مرتضی سویلمی*: کشور ما در یک موقعیت جغرافیایی نیمهخشک و کمآب قرار گرفته که در همین راستا چندی پیش آقای عراقچی، معاون دستگاه دیپلماسی گفت: «مفهوم دیپلماسی آب روز به روز جدیتر میشود و ما در جمهوری اسلامی باید توجه ویژهای به دیپلماسی آب داشته باشیم».
کارشناسان امور آب پیشبینی میکنند تا سال ۲۰3۵ تعداد کشورهای خشک افزایش مییابد و تنشهای منطقهای و بینالمللی بر سر این مساله بیشتر خواهد شد. امروز آب در روابط بینالملل به مسالهای بسیار تعیینکننده تبدیل شده است که این معضل میتواند در روند مناسبات منطقهای و تعاملات و تنازعات و روابط میان کشورهای منطقه تأثیرگذار باشد، زیرا بیش از نیمی از مساحت جهان در حوضه آبریز مشترک و در قلمرو سرزمینی 2 یا چند کشور قرار دارد؛ از این رو بهرهبرداری از آبهای واقع در چنین بخشهایی اختلافبرانگیز است که میتوان آن را فرصتی مناسب برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی دانست.
امروز بحث رودهای بینالمللی در کنار کاهش منابع آبی سطحی و نیازهای روزافزون دولتها به بازارهای اقتصادی رودها در حوزههای انرژی، صنعتی و کشاورزی با افزایش جمعیت و منافع متضاد دولتها به موضوعی راهبردی تبدیل شده است.
براساس اصل حاکمیت دولتها بر قلمرو سرزمینی که خود یکی از اصول دیرینه و مسلم در روابط بینالملل است، بهرهبرداری از آبهای واقع در قلمرو سرزمینی نیز تحت حاکمیت دولت مربوط است حدود این حاکمیت در گذشته مطلق بوده و دولتها در بهرهبرداری از این منابع هیچگونه محدودیت کمی و کیفی را نمیپذیرفتند اما سازمان ملل متحد از اوایل دهه ۱۹۷۰ تلاش خود را برای تبیین یک نظام حقوقی کارآمد آغاز کرد و سال ۱۹۹۷ موفق به تصویب کنوانسیون بینالمللی استفاده غیرکشتیرانی از رودخانهها شد. در این کنوانسیون حوضه آبریز به منزله سیستم یکپارچه در نظر گرفته شده و دیگر کشورها نمیتوانند با تکیه بر وجود رودخانهای در قلمرو سرزمینی خود هرگونه که مایل باشند، در آن دخل و تصرف کنند. پیشبینی شده است تا سال 2045 تقاضای آب در منطقه خاورمیانه به مقدار 60 درصد افزایش پیدا خواهد کرد. این مقدار چشمگیر نشاندهنده این است که بحران آب در آینده قطعی است و مدیریت صحیح منابع آب اصلیترین وظیفه کشورها و دولتهاست.
ایران با استقرار در منطقه راهبردی و برخورداری از چندین رود بینالمللی، حوضههای آبریز مشترک مهمی مانند اروندرود، هیرمند، هریرود، اترک و ارس با همسایههای خود عراق، افغانستان، ترکمنستان و آذربایجان دارد. سوابق تاریخی حاکم بر رودهای بینالمللی از جمله اروندرود، هیرمند و ارس و همچنین موافقتنامهها و کشمکشهای بسیار سبب شکلگیری و توجه روزافزون به مساله دیپلماسی آب و جایگاه آن در مناسبات آینده با کشورهای همسایه شده است، از این رو دیپلماسی آب میتواند زمینه همکاریهای دوجانبه و چندجانبه در جهت همگرایی اجتنابناپذیر باشد. در چنین شرایطی دیپلماسی واحد سیاسی مبتنی بر همکاری در زمینه چالشهای ناشی از کمبود آب، شامل حلوفصل منازعات و همکاریهای زیستمحیطی با همسایگان سبب ارتقای جایگاه ایران در نظام بینالمللی به مثابه فرصت نوظهور میشود؛ مانند روش حل بحران زغال سنگ در اروپا که در نهایت به پدید آمدن اتحادیه اروپایی از درون پیمان بازار مشترک «ا.گ» منجر شد. به این منظور دولتها نیازمند در پیش گرفتن سیاست خارجی فعال، پویا و متناسب با شرایط جدید آبوهوایی و جمعیتی هستند.
*کارشناس ارشد روابط بینالملل