عبدالباری عطوان: مقاله تند یک نویسنده سعودی در روزنامه الشرقالاوسط و یادآوری کمکهای سعودی به کویت، از تنش روابط دوطرف حکایت داشته و نشان میدهد کویت اکنون برای بهبود روابط با عربستان خود به میانجی نیاز دارد. تجارب کشورهای عربی نشان داده است اینکه میانجیها به دنبال راهحلی برای بحرانها هستند، یعنی بحران به مرحله وخیمی رسیده است و باید فورا برای جلوگیری از انفجار وضعیت، کاری انجام داد اما معلوم نیست آیا این اصل درباره تلاشهای میانجیگرانه کویت در بحران محور سعودی با قطر نیز مطابقت دارد یا خیر؟ تلاشهای کویت در چند روز گذشته نمود یافته و شامل سفر شیخ صباح الخالد الاحمدالصباح، معاون نخستوزیر و وزیر خارجه کویت به چند کشور از جمله عمان بود، آن هم پس از اینکه میانجیگری این کشور برای 3 هفته متوقف مانده بود. منابع کویتی تاکید کردند شیخ صباح الاحمد، امیر کویت در ساعتهای نخست بروز بحران بین محور سعودی با قطر با سفر به ریاض، ابوظبی و دوحه توانست مانع از وقوع رویارویی نظامی بین دوطرف بحران شود. نکته قابل توجه اینکه سفر اخیر هیات کویتی به ریاست معاون نخستوزیر و با مشارکت شیخ محمد عبدالله المبارک الصباح همزمان با سفر هیات آمریکایی به منطقه به ریاست آنتونی زینی، معاون وزیر خارجه صورت گرفته است که هدف از آن حمایت از میانجیگریهای کویت و تلاش برای یافتن راهحلی برای بحران موجود است. این تکاپوی کویتی- آمریکایی نشان میدهد دوطرف به خطر تصمیمات حاصل از نشست چندی پیش وزیران خارجه محور سعودی در منامه پی بردهاند، از همین رو در صدد مهار آن برآمدهاند. در این میان دولت کویت با فشارهای فراوان عربستان روبهرو است که تا متهم شدن به جانبداری از قطر و قدرنشناسی از عربستان و کمکهای مالی و نیز نظامی در زمان حمله صدام به کویت، پیش رفته است. در همین ارتباط عبدالرحمن الراشد با انتشار مقالهای در روزنامه الشرقالاوسط که به سران سعودی بسیار نزدیک است، به همین اتهامها اشاره کرد، تا جایی که میتوان مقاله او را «پیام خشم» عربستان به خاندان حاکم کویت دانست که از رأس خاندان حکومتی سعودی صادر شده است و به همین دلیل میتوان متوجه شد چرا کویت از توزیع این روزنامه در خاک خود جلوگیری کرد. الراشد در مقاله خود تلاش کرد به رهبران کویت یادآوری کند قطر تنها کشوری بود که در نشست سران عرب در دسامبر 1990 تلاش کرد از صدور تصمیم شورای همکاری خلیجفارس مبنی بر جنگ نظامی برای آزادی کویت جلوگیری کند و با این کار درصدد مانعتراشی در آزادی کویت برآمد، تا جایی که شیخ حمد بن خلیفه، ولیعهد وقت قطر در آن زمان اصرار داشت کویت آزاد نخواهد شد مگر اینکه بحرین مجبور شود از حق مالکیت بر جزایر مورد اختلاف با قطر کوتاه بیاید. این خواسته ولیعهد قطر در آن زمان موجب خشم
5 عضو دیگر شورای همکاری خیلجفارس شد تا جایی که او را به دست برداشتن از این مواضع مجبور کردند. اکنون به نظر نمیرسد الراشد بدون چراغ سبز مسؤولان بلندپایه سعودی توانسته باشد چنین مقاله تندی را منتشر کند و در آن از مواضع یک کشور عرب خلیجفارس انتقاد کرده و بحران موجود با قطر را به اشغال کویت در زمان صدام تشبیه کند، زیرا نویسندگان در عربستان برای نوشتن و کار مطبوعاتی چندان آزاد نیستند. وقتی الراشد در مقاله خود یادآور میشود «برادران کویتی باید به یاد داشته باشند که 4 کشور عربستان، مصر، امارات و بحرین بودند که زمانی که صدام به خاک کویت حمله کرد، به کمک آن شتافتند و اکنون کویت باید در کنار آنان باشد» به این معنی است که روابط کویت و عربستان متشنج یا رو به تنش است و عربستان نمیخواهد کویت در بحران با قطر میانجیگری کند، بلکه آن را به عنوان عضو پنجم محور دشمنی با قطر میخواهد و این کویت است که باید انتخاب کند. در پرتو این فضای متشنج بین کویت و عربستان به نظر نمیرسد از سرگیری میانجیگری کویت بیش از گذشته شانس موفقیت داشته باشد و حتی عجیب نیست شیخ صباح الاحمد در سفر اخیر خود حامل عذرخواهی از میانجیگری در شرایط کنونی باشد. اکنون میانجی کویتی خود نیازمند واسطهای است که روابطش را با مهمترین محور بحران یا همان عربستان بهبود بخشد و این همان معضل بزرگ است.