حسن روانشید*: نمایشگاه بینالمللی تهران در سالهای پایانی دهه 40 افتتاح شد. در آن زمان شاید در خاورمیانه چنین وسعتی به نمایشگاه در هیچیک از کشورهای منطقه اختصاص نیافته بود که بتواند جوابگوی پذیرش شرکتهای بینالمللی از سراسر جهان باشد. این تنها مرکز عرضه آخرین پیشرفتهای صنعتی جهان در ایران بود. پس از آن و در سالهای دهه اول بعد از انقلاب اسلامی دومین نمایشگاه بینالمللی در شهر تاریخی اصفهان و در کنار زایندهرود اما زیر چادرهای ضخیم پلاستیکی افتتاح شد. در آغاز قرار بود این برگزاری موقت باشد و در سالهای بعد در همان منطقه مجموعهای به وسعت نمایشگاه تهران ایجاد شود که بار گوشهای از مسؤولیت پایتخت را به دوش بکشد اما متأسفانه این امر نیز در دستاندازهای جاری افتاد و چادرها برای ربع قرن تحت عنوان نمایشگاه بینالمللی اصفهان در حاشیه زایندهرود خشکیده جا خوش کرده است! که البته هنوز هم هست! جدا از معضلات محیطزیستی که این مجموعه برای ساحل همیشه سرسبز و زیبای زایندهرود بیآب ایجاد کرده است، وسعت محدود آن نیز نمیتوانست در حدود و قواره بینالمللی باشد. از این نظر اکثراً به برگزاری نمایشگاههای استانی یا در نهایت کشوری محدود، در آن قناعت میشد که این اواخر با وجود رکود، به بازار مکاره محلی بیشتر شباهت دارد تا نمایشگاه و البته چوب کجسلیقگیهای شهرداری را میخورد. اصفهان همچنان وسعت مییابد و نمایشگاهی که روزگاری دومین در ایران بود به رتبه چندمین سقوط کرد و مشهد و تبریز گوی سبقت را از آن ربودند. ظرفیت شهر اصفهان که روزگاری منچستر ایران لقب داشت و امروز نیز با دارا بودن صنایع فولاد مبارکه، کارخانه ذوبآهن و 2 کارخانه عظیم و قدیمی سیمان اصفهان و سپاهان و صدها صنعت تراز اول که رفتوآمدهای متعددی را از کشورهای صنعتی و توریستهای جهانی شاهد است، همیشه و در همه احوال نیازمند مرکزی قابلتوجه تحت عنوان نمایشگاه بینالمللی بوده که جوابگوی انتظارات آن باشد اما همچنان پروسه پشتگوش انداختن مهمها مثل همیشه ادامه داشت تا بالاخره پس از سالها غفلت، شورای اسلامی شهر اصفهان و مدیران کلان استان به این نتیجه رسیدند که این مجموعه آن هم در کنار رودخانه زایندهرود و حاشیه پارکهای مفرح آن ناموزون و ناکافی به نظر میرسد، لذا محلی را در حاشیه جنوبشرقی و رینگ سوم کمربندی شهر که میتوانست به سالن نیمهتمام اجلاس نزدیک باشد بدین منظور اختصاص دادند تا بهسرعت ساخته و نسبت به جابهجایی اقدام شود اما بازهم اقبال به کمک این پدیده نیامد و نمایشگاه به رکود درآمدی شهرداری برای تأمین هزینههای ساختوساز برخورد کرد. اکنون نزدیک 6 سال از شروع به ساخت سالن اجلاس، نمایشگاه بینالمللی و شهرک سلامت که اقدامی از سوی بخش خصوصی برای تمرکز بخش درمان شهر است و در فاصله کمی از فرودگاه بینالمللی و ایستگاه راهآهن قرار دارد و بخش خصوصی نیز در کنار مرکز پزشکی اصفهان برای تأمین نیازهای توریسمدرمانی گامهای بلندی برداشته، میگذرد اما ساخت نمایشگاه بینالمللی همچنان بهصورت لاکپشتگونه پیش میرود و هنوز هم برگزاری آن تحت عنوان بینالمللی در زیر چادرهای قدیمی و در ساحل زایندهرود خشک ادامه دارد که انگیزهای برای متقاضیان برگزاری و علاقهمندان به تماشای آن ایجاد نمیکند. بد نیست مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت صنعت و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گوشهچشمی به این موضوع مهم داشته و با شهرداری اصفهان در امر اتمام این پروژههای مهم فرهنگی مساعدت و همکاری کنند و فراموش نکنند اصفهان همیشه در نقطه دید دیپلماتهای دنیا بوده و هست که برای مقاصد اقتصادی و سیاسی به آن سفر میکنند و نیاز است هرچه زودتر ساخت این مجموعهها در آن به پایان برسد و گامی به جلو برای اقتصاد مقاومتی از جهت پذیرش توریسم سیاحتی، زیارتی و درمانی برداشته شود.
*روزنامهنگار پیشکسوت