شریف مرادی*: بدن ما انسانها و سایر جانداران شامل گیاهان و جانوران از واحدهایی به نام سلول درست شده است. این سلولها حاصل گردهمایی هنرمندانه خیل عظیمی از مولکولهای شیمیایی شامل پروتئینها، مولکولهای قند، چربیها و ترکیبات مهمی به نام اسیدهای نوکلئیک هستند که ماده ژنتیکی سلولهای ما را تشکیل میدهند. سلولهای همسایه با همکاری یکدیگر، بافتها (نظیر بافت ماهیچه)، بافتهای مختلف با همکاری هم اندامها (نظیر قلب)، اندامهای مختلف با همکاری یکدیگر دستگاهها (نظیر دستگاه گردش خون) و دستگاههای مختلف با همکاری متقابل و نزدیک خود، بدن یک جاندار کامل را با همه پیچیدگیهایش میسازند.
صداقت سلولی
نظر به اینکه سلولها از جمله پربازدهترین سامانههای موجود در جهان هستند، روابط و رفتارهای خود را با دقت خاصی تنظیم میکنند. در بدن من و شما، سلولها با کمال صداقت با یکدیگر تعامل و همکاری میکنند، بنابراین قصد فریب هیچ سلولی را ندارند و برای تکثیر خود، دروغ نمیگویند. جالب اینکه سلولهای مقابل که پیام سلولهای همسایه یا حتی سلولهای دوردست را به صورت علائم پروتئینی و ... دریافت میکنند، به صداقت این پیامها کاملاً اعتماد میکنند و در پاسخ، پیام یا تغییری متناسب با پیام دریافتی، به طور دقیق و صادقانه در خود یا در محیط پیرامون خود ایجاد میکنند. چنانچه سلولها یا حتی یک سلول، پیامی غیرواقعی تولید کند که نباید تولید میکرد یا پاسخی بدهد که متناسب با پیام دریافتی نباشد، میتواند برای بدن خطرناک باشد، چرا که بدن با پیام آن سلول غیرعادی، صادقانه و خوشبینانه برخورد میکند و فکر میکند واقعاً راست میگوید، در نتیجه آن سلول «سالم» هم پیامی از سر صداقت تولید میکند که ممکن است به خاطر اینکه در پاسخ به یک «شایعه» ایجاد شده است، خطرناک باشد اما اگر آن سلول اولی، پیامی دروغین نمیفرستاد، سلولهای بعدی نیز پیام دروغ او را «صادقانه» مخابره نمیکردند! در واقع سلولها هرگز دروغ نمیگویند و اگر دیده شود که سلولی دروغ میگوید، معلوم است که به بلایی دچار شده است، مثلاً ممکن است یک ویروس آن را آلوده کرده باشد یا سرطانی شده باشد و...
پروژه نفوذ
سلولی که به ویروس آلوده میشود، بر سطح خود گیرندههایی دارد که به میکروبها اجازه ورود میدهند یا دروازههای ورودی سلول، فریب حیله و «نفوذ» دشمن میکروبی را میخورند. چنین سلولی که ویروس در آن نفوذ کرده است، چنانچه چارهای نیندیشد و منشأ فساد را به بدن اعلام نکند، میتواند مسبب بروز فاجعه شود. از این رو سلولی که ویروسی شده است، تکههایی از ویروس را به سطح خود میفرستد تا دستگاه ایمنی بدن متوجه وجود ویروس شده و آن را منهدم کند. همچنین سلول ویروسیشده بزودی دست به خودکشی میزند تا ویروس که منشا «فساد» است، به سلولهای دیگر سرایت نکند؛ حال در نظر بگیرید که چه میشود اگر آن سلول آلوده، اجازه دهد فساد در درونش رشد کند و به اطراف سرایت کند! پس سلول قطعاً منشأ فساد را پنهان نکرده و فراری نیز نمیدهد.
تعامل با دشمن
سلولها وقتی با میکروبها به عنوان دشمن مواجه میشوند، پیامی از سر ضعف نمیفرستند که اگر شما به ما حمله کنی، تشکیلات دفاعی ما از هم میپاشد. همچنین سلول خود را برابر دشمن طوری نشان نمیدهد که انگار نیازمند کمک و توجه دشمن است، بلکه دشمن در سلول، صلابت، سدهای نفوذناپذیر و راهبردهای دفاعی و بلکه هجومی میبیند. سلول حتی گاهی بخشی از پیکره خود را میخورد (پدیده خودخواری یا اتوفاژی) اما از دشمن گدایی نمیکند. البته در قبال دشمن، مقاومت و در صورت لزوم مقابله میکند. دیده نشده است که سلول بتواند با دشمن سرسختش «توافقی محکم» ببندد، چرا که هر چقدر سلول محترم و پایبند باشد، دشمن، بیرحم، بیملاحظه و بدذات است. پس سلول راهی را برمیگزیند که امنیت و بقا و دوام عمرش آسیب نبیند تا بتواند راه نفوذ را بر میکروبها ببندد.
تعامل با همسایگان
سلول هرگز با میکروب که نماد «دشمن آشکار» است، توافق نمیکند اما با همسایگان نزدیک و سپس با همسایگان دورتر، تعامل سازنده و روابط محکمی با آنها برقرار میکند. چنانچه سلول نتواند با همسایگان دیواربهدیوار خود ارتباط خوبی داشته باشد، بسیار دشوار است بتواند با همسایگان یا همنوعان دوردستتر رابطه موفق و پایداری داشته باشد. سلولی که توانسته با همسایگان سلولی خود در بافتی که در آن قرار دارد همکاری موثری برقرار کند، آن وقت خواهد توانست به دوردستتر نیز فکر کند. همچنین سلولها برای رشد و تکثیر خود، مزاحم سایر سلولها نمیشوند و چنانچه منابع موردنیاز برای رشد کم باشد، سلولهای رقیب را تخریب نمیکنند و به جای «رقیبهراسی»، به استفاده بهینه از امکانات موجود میپردازند.
سخن آخر
به طور خلاصه، سلول به تواناییهای خود اعتماد دارد، ضعف نشان نمیدهد، همنوع و سایر ساکنان زیستگاهش را دوست دارد، با دوست نامهربان و با دشمن مهربان نیست، با همسایگان تعامل سازنده دارد، با سلولهای دورتر به فراخور نیاز و با حفظ تمامیت سازمانی خود وارد تعامل میشود، از میکروبهای داخلی و خارجی که فاسدند، حمایت نمیکند، سلولهای در حال تکثیر دیگر را تخریب نمیکند و مهمتر از همه، در لباس راستگویی، دروغ نمیگوید.
*دکترای سلولهای بنیادی و زیستشناسی تکوینی