سیفالله نجاریان: داستان مدرن؛ واژهای است که تعریف و توضیح آن کار یک مقاله بلند و حتی بیشتر از آن کتابی است، از این رو گفتن از آن در بضاعت یادداشت پیش رو نیست، به همین خاطر تنها به بیان کلیاتی از یک داستان مدرن اکتفا میکنیم تا به مطلوب اصلی این یادداشت دست پیدا کنیم. رمان «کتاب زندیق» اثر مصطفی جمشیدی را باید از رمانهایی دانست که واجد شرایط یک رمان مدرن است. به همین منظور در ادامه مولفههایی که صحت این ادعا را روشن میکند برمیشماریم. در این رمان که بتازگی از سوی انتشارات علمی و فرهنگی روانه بازار کتاب شده، جمشیدی به تعبیر خودش دست به «تردستی» زده و خواننده را جادو کرده است. از این حیث باید رمان «کتاب زندیق» را در زمره آثار رئالیسم جادویی که از گونههای ادبیات مدرن قرن بیستم محسوب میشود، برشمرد.
در این رمان جمشیدی سراغ برههای از تاریخ معاصر رفته که تا پیش از این کمتر یا بهتر است گفته شود اصلا مورد توجه نویسندگان جریان موسوم به شبهروشنفکری نبوده است، حمله متفقین و وقوع قحطی بزرگ و به دنبال آن مهاجرت بخش زیادی از ایرانیان از کشور. این مساله که حواشی آن در روزگار کنونی نیز دیده میشود از این حیث که موجب نسلکشی گستردهای شده اهمیت دارد و جریان شبهروشنفکری که همواره مدعی پرداختن به مسائل مهم ملت بوده از این مساله بهخاطر منافع گروهی چشم پوشیده است.
جمشیدی در این رمان روایتی سیال را با استفاده از اسطورههای ایرانی و با بهره بردن از قصههایی که سینه به سینه از طریق نقل به دست امروزیهای رسیده، شکل داده و خواننده را وارد دنیایی متفاوت میکند. شاید این مساله سبب شود خواننده با رمانی مواجه شود که نتواند راحت از آن عبور کند و باید روی خط به خط آن درنگ کند. این مساله ناشی از آن است که جمشیدی در این رمان زبان مختص به خود را به کار برده و همین موجب ایجاد شدن نثری ویژه شده که چالشی پیش روی خواننده قرار میدهد.
فضای وهمآلود رمان بویژه در سفری که 2 شخصیت اصلی آن به منظور دیدن ساوالان آغاز میکنند موجب نزدیک شدن این اثر به متنهای گونه رئالیسم جادویی میشود و این نخستین نکتهای است که در مواجهه با متن مصطفی جمشیدی، خواننده را امیدوار میکند و به او نوید میدهد شاهد متنی است متفاوت در میان آثار ایرانی که اغلب کپیهای ناشیانه از آثار غربی و بعضا داخلی هستند. در این سفر خواننده علاوه بر اینکه با نمادها و اسطورهها روبهرو میشود، در سفری بیرونی به داخل شخصیتها نیز سرک میکشد و سفرها نمادی از بازگشت به اصل خویشتن است.
یکی از ویژگیهایی که برای رمانها و داستانهای رئالیسم جادویی شمارش میکنند این است که ساختار کلاسیک مبتنی بر فهم متعارف از «علت- معلول» و «زمان – مکان» و شخصیتپردازی رایج داستانی فرو میریزد. در این اثر نیز ما شاهد همین مساله هستیم و زمان و مکان بدرستی روشن نیست و خواننده متوجه نمیشود که در چه زمانی است و گذر زمان روشن نیست. همچنین شخصیتپردازی در «کتاب زندیق» فاقد آن مولفههای مرسوم در داستانهای پیشامدرن است و خواننده خود باید شخصیت را در داستان بسازد و در ذهنش آن را بپروراند. انسانی که رئالیسم ادبی میپروراند، انسانی تحمیق شده و فاقد معنا و فاقد آرمان و گرفتار بحران هویت و منفعل است که آنچنان مستغرق وهمیات شده است که توان تشخیص امور جدی و حساسیت نشان دادن نسبت به آنها را ندارد، این مساله درباره شخصیتهای این رمان با اندکی اغماض قابل طرح است. شخصیتهای این رمان نیز پیوسته در رویا و امور غیرضروری سیر میکنند و ارادهای بر امور نداشته و نمیتوانند میان آنچه باید به آن اقدام کنند با دیگر امور تفاوتی قائل شوند. البته نباید نادیده انگاشت که شخصیتهای این رمانها همه باورپذیر و ایرانی هستند و درد و رنجی را متحمل شدهاند و این در بافت رمان به چشم میآید. خواننده شاهد این درد و رنج است و شاید فراموشی گذشته شبب شده چنین رنجهایی بر شخصیت ایرانی تحمیل شود. خواننده درمییابد که در سفری که شخصیتها آن را آغاز میکنند، دچار نوعی تذکر و یادآوری گذشته خویش هستند که بر اثر غفلت دچار این مشکلات شدهاند.
روایتی که جمشیدی به واسطه شخصیتها ارائه میکند، خواننده را وارد فضایی میکند که کاملا بومی است و خردهروایتها در پررنگ شدن این فضا نقش مهمی دارند. بهرهگیری از حکایتها، متلها، مثلها، قصههای کهن و افسانههای پیشینیان به نویسنده کمک کرده بتواند در خلق موقعیت و فضایی که خواننده ایرانی با آن بیگانه نباشد موفق ظاهر شود.
یکی از ویژگیهایی که درباره «کتاب زندیق» در قیاس با دیگر آثاری که این روزها نوشته و منتشر میشوند باید مورد اشاره قرار گیرد دوری از فضاهای بسته است. نویسنده در این رمان خوانندهاش را به فضاها و موقعیتهایی میبرد که همه ناشی از تجربههای نویسنده است. او رمانش را در آپارتمان، یک خیابان و در بهترین حالت یک شهر ترسیم نمیکند، بلکه دست خواننده را گرفته و او را با خود به کوه، دشت، صحرا و حتی فرامرز ایران میبرد و تجربیات خود را با خواننده قسمت میکند. غربت شخصیتهای ایرانی یکی از وجوهی است که در این رمان میتوان آن را سراغ گرفت. ظلمی که بر اثر تجاوز بیگانه و بیکفایتی داخلیها بر مردم ایران رفته و منجر به مهاجرت آنها شده سبب میشود که غربتی ملموس در رمان مشهود باشد و همین مساله خواننده را در برمیگیرد. یکی از ویژگیهایی که درباره داستانهای مدرن برمیشمارند، نزدیک شدن آنها به نثری شاعرانه و گاه اجمالی است. در این رمان خواننده علاوه بر مشاهده این نثر شاعرانه شاهد این است که نویسنده خیلی وارد مفصلنویسی نمیشود و هرجا ضرورت دارد ورود میکند و همین سبب میشود نثر حالتی موجز داشته باشد. این نکته زمینهساز مشارکت فعال خواننده در خوانش متن میشود. این یکی از ویژگیهای متون مصطفی جمشیدی است که در دیگر آثار او نیز بروز پررنگی دارد. از این حیث شاید خوانندههایی که عادت به خواندن متونی دارند که نویسنده سیر تا پیاز اتفاقات، شخصیتها و... را در داستان برای آنها شرح داده، در مواجهه با این رمان آن را متنی سختخوان بیابند، در صورتی که این ویژگی نثر مصطفی جمشیدی است. به تعبیری این متن پیشنهاد تازهای به خواننده ادبیات داستانی ارائه میکند و از او میخواهد با نگاهی متفاوت به مقوله داستان بنگرد. از آنجا که گفته شد این رمان یک نمونه ایرانی از رئالیسم جادویی به شمار میرود باید یادآوری کرد که با توجه به اینکه رئالیسم جادویی، مایههای پررنگ اروتیک دارد و حتی میتوان گفت نوعی جنون اروتیک بر فضای داستانهای رئالیستی جادویی حکمرانی میکند اما در این رمان عریانگری و حتی نوع پیشرفته و جنونآمیز هرزهنگاری حذف شده و این دستاورد بزرگی است که در این اثر خواننده با آن رودررو میشود و از این حیث باید به نویسنده تبریک گفت که توانسته علاوه بر استفاده از تجربیات داستاننویسان غربی، آن را بومی کرده و با فرهنگ خودی مطابق کند. در واقع نثر مصطفی جمشیدی مختص به خودش است و جهان داستان او جز با همین زبان خاص ساخته نمیشود و جمشیدی با بهره بردن از زبانی متمایز از آثار رایج این روزهای ادبیات داستانی کشور، سعی در خلق ادبیاتی متفاوت دارد. با وجود اینکه در این رمان شاهد یک تجربه متفاوت در فرم و بیان داستان هستیم باید گفت که دستاورد قابل توجهی برای نویسنده ایرانی محسوب میشود و مصطفی جمشیدی که همواره آثارش حامل یک تجربه جدید در فضای ادبیات داستانی است توانسته تجربهای دیگر را به جامعه ادبی ارائه کند و به خوانندگان آثار داستانی در این عرصه پیشنهادی تازه بدهد. رمان 230 صفحهای «کتاب زندیق» به قلم مصطفی جمشیدی که انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده با قیمت 15هزار تومان در دسترس علاقهمندان به ادبیات داستانی قرار دارد.