مهدی طاهرخانی: سرانجام آن اتفاقی که خیلیها انتظارش را داشتند رخ داد، تیمی که توانست تراکتور را در تبریز ببرد ناگهان مقابل سیاهجامگان (که حریف آسانی به نظر میرسید) در تهران متوقف شد. حاجملک به عنوان قاضی مسابقه و در کسوت فردی که آتشنشان است، همه تلاشش را کرد تا فریاد بزند مرد شجاعی است. 2 گل قرمزها را آفساید دانست که درباره یکی شک و تردید وجود دارد و 2 پنالتی را برای پرسپولیس نگرفت که باز هم کارشناسان داوری میگویند دستکم روی علیپور مدافع حریف دچار بیاحتیاطی شد و قطعا یک پنالتی سوخت. اما این پایان کار داور آتشنشان نبود، او در بحثبرانگیزترین صحنه بازی، درست در دقایق پایانی، برخورد توپ به دستان امرایی را ندید، رای به ادامه بازی داد، همان توپ با اشتباه مجدد ماهینی در عین ناباوری رفت درون دروازه.
خصلت آتشنشانان همین است، نمیخواهند ترسو دیده شوند و چه شجاعتی از این بالاتر که در استادیوم پر از قرمز، علیه این تیم سوت بزنی؟ البته هیچ تعمدی در اشتباهات تاثیرگذار حاجملک نبود، او در روز بد، در جای بد، تصمیمات بدی را گرفت. مقصر اصلی پرواز 2 امتیاز را بیانصافی است در اشتباه داور خلاصه کنیم.
پرسپولیس فصل قبل نشان داد تنها راه قهرمانی در لیگ ایران آن است که قویتر از داور باشی. در بسیاری از بازیهای فصل گذشته به گواهی برنامه 90، داوران اشتباهاتی را علیه پرسپولیس داشتند اما تیم برانکو بیاعتنا به این اشتباهات کارش را پیش برد. بازی با سیاهجامگان طوری دنبال شد که پرسپولیس با یک گل پیش بود و عوض ارسال پاس مسلمان و ربیعخواه برای طارمی، علیپور و منشا، آنها بیشترین پاس رو به عقب را به خلیلزاده و بیرانوند دادند. کلید باخت در همین تفکر محتاطانه بود؛ کشتن وقت، قناعت به حداقل و سالم نگه داشتن ساق پا برای آسیا.
محسن مسلمان در همان 20 دقیقه اول بازی به گونهای در بازی پنهان شده بود که گزارشگر در طول نیمه نخست چند بار هم اسمش را نیاورد. او هیچ شباهتی به هافبک دونده و شجاع بازیهای قبل نداشت. درگیر نمیشد و گویا همه توانش را فریز کرده بود برای بازی با الاهلی. وحید امیری هم دقیقا چنین حالتی داشت و عدم نفوذ انصاری و ماهینی این انگاره را به اثبات میرساند که از فرماندهی دستور اصلی این بود؛ بازی را با همان حداقل نتیجه نگه دارید و بدون تلفات به آسیا برویم. تنها این مهدی طارمی بود که برای سبقت از منشا همه توان خود را برای گلزنی به کار بست و برعکس ضعیفترین بازی ممکن را انجام داد. چون به فکر پیروزی تیم نبود و تنها این سبقت و برنده شدن از دیگر مهاجم این تیم بود که ملکه ذهنش شد.
خودخواهی در همه فوتبال طارمی موج میزد و ثمره این تفکر، از دست دادن یک به یک موقعیتها بود. همان لحظاتی که کل ورزشگاه منشا را فریاد میزد، مشخص بود طارمی از درون فرو ریخته است. نشان به همان نشان که در دقیقه 92 در صحنه تک به تک بدون کمترین انعطافی فقط یک ضربه بیجان به توپ زد و از فاصله 2 متری نتوانست دروازه سیاهجامگان را باز کند. البته دقایق قبلش هم در 2 صحنه دیگر با خودخواهی تمام خودش به سمت دروازه شوت زد تا همچنان آقای گل باشد. مشکل منشا به هیچ عنوان مسلمان و امیری و دیگر هافبکهای پاسور تیم نیستند، مشکل بزرگ او خودخواهی تمامقد طارمی است که نمیتواند لحظهای تصور کند منشا بیشتر از او گل زده است. برای او گویا گلزنی، بیشتر از موفقیت تیمی اهمیت دارد، نگاهی به 10 دقیقه انتهایی بازی همه چیز را افشا میکند و برانکو نشان داده تا امروز هیچ راهکار مناسبی برای رفع این حسد ندارد جز تباه کردن منشا روی نیمکت و حضور بیثمر و تکراری علیپور درون زمین.
برانکو بار دیگر به سومین گل پرسپولیس مقابل نفت نگاه کند. طارمی در صورتی که منشا را کنار دستش داشت خودش ترجیح داد محکم شوت بزند و شوتش مواج درون دروازه رفت. چون آن توپ گل شد هیچکس از مهاجم پرسپولیس نپرسید چرا در وضعیت نامتعادل ترجیح دادی شوت بزنی تا مهاجم کنار دستیات را صاحب توپ کنی؟ البته آن توپ بهقدری زیبا درون دروازه جا گرفت که اصلا کسی توجهی به اصل موضوع نکرد اما در بازی با سیاهجامگان خبری از آن شوت زیبا و شانس خوب نبود. طارمی در 2 صحنه میتوانست منشا را صاحب موقعیت کند اما حالا واضح است که او اولویتش سبقت از منشاست و حتی به خاطر منافع تیمی هم حاضر نیست فداکاری کند. گریه او در انتهای بازی و فرارش به سوی رختکن بازگوکننده حقایق بسیاری است و بدتر از همه برانکو دست کم تا امروز نشان داده جز تباه کردن منشا و سوزاندن او روی نیمکت هیچ راهکاری برای هماهنگی این دو مهاجم ندارد.
حاجملک بهعنوان داوری که دستکم 2 اشتباه تاثیرگذار داشت میتواند بهانه خوبی برای از دست رفتن 2 امتیاز خانگی باشد اما خودفریبی محض است اگر هواداران پرسپولیس او را مقصر اصلی بدانند. حرف برانکو درست است؛ همانطور که از هواپیما خطای هند امرایی قابل دیدن بود از همان هواپیما هم میشد بازی ضعیف مسلمان، امیری و طارمی را دید و انفعال سرمربی در حرام کردن منشا، نعمتی و حتی مصلح که هجومیتر از محمد انصاری است. از هواپیما معلوم بود ماهینی و انصاری به عنوان 2 گوش چپ و راست که وظیفه نفوذ و ارسال داشتند روی هم رفته در طول 90 دقیقه حتی از یک ارسال سالم هم عاجز ماندند و برانکو فقط نظاره کرد. از هواپیما معلوم بود همه ساقها را دزدیدند تا مبادا بازی با الاهلی را از دست بدهند. حتی از روی ماه هم میشد خوشههای غرور را در چهره تکتک قرمزها دید. برانکو میخواست با صرف کمترین انرژی پا به حساسترین بازیاش در آسیا بگذارد اما هم 2 امتیاز خانگی را ناباورانه حراج کرد و هم روحیه عالی تیمش را بهسادگی تخریب. خوشخیالی است اگر فکر کنید طارمی با روحیه عالی به مصاف الاهلی میرود. او آنقدر کوچک و شکننده شده که تشویق منشا هم اشکش را در میآورد. خوش باوری است اگر تصور کنید که پرسپولیس با این غرور قهرمانیاش را در لیگ دبل میکند و بسادگی به فینال آسیا میرسد.