printlogo


کد خبر: 179985تاریخ: 1396/5/28 00:00
حرمت نان و نمک نمایندگان و وزرا!

امیر استکی: رسیدن به مناصب مدیریتی تخصصی در یک سیستم مبتنی بر تحرک مثبت، اینگونه است که فرد باید پله پله مراحل و مراتب مختلفی را طی کند و پس از نشان دادن قابلیت‌های بیشتر و بهترش نسبت به سایر رقبا، نهایتا بر یک مسند مدیریت تخصصی تکیه بزند. در اصل بهای بالانشستن در یک سیستم سالم قبلا با توانایی و لیاقت پرداخت شده است. در این فضاست که تقریبا هیچ‌کس احساس نمی‌کند به او جفا شده است، چرا که خود به خوبی می‌داند که بهتر بودن و داشتن تخصص و توان بالاتر الزاما به داشتن جایگاه بهتری ختم می‌شود و اگر جایگاه یک فرد از دیگران پایین‌تر است به این دلیل است که وی توانایی، تجربه و تخصص پایین‌تری نسبت به بالانشینان دارد. در این شرایط فضایی برای نق زدن و نالیدن وجود نخواهد داشت.
حال اگر در یک سیستم بهتر بودن الزاما به بالاتر و برتر بودن ختم نشود، شرایط چگونه است؟ در این سیستم‌ها پارامترهای سنجش توانایی از دایره توانمندی و تخصص خارج و به مسائل دیگری گره می‌خورند. متاسفانه همه ما مثال‌های فراوانی برای اینگونه موارد و چنین سیستم‌هایی داریم به گونه‌ای که این به یک اصل بسیار مهم پیشرفت در کشور ما تبدیل شده است که برای بالا نشستن بیشتر از تخصص و کاردانی به رابطه نیاز است. این رابطه همان چیزی است که در اصطلاح رایج بین مردم، پارتی می‌نامندش. رابطه‌ای که می‌تواند بر مبنای پیوندهای ژنتیکی، خاندانی، دوستانه یا براساس بده‌بستان‌های آینده‌نگرانه شکل گرفته باشد. در یکی ـ دو ماه اخیر همه ما بی‌پرده با تاثیر کیفیت ژن! بر روی پیشرفت افراد آشنا شده‌ایم و پیش‌تر از آن هم به کارآمدی داشتن روابط فامیلی و دوستانه با ذی‌مدخلان، در اکتساب فرصت‌ها، آشنا بوده‌ایم. همه ما البته این اصطلاح قدیمی را نیز شنیده‌ایم که فلانی و فلانی به یکدیگر نان قرض می‌دهند. اصطلاحی که برای توضیح کمک و مساعدت‌های متقابل در شرایطی که منفعت آنی برای طرفین وجود ندارد، به‌کار می‌رود. شما اصطلاحا نانی به فرد دیگری قرض می‌دهید، نه برای گرفتن وجه آن یا کسب سود آنی بلکه به این امید که در روز مبادا او هم این کار را برای شما انجام دهد. مثلا نماینده‌ای که در مجلس بشدت از یک وزیر حمایت کرده است، در اکثر موارد خود را در حال قرض دادن نان به وی می‌بیند و چشم امید به روزهای پیش‌رو دارد. شاهد مثال هم نامه تعدادی از نمایندگان ادوار مجلس در حمایت از جناب زنگنه است. نمایندگانی که در ادوار پیشین همه از حامیان و مدافعان جناب زنگنه بوده‌اند و نان خود را از راه رای اعتماد به ایشان و حمایت همه‌جانبه در مجلس، قرض داده‌اند و در پایان دوران نمایندگی خود صدالبته که نان‌شان را در قالب یک پست مدیریتی تخصصی قرض گرفته‌اند! اکثر امضاکنندگان نامه مذکور، هم‌اکنون به نحوی بر سر سفره گسترده منافع مدیریتی وزارت نفت نشسته‌اند و از همانجا و در مقام قدرشناسی و به جای آوردن حرمت نان و نمک، امضای خود را زیر نامه حمایت از جناب نامدار زنگنه، نقش زده‌اند و نمایندگان کنونی را هم به حمایت از ایشان و قرض دادن نان فراخوانده‌اند و چه خوش‌معامله‌ای و چه زیبا نتیجه‌ای!
در ابتدای کلام گفتیم که در یک سیستم سالم چنین مناصبی از راه طی کردن موفقیت‌آمیز یک روند شفاف و قابل دسترسی برای همه، به‌دست می‌آید. در کشور ما و در وزارت نفت نیز روی کاغذ و برای عامه مردم چنین روندی ترسیم شده است. برای حضور در بهشت وزارت نفت شما نیاز به تخصص دارید. شما در اینجا یعنی یک جوان معمولی ایرانی، باید در کنکور شرکت کرده و در یک رقابت فوق‌سنگین موفق به ورود به رشته‌های تخصصی عرصه نفت شوید. پس از آن دوران تحصیل را با موفقیت پشت سر بگذارید و جذب وزارت نفت شوید. از اینجا به بعد هم هر چه توان علمی و تخصصی و مدیریتی خود را بالاتر ببرید، گام به گام به پیش می‌روید و اگر روند پیشرفت خود را متوقف نکنید می‌توانید در تراز وزیر نفت نیز مطرح شوید. البته همه اینها روی کاغذ و در مقام حرف وجود دارند. در عمل این مسیر بسیار بسیار سخت‌تر و پیچیده‌تر یا بسیار بسیار آسان‌تر و سر راست‌تر خواهد بود.
سختی و پیچیدگی برای عامه مردم و سهولت و سرراستی برای ویژگان. جناب زنگنه همین چند روز پیش اعلام کردند در وزارت نفت امکان جذب همه فارغ‌التحصیلان دانشکده نفت وجود ندارد و فقط نخبگان و افراد برتر جذب خواهند شد. این حرف در یک فضای رقابتی به هیچ وجه حرف بدی نیست ولی در شرایطی که می‌بینیم نمایندگانی که سابقا حامی جناب وزیر بوده‌اند به یکباره به مناصب بالای وزارت نفت می‌رسند، حرفی بسیار بد و عین بی‌عدالتی خواهد بود و ما حق خواهیم داشت که در برابر این بی‌عدالتی زبان به اعتراض باز کنیم.
اما آیا نمایندگان مجلس در سطحی از توان مدیریتی و لیاقت نیستند که جذب آنها در وزارت نفت سوال‌برانگیز نباشد؟ شور‌بختانه باید پاسخ داد در اکثر موارد در این سطح نیستند. برونداد رفتارهای نمایندگان محترم در صحن علنی مجلس، چیزی جز عدم توانمندی‌های ممتاز نیست. حتی می‌شود رودربایستی را بیشتر کنار گذاشت و اعلام کرد آن نمایندگانی که همه مدل هدیه و پیشکش را می‌پذیرند، با حالی خوش و شعفناک با موگرینی سلفی می‌گیرند، برجام را در 20 دقیقه تصویب می‌کنند و بینی افسر وظیفه راهور را با ضربه سر می‌شکنند و... و نه تنها توانمندی ممتازی ندارند بلکه ابتدائیات کنش سیاسی و جمعی را نیز نمی‌دانند. در این شرایط انتصاب پاره‌ای از آنها در مناصب بالای وزارت نفت چیزی جز جفا به ملت و ارتش جوانان توانمند تحصیلکرده بیکار نخواهد بود. البته برای وزیری که از ابتدای دهه سوم زندگی‌اش خود را در مناصب کلان مدیریتی و وزارتی دیده است، تخصص الزاما معنایی را که برای عموم ملت دارد، نخواهد داشت.
 


Page Generated in 0/0078 sec