مسیر سخت رونی برای بازی در تیم ملی
گری نویل: رونی در اورتون عملکرد خوبی دارد و این سوال برای همه پیش آمده که او میتواند دوباره در تیمملی حاضر شود یا نه. در این باره نباید احساسی تصمیم گرفت. اگر جزو 4 یا 5 مهاجم برتر کشور است، باید به تیمملی دعوت شود. من اصلا این طور فکر نمیکنم که چون رونی از زمان جوانی در تیمملی انگلیس بوده، پس باید الان هم به تیمملی دعوت شود.
چرا نباید بازیکنی مانند او بیرون از تیم بماند؟ نظر من این است که اگر خود رونی قبول کرد که او دیگر شماره یک نیست
- مطمئنا هری کین و جیمی واردی بازیکنانی هستند که این روزها از او آمادهترند - آن وقت میتوان روی حضورش در تیم حساب کرد. این را دیدم که در کشورهای دیگر وقتی بازیکنی از تیمملی خارج میشود این صحبت با او مطرح میشود.
در دیدار اورتون مقابل سیتی هم رونی گل تیمش را زد. او عالی بود. مطمئنا سطح او همیشه همین بوده است اما به نظرم حالا احساس راحتی و آزادی میکند. به نظر اعتماد به نفسش بازگشته است و به همین دلیل دوباره توانسته 2 گل بزند.
مردم در چند سال گذشته از او راضی نبودند اما سطح او افت نکرده بود و فقط فشار روی او زیاد بود. ببینید که وقتی از تیمملی انگلیس و منچستریونایتد خارج شد دوباره به دوران گلزنی بازگشته است. جدا از این شاید شرایطی پیش بیاید که دوباره مردم مجبور به تمجید از او شوند. در سالهای گذشته او کار دشواری داشته است. شاید خیلیها او را بازیکنی بدانند که دیگر آماده نیست اما حق دارد که مانند روزهای اوجش نباشد.
اورتون به عنوان یک باشگاه موفقیتهای زیادی کسب نکرده است، هنوز هم این تیم در بازیهای بزرگ عملکرد ویژهای ندارد اما رکورد این تیم در بازیهای بیرون از خانه خوب است. این در حالی است که در بازیهای بزرگ رونی بازیکنی است که بدون ترس کار میکند. در لحظات بزرگ میتواند کارهای بزرگ انجام دهد. این نکتهای مثبت برای اورتون است.
از طرفی حضور او در تیم به همتیمیهایش اعتماد به نفس میدهد، فقط کافی است از ابتدای بازی در ترکیب اصلی باشد. حضور او یک پیام دارد: «نگران نباشید بچهها، بازی بزرگی نیست، من اینجا هستم». این کار بازیکنان را راحتتر میکند و مطمئنا رونی میتواند تاثیر زیادی در رختکن تیم داشته باشد.
سرخی روبرتو، بهترین محصول چندسال گذشته لاماسیا
بازیهایی هستند که بیشتر شبیه یک بیانیه و اعلامیه هستند. بارسلونا توانست با بازیکنانی که محصول لاماسیا بودند بتیس را در دیداری جذاب شکست دهد، آن هم درست زمانی که انتقادات زیادی به لاماسیا وارد است و گفته میشود آنطور که باید به لاماسیا بها داده نمیشود. اما در دیدار مقابل بتیس نیمه اول بازی کاملا سمبلیک بود. مسی، دلوفئو و سرخی روبرتو با هم کار بتیس را در 45 دقیقه اول بازی تمام کردند و طوری این کار را کردند که برای شکست تیمی که بازی کردن مقابلش آسان نیست کافی بود. آن هم در دیداری که بعد از حملات تروریستی بارسلونا دیداری احساسی بود. خوب بود که در این شرایط بارسلونا توانست روی بازی خودش تمرکز کند. بارسا میدانست بعد از 2 بازی ضعیف مقابل رئالمادرید کسب 3 امتیاز این بازی اجباری و بسیار لازم بود. در بازی مقابل بتیس بارسلونا فقط روی نتیجه بازی تمرکز کرده بود. این تیم شرایطی دارد که به نظر رو به جلو و رو به رشد است. از طرفی هنوز منتظر خرید بازیکن توسط باشگاه هستند، آن هم در شرایطی که لیگ آغاز شده است. والورده، سرمربی تیم در منفیترین حالت ممکن کار روی تیمش را آغاز کرده است و در حالی که هواداران بشدت ناراحت و شبیه به بمب ساعتی هستند تیم را هدایت میکند. هرچند که با حضور مسی اوضاع برایشان بد هم نبود. در بازی با بتیس او 3 بار تیر دروازه بتیس را لرزاند و در پست 9 کاذب بازی میکرد و به نظر میرسید میخواهد مسؤولیت همه چیز را به عهده بگیرد. سرخی روبرتو هم در این بازی یک بار دیگر عملکرد خوبی را به نمایش گذاشت. آنقدر خوب که همه متوجه شدند. شاید بتوان گفت او حالا روی فرمترین هافبک بارسلونا است. او استارتهای خوبی میزد، در کارهای ترکیبی به همتیمیها کمک میکرد و رابطه خوبی در بازی با مسی داشت، بهتر از همه بازیکنان دیگر. حالا به نظر او میتواند یکی از مهرههای کلیدی تیم باشد، بیشتر از همه هم مهم این است که ثابت شد لاماسیا هنوز زنده است.