جاناتان ویلسون: آخرین فصل حضور ژوزه مورینیو در چلسی از کنترل خارج شده بود. او در همه مسیرها شکست خورده بود؛ داوران، تیم پزشکیاش، رقبا، رسانهها و حتی بازیکنان خودش. مورینیو با وجود همه این ناکامیها بخوبی میتوانست مقصران شکستها را در کنفرانسهای خبری خود به باد انتقاد بگیرد. او پس از شکست مقابل کریستالپالاس گفت: «من گزارش چشمانداز فصل باشگاه را تازه 21 آوریل دریافت کردم». او در یک مونولوگ 7 دقیقهای پس از شکست تیمش مقابل ساوتهمپتون گفت: «اکنون زمانی است که هرکس مسؤولیت کار خود را بر عهده بگیرد». او اهداف باشگاه را مشخص کرد و افرادی چون میشل امهنالو، مدیر فوتبال و مارینا گرانوفسکایا و اگونه تننبوم، مدیران اجرایی باشگاه را بهخاطر اینکه نتوانستند بازیکنان مورد نظرش را خریداری کنند، مقصر این شکستها قلمداد کرد.
کسی انتظار ندارد مشابه همان فاجعه بار دیگر در چلسی رخ دهد اما حالا آنها برای دفاع از عنوان قهرمانی فصل قبل خود، فصل جدید را شروع میکنند. آنها پس از یک تابستان راکد و ناکام، در کامونیتیشیلد به آرسنال باختند. کونته پس از اینکه 2 هفته و نیم تیمش را برای تور پیشفصل به چین برد تا ترکیب تیم دستش بیاید، دیگر خرید جدیدی نداشت و حتی گری کیهیل که نماد استقامت و استحکام باشگاه است، به تفاوت کامل در لیست بازیکنان تیم اشاره کرد. بازیکنان جدید تیم یعنی آلوارو موراتا، تیموئه باکایوکو و آنتونیو رودیگر جانشین بازیکنانی شدند که از این تیم رفتند. این در حالی بود که فصل قبل چلسی از نظر تعداد بازیکن در فشار بود و خوششانس بود که نه گرفتار مصدومیتی شد و نه در مسابقات اروپایی حضور داشت اما آنها نمیتوانند امیدوار باشند که بار دیگر همان اتفاق رخ دهد.
چلسی در سالهای اخیر در فروش بازیکنانش از سایر تیمها پیشی گرفته و از آن سود خوبی نصیبش شده است. این اتفاق حتی زمانی که بازیکنان فرصت کافی برای نشان دادن خود نداشتند و از شرایط خود در باشگاه ناراضی بودند، باز هم اتفاق افتاده که این در نوع خودش ستودنی است اما کاملا مشهود است که استراتژی آنها معیوب شده و کارآیی قبل را ندارد. این تیم با داشتن بازیکنانی مانند ناتانیل چالوبا و دومنیک سولانکه سرحالتر بود و نباید آنها بهخاطر کمبود زمان بازی به تیمهای دیگر فروخته میشدند و تامی آبراهام که شرایطی مشابه با آنها داشت، به تیم دیگری قرض داده میشد. حالا با از دست دادن این بازیکنان به طور مشخص چلسی در بال کناری، هافبک بازیساز و مهاجم نوک با کمبود بازیکن مواجه است. بخشی کوچکی از این مشکل به پای آنتونیو کونته است. اگر او ماه ژوئن پیامی با این مضموم که در برنامه فصل آیندهاش جایی ندارد، به دیگو کاستا نمیفرستاد، اکنون میتوانست این مهاجم 28 ساله را به عنوان یکی از گزینهها در نظر داشته باشد. این در حالی است که موراتا هنوز در تیم خوب جا نیفتاده و ادن آزار مصدوم است. کاستا در 2 بازی ابتدایی فصل قبل در آخرین لحظات گلهای پیروزی تیمش را زد تا چلسی را از شروعهای بد چند فصل اخیر نجات دهد اما حالا در برزخ مانده است؛ انتقال او به اتلتیکو بیسرانجام مانده، چرا که تیم اسپانیایی از حضور در فصل نقلوانتقالات محروم است.
کونته متوجه شده بود کاستا در طولانیمدت نمیتواند به تیمش کمکی کند و این برایش نسبت به گلهای زیادی که در مقاطع خاصی میزد، اهمیت بیشتری داشت و به همین دلیل بود که آن پیغام را خیلی زود به او فرستاد تا همه چیز زودتر مشخص شود. کیفیت عملکرد کاستا پس از ماه ژانویه و رد کردن پیشنهاد انتقال به چین بشدت کاهش پیدا کرد و از میان 20 گلی که در لیگ برتر به ثمر رساند، تنها 5 گل در 4 ماه آخر فصل زده شد. البته شاید دیپلماسی کونته هم ناهنجار بود. از کسی مانند او بعید بود که به جای تماس تلفنی یا ملاقات رودررو، پیامک را برای انتقال حرفهایش انتخاب کند. حالا چلسی در خطر است. اندیشههای ماکیاولی در این تیم رسوخ کرده و گویا روح مورینیو در تمام دیوارهای استمفوردبریج جریان دارد و کسی نمیتواند بدون داشتن نیروی ماورایی برای آن کاری انجام دهد. کونته باید خودش این را میدانست که با فرستادن آن پیام دستهای باشگاه را بالا برده است. این مربی ایتالیایی مشخصا از سیاست نقلوانتقالات باشگاه ناراضی است. وقتی جمعه قبل از او درباره فروش نمانیا ماتیچ به یونایتد سوال شد، در پاسخ گفت: «باید درباره این مسائل از باشگاه سوال کنید.» و نشان داد که تا چه اندازه در شرایط سختی قرار دارد. 2 روز قبل از بازی کامونیتیشیلد درباره نحوه چینش بازیکنان و ترکیب چلسی در زمین از کونته سوالاتی پرسیده شده بود که عملکرد این تیم در آن بازی و پس از آن، پاسخی به آن سوالات بود. کونته بخوبی متوجه شده که نمیتواند از زیر سوالاتی که در کنفرانسهای خبری از او پرسیده میشود در برود، چرا که اگر سوالی بیجواب بماند، در چند کنفرانس خبری بعدی هم پرسیده میشود. اکنون کونته در این نقطه قرار دارد.