انگار قرار نیست قصه پردرد و تلخ دلالبازی بازار خرما تمام شود و قیمت خرما همچنان درجا میزند تا باز هم سود اصلی نخلداری نصیب دلالانی شود که فقط پول دارند. این روزها نخلها به بار نشستهاند، شرجی و گرما باعث شده خرما رسیده شود و زمان برداشت محصول فرا رسیده است. نخلدارانی که یک سال پای نخلهای خود عرق ریختهاند و هزینههای زیادی را متحمل شدهاند، حالا باید محصول خود را برداشت کنند؛ محصولی که اغلب نخلداران توان نگهداری از آن را ندارند و ناچارند محصولی را که یک سال برای آن زحمت کشیدهاند، تحویل دلالانی بدهند که فقط این روزها سر و کله آنها پیدا میشود. «محمد» از نخلدارانی است که فقط از طریق فروش محصول خرمای خود امرار معاش میکند. جایی برای نگهداری محصول خود ندارد و مجبور است قبل از برداشت محصول، خرمای خود را بفروشد. البته این داستان اغلب نخلداران است؛ خانهها کوچک شده و کسی جایی برای نگهداری محصول خود ندارد، اگر جا هم داشته باشند، این روزها که آخر سال کشاورزی آنهاست، کفگیرشان به ته دیگ خورده است و برای به دست آوردن پول هم که شده، محصول خود را پیشفروش میکنند. دلالان که این روزها به وفور در بازارهای خرما یافت میشوند، بخشی از قیمت کل خرما را میپردازند، خرما را تصاحب میکنند و در طول سال مابقی پول خرما را به نخلداران میدهند، البته اگر بدهند. نخلدارانی که به نرخ روز برای خرید کود، تامین کارگر، بهکارگیری تراکتور و پرداخت حقابه و ... هزینه کردهاند، حالا مجبورند تا بازار اشباع نشده، خرمای خود را به دست دلالان بدهند که مبادا خرما روی دستشان یا بدتر از آن روی نخلشان بماند و مشتری نداشته باشد. «خرما را کیلویی
2 هزار و ۲۰۰ تومان فروختهام ولی حداقل هزار تومان برای تولید هر کیلوی آن هزینه کردهام. این در حالی است که بخش زیادی از کارهای نخل را خودم انجام دادهام و اگر کارگر میگرفتم هزینههای بیشتری برای هر کیلو خرما باید پرداخت میکردم.» اینها را محمد میگوید که باید با این پول هزینه یک سال زندگی خود را تامین کند. دلش از بازار خرما و دلالبازی و قیمت پایین خرما خون است. «تورم قیمت همه چیز را افزایش میدهد ولی انگار قرار نیست قیمت خرمای ما افزایش داشته باشد و اگر هم افزایشی داشته باشد، برای ما نیست و برای دلالان است که تعیینکننده قیمتها هستند».
«حبیب» که خرمای خود را از ۱۰ روز قبل پیشفروش کرده، مسؤولان را مقصر میداند؛ نبود صنایع تبدیلی و بستهبندی خرما در قطب تولید خرما یعنی شهرستان دشتستان باعث شده بخش عمده خرمای این منطقه بدون ارزش افزوده از منطقه خارج شود. بخش عمده خرمای استان بوشهر در نقاطی خارج از استان بستهبندی و فرآوری میشود، نقاطی که اصلا یک اصله نخل هم ندارند ولی خرمای بوشهر به آنجا میرود و سپس وارد بازار میشود. صنایع موجود نیز توان لازم برای بستهبندی و فرآوری بخش عمده محصولات استان را ندارد و بخش زیادی از خرما نیز به صورت سنتی بستهبندی میشود که اصلا کیفیت لازم برای رقابتپذیری را ندارد. قصه خرما و بازار آن تکراری است ولی کسی تلاشی برای رفع مصائب و مشکلات نخلداران نمیکند و دلالان همچنان حاکم بازار خرمایی هستند که زحمت اصلی را نخلداران میکشند و سود اصلی را دلالانی میبرند که جیبشان پر پول است و قیمت خرما را تعیین میکنند. توسعه صنایع فرآوری، بستهبندی، صنایع سردخانهای و انبارهای خرما میتواند نقش بسیار مهمی در بهبود وضعیت بازار خرما داشته باشد که باید برای توسعه این صنایع تلاش ویژهای شود. دشتستان قطب تولید خرمای استان بوشهر است و بخش عمده خرمای استان در این شهرستان تولید میشود. بیش از ۱۲ هزار خانوار دشتستانی از طریق نخل و خرما امرار معاش میکنند و ۷۰ درصد خرمای استان در این شهرستان تولید میشود. به گفته سرپرست جهاد کشاورزی شهرستان دشتستان، از هفته گذشته برداشت خرما در استان بوشهر آغاز شده است. محمدامین جلالی به صادرات ۱۵ تا ۲۰ هزار تن خرما از شهرستان دشتستان اشاره و بیان کرد:
۲۱۰ واحد سنتی و ۳۵ واحد صنعتی بستهبندی خرما و ۱۶ واحد سردخانهای در شهرستان دشتستان فعال است. این روزها در حالی که نخلداران میتوانند با اتحاد و همراهی با هم و تشکیل تعاونیهای توانمند، خودشان تعیینکننده قیمت محصول تولیدی خود باشند و قیمت را افزایش دهند، این دلالان هستند که با هماهنگیهای از پیش تعیینشده، قیمت خرما را تثبیت کردهاند و اجازه افزایش قیمت نمیدهند.