ماشاءالله ذراتی: موضوع بقا و امنیت رژیم صهیونیستی همواره مهمترین اولویت و نگرانی اصلی سران و مقامات این رژیم از ابتدای شکلگیری آن بوده است. به منظور حفظ بقا و امنیت رو به زوال این رژیم، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم، بهمنماه سال گذشته در سفرهایی جداگانه به انگلیس و آمریکا، اولین ملاقاتهای خود را با ترزا می، نخستوزیر انگلیس و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به انجام رساند تا دغدغهها و نگرانیهای خود را با بزرگترین حامیان این رژیم در میان بگذارد. البته برخلاف اختلاف ظاهری میان اوباما و نتانیاهو، دوران اوباما نیز دورانی بود که بیشترین حمایتها از سوی دولت آمریکا از رژیم اسرائیل تحقق یافت. ۱۲اسفند ۱۳۹۳ نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی جنجالی خود در کنگره آمریکا حمایتهای آمریکا و بویژه دولت اوباما از رژیم صهیونیستی را اینگونه بیان میدارد: «اسرائیل از حمایت مردم آمریکا و رؤسای جمهور آمریکا از هری ترومن گرفته تا باراک اوباما، سپاسگزار است. ما قدردان همه کارهایی هستیم که رئیسجمهور اوباما برای اسرائیل انجام داده است... سال ۲۰۱۱، سفارت ما در قاهره محاصره شد و او (اوباما) کمک اساسی به ما در شرایط زمانی حساس کرد. یا اینکه او از اسرائیل با دادن سامانههای بیشتر رهگیری (راکتها) در عملیات تابستان سال گذشته که علیه تروریستهای حماس وارد عمل شده بود، حمایت کرد. در هر یک از این مواقع، من با رئیسجمهور [اوباما] تماس گرفتم و او به درخواست من پاسخ داد. برخی از اقداماتی که رئیسجمهور [اوباما] برای اسرائیل انجام داده است شاید هرگز علنی نشود، زیرا به برخی از حساسترین و راهبردیترین مسائل مربوط است که بین رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر اسرائیل مطرح است اما من این کارها را میدانم و همواره قدردان رئیسجمهور اوباما خواهم بود برای این حمایتها».اما بهرغم حمایتهای بیدریغ آمریکا و انگلیس از این رژیم، امنیت و بقای آن کماکان مساله اصلی است و «انگلیس پسابریگزیت» و «آمریکای دوران ترامپ» نیز بعید است موفق به تضمین بقای این رژیم شوند. مطالعات اخیر در رابطه با تحلیل رأی آمریکاییها در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶، گویای این واقعیت تلخ برای سران رژیم صهیونیستی است که دیگر اسرائیل اولویت رأیدهندگان یهودی در آمریکا نیست به نحویکه موضوع اسرائیل حتی در میان 5 اولویت نخست رأیدهندگان یهودی آمریکایی جایگاهی ندارد. از سوی دیگر، تحولات منطقه نیز مؤید آن است که همهچیز برای فروپاشی این رژیم در حال مهیا شدن است. بهعنوان مثال، آبان ۱۳۹۵، در نزدیکی مرزهای رژیم صهیونیستی، میشل عون ۸۱ ساله، یک مسیحی مارونی از سوی مجلس لبنان با رأی نزدیک به ۸۰ درصد نمایندگان بهعنوان رئیسجمهور لبنان برگزیده شد و ماهها بنبست سیاسی در لبنان با پیروزی حزبالله پایان یافت. عون، شخصی است که سال ۲۰۰۶ توافق رسمی اتحاد میان جنبش میهنی آزاد و حزبالله را به امضا رساند و از آن زمان بهطور دائم از حزبالله حمایت کرده است. «بندتا برتی»، تحلیلگر مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، انتخاب عون را یک پیروزی سیاسی برای حزبالله دانست و گفت: «حزبالله بهوضوح و مستقیما از عون برای ریاستجمهوری حمایت کرده و این مساله همواره میان حزب عون و حزبالله حلشده بوده است. حزبالله به توافق با عون پایبند بوده است. با این انتخاب حزبالله از نظر متحدان سیاسی خود و جایگاهش در لبنان مستحکم خواهد شد». همچنین تهدید چند ماه پیش سیدحسن نصرالله برای هدف قرار دادن نیروگاه اتمی رژیم صهیونیستی، واکنش و نگرانی تند صهیونیستها را به دنبال داشت. پردهبرداری از این توان عملیاتی جدید توسط حزبالله لبنان، عملا یکی از مهمترین حوزههای بازدارندگی رژیم صهیونیستی را با چالش و مخاطرهای جدی روبهرو کرد. در همینباره، شبکه 2 تلویزیون اسرائیل تهدید نصرالله مبنی بر حمله به نیروگاه دیمونا را تهدیدی جدید برشمرد و روزنامه معاریو نیز در این باره به تصمیم حزبالله برای نفوذ در شهرکهای شمالی اشاره کرد و نوشت: نصرالله در سخنرانی خود گفت در جنگ آینده وضعیت تغییر خواهد کرد و مقاومت در خاک خود باقی نخواهد ماند. دست برتر محور مقاومت در ماههای اخیر که بارزترین آن، رسیدن نیروهای عراقی به مرزهای سوریه در مبارزه با گروههای تروریستی است نیز از نشانههای دیگر تحولات منطقه در جهت تهدید شدن امنیت اسرائیل است. در کنار این موضوعات، 3 بحران درونی این رژیم جعلی نیز تهدیدکننده امنیت و بقای آن است:
۱- بحران ناشی از عدم مشروعیت: حمایت گسترده از جنبش بایکوت و عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل در سراسر جهان و تصویب ۲۰ قطعنامه ضداسرائیلی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۶ میلادی۴ از جمله نشانههای این بحران عدم مشروعیت است.
۲- بحران ناشی از موقعیت ژئوپلیتیک: امنیت اسرائیل تحت تأثیر منفی عامل جغرافیای سیاسی قرار گرفته است، فقدان عمق استراتژیک قابل قبول برای این رژیم بهعنوان یک آسیبپذیری راهبردی مطرح است. کوچکی و انزوای جغرافیایی از دیگر مسائل بغرنج ژئوپلیتیکی اسرائیل است. از مؤلفههای دیگر ژئوپلیتیکی میتوان به منابع تأمین انرژی و بحران منابع آبی اشاره کرد که سیاستهای کسب منابع انرژی غیرنفتی مانند انرژی هستهای، تسلط بر بلندیهای جولان و تضمین آب دریاچه طبریه، نمود تلاش برای رفع مسائل ناشی از این کاستیهاست.
۳- بحران جمعیتی: تمرکز جمعیتی در مثلث سرزمین
[Heartland Triangle ] و ضعف کمی جمعیت نسبت به دشمنان منطقهای از این جمله است. مشکل دیگر در این راستا شکاف زیاد جمعیتی اسرائیل با کشورهای معارض در منطقه است. در این راستا آذر ۱۳۹۲جان کری، وزیر وقت خارجه آمریکا در سخنانی در مجمع سابان مؤسسه بروکینگز، بر تهدید بودن جمعیت فلسطینیان برای رژیم صهیونیستی تأکید داشت و آن را در کنار تهدید موشکی ایران، دومین تهدید سرزمینهای اشغالی خواند.
مجموعه این دلایل، نشانگر آن است که معادلات و هندسه نوین جهانی به سمتی در حال شکلگیری است که امنیت و بقای رژیم صهیونیستی کماکان مساله اصلی و کابوس همیشگی سران این رژیم باقی خواهد ماند و در زمانی نه چندان دور فروپاشی این رژیم جعلی تحقق خواهد یافت. همانطور که هنری کسینجر، استراتژیست مطرح آمریکایی سال ۲۰۱۲ صریحا بیان داشت: 10 سال دیگر اسرائیلی وجود نخواهد داشت.
منبع: Khamenei.ir