مصطفی صاحبی
فلک دوباره وفا کرد و شیخ را آورد
بگو خوشآمد و ایضاً بگو صفا آورد
نگو که ما حصل کار او چه بوده مگر؟
خلاصه گویمت این را که او چهها آورد
مشاوران بزرگی رفیق او بودند
برای دولت خود چند «آشنا» آورد
اسیرهای زیادی گرفت از دشمن
عجالتاً دو سه جاسوس از سیا آورد!
به خواب دید به درگاه حق تعالی بود
نشسته بود، که « برجام را خدا آورد»
گرفت کودک برجام را، تشکر کرد
سریع آمد و او را به سوی ما آورد
به وقت آمدن آورد یک کلید بزرگ
نپرس، چون که نفهمیدهام چرا آورد!
دگر نیاز به قالیچه سلیمان نیست
علیالحساب زِ طیارهها دو تا آورد
«علاج کار دل ما کرشمه ساقیست»
زغال خوب و رفیق بد و دوا آورد!
بدون شک همه روزههام باطل بود
فقط به خاطر ما رفت و ربنا آورد
هزار وعده عالی به ذهن او آمد
هزار وعده نمیدانم از کجا آورد
معاوناول او ضربهگیر ساده نبود
عملکننده عالی به وعده را آورد
درود بر تو و این کار تیمیات ای شیخ
«چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد»