printlogo


کد خبر: 180550تاریخ: 1396/6/7 00:00
«زنجیره‌ای» و نه «روزنامه‌نگار»!

حسین قدیانی: فقط قصه شهرداری تهران نیست؛ قالیباف در هر کجا و در هر مجموعه‌ که مدیر بوده، نشان داده به حیث مدیریت، توان بالایی دارد. این مهم آنقدر مشهود است که حتی در مناظره‌ها هم یار کمکی حسن روحانی یعنی اسحاق جهانگیری، با وجود آن همه تخریب و سیاهنمایی، این یکی را نتوانست لجن‌مال کند که شهردار سابق تهران در «مدیریت سازه» شهردار کارآمدی بوده! بگذریم که فروکاستن 12سال خدمت انصافا شبانه‌روز قالیباف در کلانشهر بی‌ابتدا و انتهایی چون «تهران» به مقوله «سازه» مصداق مسلم قدرنشناسی است؛ نکته‌ای که در روزهای اخیر حتی شماری از عناصر جناح مخالف هم به آن اعتراف کردند و قالیباف را نه در یک یا دو حوزه مشخص، که در مجموع و با احتساب جمیع جهات، اولا دارای عزم و ‌انگیزه کار و خدمت دانستند و ثانیا در مسیر «مدیریت جهادی» کاربلد و موفق خواندند. کافی است تهران 12 سال پیش را با تهران کنونی ولو در ظاهر شهر، مقایسه کنیم تا بفهمیم اذعان بعضی رجل سرشناس و البته عاقل‌تر جناح موسوم به اصلاحات، نه شق‌القمر بلکه از بدیهیات انصاف در داوری بوده است. با این همه از روز شنبه تا امروز که من دارم این متن را می‌نویسم، رسانه‌های جریان اصلاحات از مجازی گرفته تا زنجیره‌ای‌های کاغذی، به تخطئه و شماتت عناصر اصلاحاتی یادشده پرداختند که قدردانی از قالیباف، چرا؟ جالب است! یکی‌شان نوشته: «شهردار جدید تهران قبل از شروع هر کاری در «بهشت» ابتدا باید به شهروندان توضیح دهد که چه جهنمی را از قالیباف تحویل گرفته!» این نگاه تند،‌ مغرضانه و به دور از بدیهیات انصاف اما سبب شد یکی از عقلای قوم اصلاحات از نجفی بخواهد به جای گوش سپردن به این قبیل توصیه‌های سیاسی‌کارانه ضدخدمت که در نهایت منجر به اذعان مردم به مغلطه‌کار بودن اصلاح‌طلبان می‌شود، کار خودش را بکند. عنصر مورد نظر البته به این هم اشاره‌ای سربسته کرده که ناظر بر حجم بالا و کاملا ملموس خدمات شهردار سابق، عاقلانه‌تر است که اصلا و اساسا نجفی وارد هیچ میدانی نشود که ناخودآگاه به قیاس قالیباف با او ختم شود!
 بعد از این واکنش اما دور جدید غرض‌ورزی از ناحیه زنجیره‌ای‌ها، آن هم علیه عاقل‌ترهای‌شان شروع شد! که چی؟ که چرا فقط در حد 4 تا جمله، یک عنصر اصلاحاتی به خود اجازه داده که از شهردار سابق تهران، آن هم به سبب خدماتش تجلیل کند یا در همایش کذا روی سن مراسمی برود که به قدردانی از یک مدیر غیراصلاح‌طلب اختصاص داشته! واقعا از این دگم‌تر و بسته‌تر و تنگ‌نظرتر و متحجرتر و سیاسی‌کارتر و عنودتر هم می‌توان روزنامه‌نگاری را فرض گرفت؟ گویی قدردانی از مدیری چون قالیباف که خوب یا بد، هنوز هم بعضی‌ها او را «اصولگرا» نمی‌خوانند، ذنب لایغفر است! آری! گویی قدردانی از مدیری چون قالیباف که کارشناسانه یا غیرکارشناسانه، با همکاری شورای شهر در آخرین روزهای حضورش در شهرداری تهران، بزرگراهی را از نام اصلی خود جدا و به نام «آیت‌الله هاشمی رفسنجانی» زد، به هیچ چیز، حتی به خدمات او هم بستگی ندارد، الا آنکه ببینیم او در جناح اصلاحات است یا خیر! اگر بود، دستور تشکیلاتی قدردانی صادر می‌شود و اگر نبود، احدی از جناح اصلاحات حق ندارد سر خود از خدمات شهردار سابق تهران تجلیل کند! و مضحک آنکه زنجیره‌ای‌ها، خود را داعیه‌دار سیاست‌ورزی همراه با اخلاق و جدا از کینه و عداوت هم می‌خوانند‌! و کم نبوده که در باب «اخلاق در حکمرانی» nصفحه ویژه‌نامه دربیاورند! آن در ماجرای رای عدم اعتماد به بیطرف و به باد تخریب گرفتن روحانی و لاریجانی و عارف و امید و کی و کی؛ این هم از جرم نابخشودنی فلان و بهمان چهره اصلاحاتی در چند خط تجلیل از شهردار سابق تهران! پس «زنجیره‌ای» الحق و الانصاف صفت با مسماتری برای این قلم به مزدان عاری از اخلاق است تا «روزنامه‌نگار»! دست این جماعت، باورم هست نه «قلم» که غرض و مرض قلب آلوده‌شان است! آنقدر آلوده که حتی به خودهای‌شان هم رحم ندارند!


Page Generated in 0/0064 sec