printlogo


کد خبر: 179742تاریخ: 1396/5/23 00:00
واقعیت‌هایی درباره نقش سلول‌ها در بدن
سلول‌ها از اخلاق و سیاست می‌گویند!

شریف مرادی*: بدن ما انسان‎ها و سایر جانداران شامل گیاهان و جانوران از واحدهایی به نام سلول درست شده است. این سلول‎ها حاصل گردهمایی هنرمندانه خیل عظیمی از مولکول‎های شیمیایی شامل پروتئین‎ها، مولکول‎های قند، چربی‎ها و ترکیبات مهمی به نام اسیدهای نوکلئیک هستند که ماده ژنتیکی سلول‎های ما را تشکیل می‎دهند. سلول‎های همسایه با همکاری یکدیگر، بافت‎ها (نظیر بافت ماهیچه)، بافت‎های مختلف با همکاری هم اندام‎ها (نظیر قلب)، اندام‎های مختلف با همکاری یکدیگر دستگاه‎ها (نظیر دستگاه گردش خون) و دستگاه‎های مختلف با همکاری متقابل و نزدیک خود، بدن یک جاندار کامل را با همه پیچیدگی‎هایش می‎سازند.
صداقت سلولی
نظر به اینکه سلول‌ها از جمله پربازده‎ترین سامانه‎های موجود در جهان هستند، روابط و رفتارهای خود را با دقت خاصی تنظیم می‎کنند. در بدن من و شما، سلول‌ها با کمال صداقت با یکدیگر تعامل و همکاری می‌کنند، بنابراین قصد فریب هیچ سلولی را ندارند و برای تکثیر خود، دروغ نمی‎گویند. جالب ‎اینکه سلول‌های مقابل که پیام سلول‌های همسایه یا حتی سلول‌های دوردست را به صورت علائم پروتئینی و ... دریافت می‌کنند، به صداقت این پیام‌ها کاملاً اعتماد می‌کنند و در پاسخ، پیام یا تغییری متناسب با پیام دریافتی، به طور دقیق و صادقانه در خود یا در محیط پیرامون خود ایجاد می‌کنند. چنانچه سلول‌ها یا حتی یک سلول، پیامی غیرواقعی تولید کند که نباید تولید می‌کرد یا پاسخی بدهد که متناسب با پیام دریافتی نباشد، می‌تواند برای بدن خطرناک باشد، چرا که بدن با پیام آن سلول غیرعادی، صادقانه و خوش‎بینانه برخورد می‌کند و فکر می‌کند واقعاً راست می‌گوید، در نتیجه آن سلول «سالم» هم پیامی از سر صداقت تولید می‌کند که ممکن است به خاطر اینکه در پاسخ به یک «شایعه» ایجاد شده است، خطرناک باشد اما اگر آن سلول اولی، پیامی دروغین نمی‎فرستاد، سلول‌های بعدی نیز پیام دروغ او را «صادقانه» مخابره نمی‎کردند! در واقع سلول‌ها هرگز دروغ نمی‎گویند و اگر دیده شود که سلولی دروغ می‌گوید، معلوم است که به بلایی دچار شده است، مثلاً ممکن است یک ویروس آن را آلوده کرده باشد یا سرطانی شده باشد و...
پروژه نفوذ
سلولی که به ویروس آلوده می‌شود، بر سطح خود گیرنده‌هایی دارد که به میکروب‎ها اجازه ورود می‌دهند یا دروازه‌های ورودی سلول، فریب حیله و «نفوذ» دشمن میکروبی را می‌خورند. چنین سلولی که ویروس در آن نفوذ کرده است، چنانچه چاره‎ای نیندیشد و منشأ فساد را به بدن اعلام نکند، می‎تواند مسبب بروز فاجعه شود. از این رو سلولی که ویروسی شده است، تکه‎هایی از ویروس را به سطح خود می‎فرستد تا دستگاه ایمنی بدن متوجه وجود ویروس شده و آن را منهدم کند. همچنین سلول ویروسی‎شده بزودی دست به خودکشی می‎زند تا ویروس که منشا «فساد» است، به سلول‌های دیگر سرایت نکند؛ حال در نظر بگیرید که چه می‌شود اگر آن سلول آلوده، اجازه دهد فساد در درونش رشد کند و به اطراف سرایت کند! پس سلول قطعاً منشأ فساد را پنهان نکرده و فراری نیز نمی‌دهد.
تعامل با دشمن
سلول‌ها وقتی با میکروب‎ها به عنوان دشمن مواجه می‌شوند، پیامی از سر ضعف نمی‌فرستند که اگر شما به ما حمله کنی، تشکیلات دفاعی ما از هم می‌پاشد. همچنین سلول خود را برابر دشمن طوری نشان نمی‎دهد که انگار نیازمند کمک و توجه دشمن است، بلکه دشمن در سلول، صلابت، سدهای نفوذناپذیر و راهبرد‎های دفاعی و بلکه هجومی می‎بیند. سلول حتی گاهی بخشی از پیکره خود را می‌خورد (پدیده خودخواری یا اتوفاژی) اما از دشمن گدایی نمی‎کند. البته در قبال دشمن، مقاومت و در صورت لزوم مقابله می‌کند. دیده نشده است که سلول بتواند با دشمن سرسختش «توافقی محکم» ببندد، چرا که هر چقدر سلول محترم و پایبند باشد، دشمن، بی‎رحم، بی‎ملاحظه و بدذات است. پس سلول راهی را برمی‌گزیند که امنیت و بقا و دوام عمرش آسیب نبیند تا بتواند راه نفوذ را بر میکروب‎ها ببندد.
تعامل با همسایگان
سلول هرگز با میکروب که نماد «دشمن آشکار» است، توافق نمی‎کند اما با همسایگان نزدیک و سپس با همسایگان دورتر، تعامل سازنده و روابط محکمی با آنها برقرار می‎کند. چنانچه سلول نتواند با همسایگان دیواربه‎دیوار خود ارتباط خوبی داشته باشد، بسیار دشوار است بتواند با همسایگان یا همنوعان دوردست‎تر رابطه موفق و پایداری داشته باشد. سلولی که توانسته با همسایگان سلولی خود در بافتی که در آن قرار دارد همکاری موثری برقرار کند، آن وقت خواهد توانست به دوردست‎تر نیز فکر کند. همچنین سلول‌ها برای رشد و تکثیر خود، مزاحم سایر سلول‌ها نمی‎شوند و چنانچه منابع موردنیاز برای رشد کم باشد، سلول‌های رقیب را تخریب نمی‎کنند و به جای «رقیب‎هراسی»، به استفاده بهینه از امکانات موجود می‎پردازند.
سخن آخر
به طور خلاصه، سلول به توانایی‎های خود اعتماد دارد، ضعف نشان نمی‎دهد، همنوع و سایر ساکنان زیستگاهش را دوست دارد، با دوست نامهربان و با دشمن مهربان نیست، با همسایگان تعامل سازنده دارد، با سلول‌های دورتر به فراخور نیاز و با حفظ تمامیت سازمانی خود وارد تعامل می‌شود، از میکروب‎های داخلی و خارجی که فاسدند، حمایت نمی‎کند، سلول‌های در حال‎ تکثیر دیگر را تخریب نمی‎کند و مهم‎تر از همه، در لباس راستگویی، دروغ نمی‎گوید.
*دکترای سلول‌های بنیادی و زیست‎شناسی تکوینی


Page Generated in 0/0058 sec