مرتضی سویلمی*: مجلس نمایندگان آمریکا بامداد چهارشنبه 4 تیر، طرح مربوط به اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه، ایران و کرهشمالی را تصویب کرد. گفتنی است طرح تحریمهای جدید علیه کشورمان در شرایطی به تصویب مجلس نمایندگان آمریکا رسید که در روزهای اخیر مقامات کشورمان بویژه محمدجواد ظریف با انتقاد از رفتار آمریکاییها در دوران پسابرجام، خروج از این قرارداد را گزینه محتملی دانسته بودند.
رهبر حکیم انقلاب طی سالهای اخیر با اشاره به قضایای برجام و برکات آن در شناخت دشمنی آمریکاییها، در قالب هشدارهایی فرمودند: «برجام نباید تبدیل به یک وسیلهای برای فشار شود و اگر این تحریم [تمدید] بشود، قطعا نقض برجام است بدون تردید و بدانند جمهوری اسلامی حتما در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد.» و بروز این مشکلات را ناشی از عجله در انجام کار خواندند و افزودند: «وقتی عجله داریم کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت میکنیم. باید طراحی و نقشه دشمن را شناخته و برای مقابله با آن، طراحی کلان و مصونیتبخشی داشته باشیم. همانگونه که اکنون بعد از موضوع هستهای، موضوع موشکی را پیش کشیدهاند، بعد از موشک، نوبت به حقوقبشر میرسد، بعد از حقوقبشر، موضوع شورای نگهبان، سپس موضوع ولایتفقیه و در نهایت قانون اساسی و حاکمیت اسلام مطرح خواهد شد». «مرگ دردناک و تدریجی» اصطلاحی است که «ویلیام برنز» (معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا) برای سرنوشت این توافق بهکار برده که خود نیز در انعقاد آن نقش داشته است. برنز میگوید نگران از بین رفتن اعتماد میان طرفهای حاضر در این توافق است. بهگفته او، فضا به اندازه کافی متشنج است و بهآسانی امکان بروز هرگونه اختلاف و مناقشه وجود دارد. مرگ تدریجی برجام با بالا بردن ریسک سرمایهگذاری خارجی و اعمال محدودیتهای بیشتر علیه اقتصاد ایران، نشانه رفتن بخش دفاعی کشور، امنیتزدایی از ایران و انتقال هزینههای برجام از حوزه اقتصاد به بخش امنیت و اقتدار کشور، عقبنشینی از مواضع خود و سپس امتیازگیری بیشتر از ایران از اهداف تحریمهای جدید آمریکاست. در متن معاهده برجام برای چارهاندیشی بابت موارد اختلافی میان ایران و 1+5 ابتدا «کمیسیون مشترک حل اختلاف» و پس از آن «هیات داوری» و در نهایت «شورای امنیت سازمان ملل» پیشبینی شده است. به دیگر معنا چنانچه نقض عهدی از سوی یکی از 2 طرف توافق صورت بگیرد 3 مرحله یاد شده باید طی شود، آن هم در شرایطی که تعداد آرای کمیسیون مشترک حل اختلاف بهصورت مطلق به نفع طرف غربی است و در روند بررسی هیات داوری یا شورای امنیت هم که تحت سیطره آمریکاییهاست نمیتوان توقع آن را داشت که قاضی حکمی علیه خود و به نفع ایران صادر کند. همانطور که اشاره شد اگرچه در متن برجام راهکارهایی جهت حل اختلاف بین ایران و 1+5 پیشبینی شده اما این به معنای زیر سوال رفتن صلاحیت عام مراجع بینالمللی نظیر دیوان بینالمللی دادگستری نیست و دولت میتواند با اتخاذ رویکردی خاص جهت ایجاد رویه حقوقی، دولت آمریکا را تحت فشار بینالمللی قرار داده و او را از اقدامات مشابه بازدارد تا قانون فوق را کأن لمیکن تلقی کند. ایجاد رویه حقوقی توسط دولت هم با مولفههایی نظیر «تأکید، تصریح و تکرار به نقض برجام توسط آمریکاییها در مجامع بینالمللی»، «تهدید طرف مقابل به اجرا نکردن تعهدات»، «تشریح خسارات ناشی از قانون اخیر آمریکاییها در تریبونهای بینالمللی» و «طرح دعوا در مراجع بینالمللی نظیر دیوان بینالمللی دادگستری و نامهنگاری به شورای امنیت سازمان ملل» امکانپذیر است. بنابر آنچه گفته شد، ماده 38 اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری به صورت صریح عرف را از منابع حقوق بینالملل برشمرده که بر اساس آن بخش مسؤولیتهای بینالمللی یکی از عرفیترین بخشهای حقوق بینالمللی کشورهاست که راه را برای اقدامات لازم جمهوری اسلامی ایران باز گذاشته است. حال اگرچه اقدام اخیر آمریکاییها افق مناسبی جهت اجرای صحیح برجام پیش روی ما قرار نمیدهد اما به معنای آن نیست که دستگاه دیپلماسی اقدامات مؤثر مورد اشاره را در دستور کار قرار نداده و زمین بازی را در اختیار طرف آمریکایی جهت اعمال فشارهای بینالمللی بیشتر به ایران قرار دهد. فراموش نکنیم اکنون زمان سرزنش نیست بلکه نیازمند اقدامی هوشمندانه، عملیاتی و انقلابی مبتنی بر دیپلماسی عزتمندانه با راهبرد اقدام متقابل حقوقی و دیپلماسی عمومی نوین هستیم. باید خطر تهدید صلح و امنیت در بستر نظام جهانی را بازگو کنیم.
*کارشناس ارشد روابط بینالملل