مهدی طاهرخانی: یک پیروزی درخشان بعد از سالهای طولانی در تبریز، مقابل تراکتورسازی، برای پرسپولیس حاصل شد. بردی که پیام زیادی را برای رقبای تیم برانکو و حتی خودش داشت. پرسپولیس حالا اعتماد به نفس ویژهای پیدا کرده و در تبریز و مقابل دیدگان بیش از 50 هزار طرفدار تراکتور به مساوی هم قانع نیست و میرود تنها برای پیروزی. تراکتورسازی در خط میانی و حمله کموبیش همان تیم فصل قبل است؛ مجموعهای که شانس قهرمانی در دو جام را داشت ولی ناباورانه به هیچکدام دست نیافت و متاثرکنندهتر آنکه در لیگ شانزدهم حتی دوم هم نشد و جای خود را در آخرین روز به استقلال داد.
از اینرو منهای سروش رفیعی که همان نیمفصل دوم لیگ شانزدهم از این تیم جدا شد، تقریبا شالوده خط میانی و حمله همان است که بود اما مشکل بزرگ در خط دفاع و مهمتر از آن دروازه است. جایی که تبریزیها اخباری و خالد شفیعی را به عنوان 2 رکن اصلی از دست دادند و سعید آقایی هم راهی سپاهان شد. با این وضعیت در بازی مقابل پرسپولیس، مصدومیت سراغ دو مدافع دیگر آنها هم آمد. از سویی تا زمستان حق خرید ندارند و همین خالی بودن دست یحیی در خط دفاعی موجب شد، برانکو به درستی و با زیرکی دست روی نقطه ضعف آنها بگذارد. او میدانست اگر تیمش را عقب نگه دارد با توجه به حضور 50 هزار نفری طرفداران تیم میزبان و فشاری که آنها به پرسپولیس وارد میکنند، کار برای امتیازگیری بسیار سخت میشود. از این رو برانکو تیمش را کاملا هجومی روانه میدان کرد و پیرو همین بازی شجاعانه با گلزنی منشا پیش افتاد. اگرچه با اشتباه مهلک شجاع خلیلزاده (که بحث اصلی این مطلب است) گل تساوی را خورد اما پرسپولیس باز هم شجاعانه حمله کرد و توانست برای دومین و آخرینبار پیش بیفتد. اینک رقبای قرمزها میدانند اگر غفلت کنند شاید پرسپولیس با این سبک بازی براحتی از عنوان قهرمانیاش چه بسا این بار زودتر از هفته بیستوهفتم دفاع کند. برانکو پیامش را فرستاد و استقلال، سپاهان و هر تیمی دیگری از جمله همین تراکتور، باید تکلیفشان را زود روشن کنند. فاصله اگر زیاد شود، گرفتن این تیم کار سادهای نیست.
اما شاگردان برانکو این روزها دغدغه بسیار مهمتری از تکرار قهرمانی در لیگ برتر را در سر دارند؛ قهرمانی در آسیا رویایی است که بشدت هواداران و بازیکنان این تیم را وسوسه میکند. حتی حضور در فینال هم میتواند برای آنها یک شاهکار تمامعیار به حساب آید. در این بین تنها 2 تیم عربی سد راه آنها هستند؛ ابتدا الاهلی سعودی و سپس برنده بازی الهلال عربستان و العین امارات که شاید کفه ترازو کمی بیشتر به نفع العین باشد. البته الهلال همیشه تیم با شخصیتی بوده و شاید برخلاف گمانهزنیها خیلی راحت از سد تیمی بگذرد که یکبار نماینده دیگر ایران را با 6 گل نقره داغ کرد.
پرسپولیس بزودی باید رو در روی الاهلی در عمان و سپس ابوظبی صفآرایی کند و نکته منفی به غیبت سیدجلال حسینی مربوط میشود. شاید بعد از بازی هفته قبل پرسپولیس و فولاد کسی چندان نگران غیبت کاپیتان قرمزها نبود، چرا که شجاع خلیلزاده نمایش مطلوبی را مقابل فولاد ارائه داد و حتی موفق به گلزنی هم شد ولی یک اشتباه مهلک در تبریز، همه را نگران کرد.
پیام بازی با تراکتورسازی برای برانکو و پرسپولیسیها این بود؛ برخلاف سیدجلال حسینی که با اطمینان میشود لقب «آقای قابل اعتماد» را رویش نهاد، شجاع بیش از اندازه اعتماد به نفس دارد. او در صورتی که میتوانست براحتی توپ را به صادق محرمی یا دیگر بازیکنان کنار دستش بسپارد، هوس چیپزنی کرد. بهاصطلاح میخواست با زدن ضربه به زیر توپ، آن را به صورت چیپ و از بالای سر محمد نوری به یار خودی برساند ولی ارتفاع چیپش کم بود و شانسش کمتر. همان اشتباه مقابل بازیکن با تجربهای مثل محمد نوری کافی بود تا دفاع رسوخناپذیر پرسپولیس براحتی باز شود.
این گل برای قرمزها یادآور دوران تلخی بود که زوج سوشا و محسن بنگر و حتی بابک حاتمی در این تیم حضور داشتند. اشتباهات متوالی و گافهایی که دیگر عادت شده بود.
پرسپولیس بعد از یک فصل، ناگهان یک گل روی اشتباه عجیب مدافع تازهواردش دریافت کرد. اگر چه با شوت کمال کامیابینیا، آب رفته به جوب بازگشت و رویای 3 امتیازی تبریز تعبیر شد اما اشتباه شجاع قطعا در ادامه راه باعث تردیدهایی در ذهن برانکو میشود.
خلیلزاده که قبل از آن کار غلط با اعتماد به نفس و به نوعی مغرورانه و سربالا بازی میکرد ناگهان تبدیل به یک مدافع دیگر شد؛ عجول، دستپاچه و نگران از تکرار گاف اول. به نوع توپ دور کردنش در نیمه دوم توجه کنید؛ عملا دستپاچگی در آن نمایان بود. شاید مرتب به این فکر میکرد که کیروش با این اشتباه تمایلی به دعوت مجددش بعد از سالها نداشته باشد. پرسپولیس یک مصاف سرنوشتساز و حیاتی را مقابل الاهلی عربستان پیشرو دارد. آنها چند ماه قبل با زوج سیدجلال حسینی و محمد انصاری بدون حتی یک اشتباه، موفق به شکست لخویا در دوحه شدند. بدون حتی یک گاف. درست شبیه ساعت. مطمئن و کارآمد. اما کاپیتان حسینی با دریافت دومین کارت زرد حالا غایب بزرگ آن بازی است.
شاید یکی از دلایل اصلی خرید زودهنگام شجاع همین موضوع بود. اما اگر شجاع در ادامه لیگ چند اشتباه از همین دست انجام دهد، آن وقت با کدام روحیه میخواهد مقابل الاهلی ظاهر شود؟ سابقه خلیلزاده نشان میدهد که او حد وسط ندارد؛ یا ستاره بلامنازع تیمش در دفاع است و به زعم خودش اجازه نمیدهد هیچکس در باکس هجده قدم بالاتر از او سر بزند (کاری که فرزاد حاتمی در نیمه دوم یکی دوبار انجامش داد) یا اگر شروع به اشتباه کند آن وقت همانند همشهریاش محسن بنگر، به تنهایی قادر است جریانساز علیه تیمش باشد. شجاع در بازی رفت فصل قبل پرسپولیس و سپاهان، مقابل طارمی یک بازنده تمامعیار بود تا جایی که عدهای با شیطنت مدعی شدند، او به تیم آیندهاش راه داده است! ادعایی که با هیچ متر و معیاری قابل پذیرش نیست، چرا که آرزوی خلیلزاده بازگشت مجدد به تیمملی است و شاید همان نمایش ضعیف موجب شد کیروش دیگر تمایلی به دعوت او نداشته باشد. شجاع زمانی که مدافع ناشناختهای در مس کرمان بود، توسط کیروش به فوتبال ما معرفی شد اما به ناگاه بعد از ابطال کارت پایان خدمتش، مسیر نزولی را پیش گرفت.
او آمده تا در پرسپولیس تولدی دوباره داشته باشد اما از شانس بدش فعلا جانشین مردی است که شاید در طول چند سال یک اشتباه از نوع او را نداشته باشد. در لیگ قبل، حسینی یکی از ارکان اصلی موفقیت پرسپولیس بود. بدون حتی یک اشتباه. مطمئن و با صلابت. ولی خلیلزاده پس از نخستین اشتباهش که منجر به گل شد، بازی متزلزلی ارائه داد.
شاید با بازگشت سیدجلال و رفع مصدومیتش و نمایش خوب ماهینی در دفاع چپ، خلیلزاده تاوان بسیار سختی را برای همین یک اشتباه بپردازد. او میخواهد در سال جامجهانی حتما به تیم ملی بازگردد اما از اقبال بدش 3 بازیکن کناریاش ملی پوش هستند. سید جلال جایگاه ثابتی را پیش از این داشت. انصاری پای ثابت اردوها بود و ماهینی هم کم و بیش مورد توجه کیروش است. از این رو نیمکتنشین کردن یکی از این 3 بسیار مشکل است و شاید در بهترین حالت، ماهینی به پست اصلیاش(دفاع راست) بازگردد، انصاری به دفاع چپ برود و زوج سیدجلال و شجاع در قلب دفاع خودنمایی کنند. پرسپولیس 3 امتیاز شیرین را در تبریز به دست آورد. بردی که بعد از سالها در آذربایجانشرقی مقابل قرمزهای تبریز حاصل شد ولی همان یک گل خورده به سختی ذهن برانکو را مشغول کرده است. باید منتظر ماند و دید شجاع قادر به بازیابی روحیهاش است یا سه مدافع ملیپوش و صادق محرمی، او را به سوی نیمکت رهنمون میکنند. شاید هم بهتر باشد از سیدجلال الگو برداری کند و دنبال خودنمایی و بازی نمایشی در حساسترین پست میدان نباشد.
وقتی مدافع آخر اشتباه میکند، کسی جز خدا برای کمک به مددش نمیآید. این نخستین درسی بود که سیدجلال حسینی آن را فرا گرفت و با رعایت همین اصل ساده اما سرنوشتساز، مبدل به بهترین مدافع یک دهه اخیر فوتبال ایران شد.