printlogo


کد خبر: 178926تاریخ: 1396/5/8 00:00
چاله «تحریف تاریخ» برای روحانی

سیدمحمدمهدی توسلی: «تاریخ تکرار شدنی است»؛ جمله‌ای که می‌توان سطرهای بسیار یا حتی کتاب‌های بسیاری درباره‌اش نوشت و با شواهد بسیاری ثابت کرد وقتی تاریخ تکرار شدنی است چه بهتر است گذشته را چراغ راه آینده کنیم. اما این جمله که باید ترجیع‌بند خیلی از معادلات بویژه معادلات سیاسی باشد در بین برخی سیاسیون و حتی مسؤولان جایگاه‌ها چندانی ندارد. یکی از بزنگاه‌های تاریخ که باید مورد توجه قرار گیرد و برای روزگار بویژه امروز از آن درس عبرت گرفت، رخدادهای قطعنامه 598 است که منجر شد بین ایران و عراق آتش‌بس اعلام و به تعبیر حضرت امام(ره) جام زهر نوشیده شود. در این رخداد هم باید مساله مواجهه بازیگردانان و مسؤولان وقت در پذیرش یا عدم پذیرش قطعنامه 598 مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد. در آن دوران برخی جریانات و شخصیت‌های سیاسی حل مساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را در گرو مذاکره و سازش با آمریکا و شوروی می‌دانستند و در این زمینه نیز طرح‌هایی را به امام خمینی پیشنهاد دادند. حجت‌الاسلام میرباقری نیز به این موضوع در جریان پذیرش قطعنامه اشاره می‌کند و معتقد است: «باید به دنبال جریان‌های فکری باشیم که در آن زمان به دنبال کنار آمدن با غرب بودند و ادامه تعارض انقلاب اسلامی و جبهه مقابل را لازم نمی‌دانستند... به نظر من علت اصلی [تحمیل] جام زهر شکاف ایدئولوژیک بوده است». از این‌رو با تورق تاریخ به وضوح می‌توان دریافت یکی از مسؤولان و بازیگرانی که سعی داشت با کنار آمدن غرب و نزدیکی به آمریکا راه‌حل‌هایی را برای حل مساله جنگ پیدا کند، آقای هاشمی‌رفسنجانی بود. آقای رفسنجانی از سال‌ها پیش از صدور قطعنامه 598 طرحی را برای حل مساله جنگ تحمیلی در راستای تعامل با ابرقدرت‌ها مطرح می‌کند و در فروردین 1362 به امام خمینی پیشنهاد می‌دهد «شعار مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» از رسانه‌های دولتی پخش نشود! تا راه برای ارتباط با آمریکا و شوروی هموار شود. البته تلاش‌های هاشمی‌رفسنجانی به سال 62 محدود نمی‌شود و وی دوباره تقریبا 2 سال بعد از طرح حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» در 11 اسفند 63 در جلسه‌ای که علی‌اکبر ولایتی نیز حضور دارد باز هم تأکید می‌کند باید شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» حذف شود.هاشمی‌رفسنجانی درباره طرح خود می‌گوید: «نظر من این است که در صورت پیروزی در عملیات [علیه عراق] امام دستور بدهند شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی از موضع قدرت حذف شود».پس از طرح این موضوعات که به نوعی زمینه‌سازی آقای هاشمی‌رفسنجانی برای ارتباط با آمریکاست، وی در یادداشت 18 اسفند 64 از امید دادن به آمریکا برای بهبود روابط با ایران در بحبوحه جنگ تحمیلی خبر می‌دهد و می‌نویسد: «آقای سعید رجایی‌خراسانی، نماینده ایران در سازمان ملل آمد گفت که آمریکایی‌ها برای اصلاح روابط زیاد مراجعه می‌کنند. گفتم امیدوارشان کند. سفیر آمریکا در واتیکان با ایشان 2 بار در این‌باره تماس گرفته است».پس از چراغ سبزهایی که به آمریکا داده می‌شود، ماجرای سفر مک فارلین به ایران اتفاق می‌افتد که محسن رضایی دلیل این سفر را اینگونه روایت می‌کند: «ایران در حقیقت علائمی را از آمریکا دریافت کرده بود که آنها می‌خواهند راهی را برای مذاکره با ایران باز کنند. این مساله را محسن کنگرلو که در دفتر میرحسین موسوی کار می‌کرد، به آقای هاشمی‌رفسنجانی گزارش داد و ایشان نیز وی را تشویق به ادامه کار کرد».اما رایزنی‌ها هاشمی‌رفسنجانی با آمریکا مؤثر نبود و حتی آتش آمریکایی‌ها را تند کرد، به گونه‌ای که آمریکایی‌ها30 شهریور 66 کشتی تجاری ایران با عنوان «ایران‌اجر» را در آب‌های بین‌المللی هدف قرار گرفتند و به روی آن آتش گشودند. پس از آن هم باز آمریکایی‌ها در 16 مهر 66 به قایق‌های ایرانی حمله کردند که 3 نفر شهید شدند.البته باز هم هاشمی‌رفسنجانی از تلاش برای برقراری ارتباط با آمریکا دست برنداشت و در دوران ریاست‌جمهوری بار دیگر برای موضوع گروگان‌های آمریکایی در لبنان وارد مذاکره شد که باز هم در آنجا سرش بی‌کلاه ماند و آمریکا وعده‌هایش را عملی نکرد. این پرونده سال‌های سال مسکوت ماند تا اینکه اواخر سال 91 کتابی تحت عنوان «صراحت‌نامه» منتشر شد و آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در آن به‌زعم خود نظر امام خمینی(ره) را درباره حذف شعار «مرگ بر آمریکا» طرح کرده بود. تا اینکه پس از گفت‌وگوی تلفنی حسن روحانی با رئیس‌جمهور آمریکا و شرایط جدید کشور که به دلیل مسائل مذاکرات هسته‌ای وجود داشت بار دیگر این قسمت از خاطرات هاشمی‌رفسنجانی 8 مهر 92 در سایت وی منتشر شد. هاشمی‌رفسنجانی در کتاب «صراحت‌نامه» با بیان اینکه امام خمینی(ره) با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» موافق بودند، می‌گوید: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلا در اجتماعات ما «مرگ بر بنی‌صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرف‌های تند و فحاشی‌ها مخالفم و آنها را مفید نمی‌دانم». این اظهارات هاشمی‌رفسنجانی در حالی مطرح شده بود و با اغراض سیاسی خاصی در سال 92 توسط سایت وی بازنشر داده شد که با بازخوانی بخشی از پیام امام خمینی(ره) پس از صدور قطعنامه 598 و سالگرد کشتار خونین مکه به وضوح می‌توان دریافت این خاطره هاشمی‌رفسنجانی صحت ندارد و کاملا خلاف واقع است، زیرا امام خمینی(ره) در این پیام تاکید کردند: «از خدا می‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم». به هر ترتیب علاوه بر همه تلاش‌هایی که برای هموارتر کردن مسیر مذاکرات هسته‌ای دولتمردان یازدهم صورت می‌گرفت، هاشمی‌رفسنجانی نیز سعی داشت راه دیگری از گذرگاه تاریخ برای دولت یازدهم باز کند تا آنها بتوانند از این فضاسازی نیز در ارتباط با آمریکا استفاده کنند.  اما با همه این اتفاقات پس از گذشت سال‌ها از مذاکرات‌ هسته‌ای به وضوح می‌توان مشاهده کرد به‌رغم همه اعتمادی که به آمریکا شده بود و برای مذاکرات هسته‌ای تحریف تاریخ هم صورت می‌گرفت تا دولتمردان بتوانند به‌زعم خود تعامل سازنده‌ای را با آمریکا ایجاد کنند اما آمریکا با بدعهدی خود باعث شد برجام و مذاکرات هسته‌ای «تقریبا هیچ» دستاوردی برای ایران نداشته باشد. دقیقا مثل همان سال‌های دهه 60 که آقای هاشمی‌رفسنجانی سعی بلیغی برای حذف «شعار مرگ بر آمریکا» کرد و به دنبال رابطه با آمریکا برای حل مشکلات کشور بود و در آن دوران هم «هیچ» عایدی از سوی آمریکا به دست نیاورد.


Page Generated in 0/0073 sec