مرجان شریفزاده: این روزها نفس تروریستهای تکفیری داعش در سوریه و عراق به شماره افتاده و پایگاههایشان یکی پس از دیگری در حال سقوط است. تروریستهایی که سال ۲۰۱۳ فعالیتهای خود را در سوریه آغاز کردند و تا عراق گسترش دادند، تا نیمه اول سال 2015 با سرعت باورنکردنی حدود 50 درصد خاک سوریه و بیش از 40 درصد مساحت عراق را تحت تصرف خود درآوردند؛ هر چند به مناطق تحت اشغال خود در سوریه و عراق بسنده نکردند و از سال ۲۰۱۵ با هدف یافتن کشور دیگر و ایجاد پایگاهی در آینده، حملات خود را تا شمال آفریقا توسعه دادند اما آنها امروز دیگر نه سرزمین چندانی در اختیار دارند، نه خلیفهشان زنده است و نه از پیادهنظامهای وفادارشان تعداد زیادی باقی مانده است. همه تحلیلگران درباره اینکه بساط داعش به این آسانی از منطقه برچیده نخواهد شد و به اشکال گوناگون به کشتار و خونریزی ادامه خواهند داد توافق دارند؛ خواه با سازماندهی مجدد و فعالیت در یک کشور جایگزین به جای عراق و سوریه، خواه با انتقال به مناطق دیگر عراق و تشکیل شبکههای جدید، یا فرار به سوریه که هنوز مناطق وسیعی از مرز آن با عراق تحت سیطره داعش است، یا فرار به مناطق وسیع صحرایی در کشورهایی که شاهد درگیریهای داخلی هستند (مثل لیبی) یا بازگشت به کشورهای اصلی خود که از آنجا آمدهاند و انجام فعالیتهای تروریستی در قالب تاکتیک «گرگهای تنها».
جغرافیای کنونی حضور داعش در خاورمیانه و شمال آفریقا
در یک نگاه کلی، حضور داعش در منطقه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه و شمال آفریقا به 3 شکل است:
1- کشورهایی که داعش مناطقی از آنها را تحت سیطره و نفوذ خود قرار داده یعنی سوریه، عراق و لیبی
2- کشورهایی که داعش بدون تصرف و کنترل سرزمینی در آنها حضور دارد، مثل: افغانستان، پاکستان، مصر، الجزایر، لبنان، اردن، فلسطین، مالزی، اندونزی و نیجریه
3- کشورهایی که داعش در آنها اقدام به عملیات تروریستی کرده همچون ترکیه، تونس، کویت، عربستانسعودی، یمن و جمهوری اسلامی ایران (و البته کشورهایی همچون فرانسه، آلمان، آمریکا و بنگلادش در حوزههای جغرافیایی دیگر)
چه کشورهایی مستعد حضور داعش هستند
آگاهان مسائل سیاسی میگویند کشورهایی مستعد فعالیت داعش در آینده هستند که از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار باشند. برخی از مهمترین این ویژگیها عبارتند از:
1- وجود خلأ امنیتی
2- وجود درگیریهای داخلی
3- درگیر بودن کشور با بحرانهای سیاسی و اقتصادی عمیق
4- غنی بودن کشور به لحاظ نفت و منابع معدنی
5- داشتن شرایط محیطی و جغرافیایی خاص همانند مناطق بیابانی، جنگلی، کوهستانی و صعبالعبور
6- بیسوادی یا کمسوادی مردم آن کشور
7- تعلق خاطر مردم آن کشور به اندیشه سلفیسم.
گزینههای احتمالی برای استقرار داعش در آینده
مقدمتاً باید گفت نخستین راهکار داعش برای مواجهه با چالش بیسرزمینی، از مدتها پیش در کنار کادرسازی و اقدامات ایدئولوژیک، ایجاد یک قلمروی مجازی، شبکهای و اینترنتی از شرق تا غرب جهان، از چچن تا استرالیا و... بوده است. احتمالاً بقایای این گروه در مواجهه با چالش بیسرزمینی، ابتدا «زیرزمینی» شوند، بعد به تدریج دارالخلافه بعدی را در فضای مجازی و در قالب یک پایگاه اینترنتی ایجاد کنند، سپس اعضا به صورت شبکهای و آنلاین با خلیفه بعدی بیعت کنند و به این ترتیب کادرسازی و شبکهسازی را تداوم بخشند.
1- «اولگا سوخاریوا» نویسنده مقالهای در پایگاه خبرى «روسیا الیوم» ادعا کرده: واشنگتن در حال تنظیم صفوف داعش براى انتقال عناصر آن به افغانستان است. او به نقل از «زبیر مسعود» عضو کمیته امنیت ملی افغانستان تأکید کرد: تروریستهاى داعش در حال تجدید قوا و تنظیم صفوف خود براى رفتن از سوریه و عراق به افغانستان،
به خصوص ولایت بدخشان افغانستان در مرز با جمهورى تاجیکستان هستند. این نویسنده تأکید کرده این اطلاعات را حامد کرزى، رئیسجمهور افغانستان نیز تایید کرده و گفته نیروهاى آمریکایی در افغانستان به دنبال تقویت مواضع داعش هستند.
2- از آنجا که پاکستان، عربستان و قطر نفوذ وافر و برنامههای درازمدت بسیاری برای افغانستان دارند، گروههای تروریستی سلفی و تکفیری اضمحلال فزاینده خود را در عراق و سوریه، در افغانستان جبران میکنند؛ داعش مشغول یارگیری در افغانستان است و بتدریج در کنار طالبان خود را سازماندهی میکند.
3- برخی منابع میگویند علاوه بر افغانستان، کشورهایی نظیر لیبی و یمن هم از گزینههای احتمالی داعش هستند.
4- «عمر معربونی» کارشناس نظامی لبنان میگوید: داعش تلاش میکند پارامترهای سیطره و نفوذش را در بیش از یک مکان تقویت کند و این اقدام را در شبهجزیره سینا، اردن و لبنان ادامه میدهد به گونهای که ضامن ارتباطات و نفوذش در منطقه باشد اما رویکرد و توجه اصلی داعش الجزایر، لیبی و نیجر خواهد بود تا مثلث نفوذ خود را در مناطق صحرایی تثبیت کند.
5- برخی آگاهان مسائل منطقه میگویند یک احتمال وجود دارد که داعش لیبی را برای ادامه عملیات خود انتخاب کند؛ ولو اینکه نتواند بار دیگر خلافت خود را همچون سابق اعلام کند، بویژه که شاهد حضور روزافزون عناصر داعش در منطقه سینای مصر و همچنین مرزهای غربی مصر با لیبی هستیم.
در نهایت افغانستان دارای شرایط مستعدی برای تغییر جغرافیای داعش است، بعد از تغییر معادلات بحران در سوریه و عراق به ضرر تروریستهای تکفیری، بخشی از نیروهای داعش، به خصوص نیروهایی که وابسته به قومیتهای مرکزی بودند از جمله تروریستهای چچن، تاجیک، ایغور و ازبک، به شمال افغانستان در منطقه بدخشان، قندوز و قاریا رخنه کردند و امنیت این مناطق را تحت تأثیر قرار دادند. در روزهای پایانی سال 1395 داعش در مناطق مختلف افغانستان، در شرق، امتداد مرزهای پاکستان و افغانستان تا امتداد مرزهای آسیای مرکزی، حضور خود را به نمایش گذاشت تا سرانجام با طالبان بر سر اینکه کدام منطقه تحت نفوذ کدام گروه باشد درگیریهای شدیدی رخ داد. بعد از این درگیریها بود که حضور داعش در افغانستان مشخص شد.
موانع درونی افغانستان در برابر قوت گرفتن داعش
1- اینکه طالبان یا داعش بتواند بخشهای مهمی از افغانستان را تحت کنترل خود درآورد و دولت آنقدر ضعیف باشد که نتواند مقابله کند، مقداری بدبینانه است.
2- قبایل پشتون بسادگی زیر بار داعش نمیروند. لازمه قدرت گرفتن داعش در افغانستان این است که بخش مهمی از قبایل پشتون را به خود جذب کند و نیروی قدرتمند محلی تشکیل دهد.
3- افغانها احساسات ملی بالایی دارند و براحتی جذب داعش نمیشوند.
4- در افغانستان، طالبان قدرت بیشتری نسبت به داعش دارد.
منبع: پژوهش خبری صداوسیما