printlogo


کد خبر: 180147تاریخ: 1396/5/31 00:00
تنها ۸ سال تا رسیدن به افق تعیین ‌شده در سال ۱۴۰۴ باقی‌ است
سایه سنگین مشکلات بر سر آموزش‌وپرورش

گروه اجتماعی: تنها ۸ سال تا رسیدن به افق تعیین‌شده در سال ۱۴۰۴ باقی‌ است که ۴ سال آن در دوره «بطحایی» است؛ او این وزارتخانه را با لیست بلندبالایی از مشکلات و معضلات تحویل می‌گیرد و اهالی تعلیم و تربیت امیدوارند وی بتواند شرایط آن را سامان دهد.
به گزارش فارس، همیشه وقتی صحبت از فرهنگسازی و کار ریشه‌ای برای رشد کشور است، در کنار آن سخن از آموزش‌وپرورش و مسؤولیتش برای تحقق این مساله به میان می‌آید اما این وزارتخانه بزرگ، پرجمعیت و با نفوذ جغرافیایی زیاد، با مشکلاتی دست به گریبان است که برخی از آنها سال‌هاست تیغی در گلوی نظام تعلیم و تربیت است؛ مشکلاتی که تا زمانی که به صورت متوازن و ریشه‌ای حل نشود امیدی به تحقق اهداف اولیه نظام تعلیم و تربیت هم وجود ندارد. در این وضعیت، وزیر جدید باید جگر شیر داشته باشد تا بتواند در این میدان پرمشکل و مانع پیروز شود و به قول محسن بیگلری، نماینده مردم سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی که در جلسه رأی اعتماد در مخالفت با وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش سخن گفت؛ «وزیر آموزش‌وپرورش باید ژنرال باشد!» برخی کارشناسان و مسؤولان حوزه آموزش‌وپرورش مدتی است به این نتیجه رسیده‌اند «حل مشکلات آموزش‌وپرورش از توان یک وزیر خارج است» که به نظر می‌رسد سخنی است که با توجه به فرابخشی بودن حل برخی مشکلات در این وزارتخانه درست است؛ هرچند باز هم «وزیر ژنرال» باید توانایی به خدمت گرفتن امکانات سایر نهادها را داشته باشد. در این مجال اهم مشکلات و اولویت‌های وزارت آموزش‌وپرورش بر مبنای سند تحول بنیادین و قانون برنامه ششم توسعه را در لیستی بلندبالا و البته به صورت خلاصه به استحضار می‌رسانیم.
اجرای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش
ساختار قدیمی و وارداتی آموزش‌وپرورش همچون ظرفی شکسته، کهنه و ناموزون است که هر مظروف تازه و نوآورانه‌ای را ضایع می‌کند و به هدر می‌دهد و به اعتراف اکثر کارشناسان تعلیم و تربیت به تحول و نو شدن نیازمند است؛ سند تحول بنیادین هم بر مبنای همین نیاز تدوین شد. برای تدوین این سند بیش از 600 نفر از صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت، 6 سال تلاش کردند و ماحصل تلاش آنها به تصویب شورایعالی آموزش‌وپرورش رسید؛ سند تهیه شده در شورایعالی انقلاب فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و آنجا هم تصویب شد و در نهایت در سال 90 رونمایی و لازم‌الاجرا شد.
فرصت اجرای این سند 15 سال است و اکنون 6 سال از این فرصت می‌گذرد. مهم‌ترین برنامه‌هایی که بر اساس سند تحول به‌زعم مسؤولان اجرا شده است، عبارتند از:
1ـ تغییر محتوای کتب درسی بر اساس برنامه درسی ملی؛ رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی در این زمینه می‌گوید: «ما در اجرای سند تحول بنیادین غریب بودیم».
2ـ تغییر نظام آموزشی 1ـ3ـ3ـ5 به نظام 3ـ3ـ6 که به نظر بسیاری از کارشناسان آموزش‌وپرورش سراسیمه و بدون آماده‌سازی زیرساخت‌ها بوده است.
3ـ اجرای نظام رتبه‌بندی معلمان که برخی می‌گویند ربطی به سند تحول نداشته است و به نظر برخی دیگر در راستای اجرای سند تحول بوده و با اجرای بد تنها باعث بدنام شدن سند تحول در میان معلمان شده است.
4- ایجاد دانشگاه فرهنگیان که بعد از گذشت حدود 6 سال با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند و پشتوانه 100 ساله تربیت معلم را از دست داده است.
به نظر می‌رسد مهم‌ترین مسؤولیتی که بر دوش وزیر ژنرال است، رفع نواقص اجرا شده در سند، تصویب زیرنظام‌های باقیمانده و آماده کردن زیرساخت‌ها برای اجرای باقی مفاد سند، در فرصت باقیمانده است.
لزوم تعامل وزیر جدید با دیگر سازمان‌ها
مساله مهم نظام آموزش‌وپرورش در شرایط کنونی، مساله اقتصاد آموزش و پرورش است؛ امری که بسیاری از دلایل عدم اجرای سند تحول بنیادین هم به آن بازمی‌گردد. البته بسیاری از اوقات اقتصاد آموزش‌وپرورش با معضلات مالی و کسری بودجه این وزارتخانه یکی دانسته می‌شود، در حالی که مسائل مالی تنها بخشی از اقتصاد آموزش‌وپرورش است. سامان دادن به اقتصاد آموزش‌وپرورش، تولید مدل‌های نوآورانه و بومی و تأمین مالی این وزارتخانه که همواره از کسری بودجه رنج می‌برد نیاز به برنامه‌ریزی اصولی کارشناسان دارد اما نکته‌ای که درباره مساله حاد بودجه آموزش‌وپرورش به ذهن می‌رسد، این است که حل این معضل، تنها از بودجه محدود و منابع معدود در اختیار وزارت آموزش‌وپرورش ساخته نیست و وزیر جدید باید با تعامل با سایر نهادها این بخش را سامان دهد، زیرا تا زمانی که آموزش‌وپرورش درگیر مشکلاتی چون ناتوانی در تأمین سرانه مدارس، تجهیز زیرساخت‌ها، تعمیر و نوسازی مدارس در حال تخریب و تأخیر پرداخت حقوق و پاداش‌ها باشد نمی‌تواند به اهداف بلندی که سند تحول بنیادین برای او در نظر گرفته حتی نزدیک شود.
به نتیجه رساندن مساله صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه و ایجاد مکانیزمی برای عدم تکرار این فجایع در آموزش‌وپرورش هم از اولویت‌های دیگر است.
حوزه آموزش و هزاران معضل پیش‌رو
نظام آموزشی موفق ثمره ساختار و سیاست‌گذاری صحیح است و موفقیت یک نظام آموزشی با توان و خلاقیت خروجی‌های آن سنجیده می‌شود. معلمان و اولیای مدرسه کارآمد و توانمند، کتب آموزشی با محتوای خلاقیت‌پرور، نظام ارزشیابی صحیح و تجهیزات کافی و کارآمد، مدرسه‌ای دلپذیر می‌سازد که دانش‌آموز به آن علاقه‌مند است و پرورش خلاقیت و یادگیری مهارت در آن شکل می‌گیرد.
با این تعاریف می‌توان عمده مشکل نظام آموزشی ایران را در این نکات دید:
1- مرتبط نبودن رشته معلمان با درس و پایه‌ای که در آن تدریس می‌کنند یا نداشتن تخصص حرفه‌ای به جهت اشتغال به معلمی
2- ایده‌آل نبودن کتب آموزشی
3- نظام ارزشیابی حافظه‌محور و خلاقیت‌کُش که در نهایت به کنکور که قاتل اصلی خلاقیت است، می‌رسد.
4- نداشتن تجهیزات کافی در مدارس و وجود مدارس در حال تخریب و بسیار قدیمی
تأخیر در اجرای نظام «دوری» که قرار بود طی آن دانش‌آموزان مقاطع اول تا سوم ابتدایی با یک معلم واحد، دروس خود را فرابگیرند و سپس به صورت خوشه‌ای یا معلم واحد در 3 مقطع باقیمانده ابتدایی پیش بروند، از دیگر مشکلات نظام آموزشی است. از سوی دیگر تقویت حرفه‌ای آموزگاران برای اجرای درست برنامه ارزشیابی کیفی‌‌- توصیفی اولویت دیگری است که پیش‌روی سیدمحمد بطحایی قرار دارد؛ برنامه‌ای که البته در بخش‌هایی نیاز به بازبینی و به‌روزآوری دارد. در این بخش می‌توان به تدوین نشدن نظام واحد هدایت تحصیلی و کمبود مشاور هم اشاره کرد؛ تدوین نظام جامع هدایت تحصیلی هم در انتظار دستانی توانا و همتی راسخ است که امید است زیرساخت‌های آن هم بزودی آماده شود.
اصلاح تقویم آموزشی که در دوره قبل به دلیل ناقص بودن کلیات آن توسط کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رد شد، توجه به حوزه علوم انسانی، حمایت‌های مادی و معنوی از طرح‌های نوآورانه دانش‌آموزی و تقویت شوراهای آموزش‌وپرورش از دیگر مسائلی است که وزیر جدید باید به آن توجه کند. مساله مهم فراگیر شدن آسیب‌های اجتماعی و دور شدن دانش‌آموزان از فرهنگ اسلامی‌- ایرانی و نمادهای آن بالاخص عفاف و حیا از دیگر مشکلاتی است که حل شدن آن نیازمند توجه جدی و برنامه‌ریزی دقیق براساس سیاست‌های سند تحول بنیادین است. هدف سند تحول، تربیت دانش‌آموزانی است که به مراتبی از حیات طیبه رسیده باشند و با توجه به این مطلب می‌توان معضل فوق را اصلی‌ترین مشکل فراروی وزیر جدید دانست.
سیاسی‌کاری؛ سایه‌ای بر سر آموزش‌وپرورش
سیاست‌زدگی، سیاسی‌کاری و انتخاب مدیران بر اساس زدوبندهای سیاسی و کنار گذاشتن مدیران کارآمد بر اساس حواشی سیاسی از دیگر مشکلات ریشه‌دار این وزارتخانه است که با توجه به حاکمیتی بودن این وزارتخانه و تخصصی بودن برنامه‌های آن برای پیشبرد اهداف انتصابات باید بر اساس تخصص و تعهد صورت گیرد.
حکایت همچنان باقی است
وزیر جدید آموزش‌وپرورش که سال‌هاست در این وزارتخانه بوده و خاک آن را خورده است به این مسائل حتماً بهتر و بیشتر آگاه است اما این فهرست بلندبالا مشتی از خروار مشکلات این وزارتخانه است و نام بردن آنها برای تذکر سختی راه است؛ وزیری که مسؤولیت این وزارتخانه را پذیرفته برای اینکه 4 سال دیگر بتواند نمره قبولی از معلمان و کارشناسان بگیرد باید بتواند با تعامل سازنده با دستگاه‌های دیگر و تلاش برای تغییر نگاه به این وزارتخانه، این مشکلات را به سامان برساند. باید توجه داشت برای رسیدن به افق تعیین شده در سال 1404 تنها 8 سال باقی‌ است که 4 سال آن در دوره وزیر جدید است.


Page Generated in 0/0063 sec