان داد، زیرا ترکیه و شخص اردوغان درباره موضوع ارامنه حساسیت خاصی دارند چرا که این موضوع شامل اتهام مستقیم ترکیه به نسلکشی صدها هزار ارامنه در ابتدای قرن گذشته است و این چیزی است که ترکیه به کلی آن را تکذیب میکند. اما خبرگزاری رسمی امارات با بیان اینکه شیخ بن زاید با نثار تاج گل بر بنای یادبود قربانیان ارامنه به دست عثمانیها، یک دقیقه به احترام آنان سکوت کرد، بر زخم ترکیه نمک پاشید. استفاده این خبرگزاری از وصف «شهدا» درباره قربانیان ارامنه و هدیه کردن تاج گل بر بنای یادبود آنان از نظر ترکها، اقدامی تحریکآمیز و بیسابقه است. 4 کشوری که در جبهه مقابل قطر ایستادهاند، ترکیه را یک طرف بحران میدانند و تعطیلی پایگاه نظامی آن در دوحه یکی از مهمترین خواستههای آنان از قطر بود. آنچه موجب خشم این 4 کشور شد، نه فقط سرازیر شدن نیروهای ترک با تجهیزات نظامی سنگین به این پایگاه نظامی بلکه تشکیل پل هوایی ترکیه برای تامین نیازهای قطر شامل مواد غذایی به منظور شکستن تحریم علیه آن بود. به نظر نمیرسد اردوغان از این واقعیتها غافل باشد و چه بسا وی از این بحران و پیشنهاد میانجیگری در آن برای اصلاح روابط با عربستان استفاده کرده باشد و تلاش دارد با این کار بازارهای سعودی را به روی کالاهای ترک باز کند و معامله تسلیحاتی بیش از 2 میلیارد دلاری با عربستان را که اخیرا آن را لغو کرد، احیا کند. اردوغان به دنبال این است که از برگه دشمنی با ایران در منطقه خلیجفارس استفاده کرده و به محور اهل تسنن به رهبری عربستان ملحق شود. در این میان امتیازدهی قطر به محور مقابل در چارچوب ابتکار عمل ترکیه میتواند به نفع اردوغان و دولت او نیز تمام شود و رهایی او از اتهام حمایت از اسلام سیاسی و سازمانهای وابسته به آن را آسان کرده و پلهای ارتباطی با مصر را نیز ترمیم کند و موجب شود ترکیه از گرفتار شدن در جنگی عربی که به دلیل ناکامی میانجیها احتمال انفجار آن وجود دارد، در امان بماند. همچنین بعید نیست اردوغان به برخی امتیازدهیها تن دهد که شامل توقف اعزام نیروهای بیشتر به قطر و خودداری از مشارکت در هرگونه جنگ احتمالی باشد زیرا اردوغان به عنوان سیاستمدار عملگرا معروف است که چنانچه منافع ترکیه و حزب حاکم عدالت و توسعه ایجاب کند، مواضع خود را تغییر میدهد.