printlogo


کد خبر: 181141تاریخ: 1396/6/19 00:00
گزارش‌‌‌ «وطن امروز» از واکنش اهالی شعر به نسل‌کشی مسلمانان میانمار
نصرت شاعرانه

محسن شهمیرزادی:  کودک چند ماهه را برهنه کرده و روی گدازه‌‌‌‌‌‌‌های داغ و پرحرارت پرتاب‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌کنند، زبانه‌‌‌‌‌‌‌های آتش بتدریج دست و پا و صورت و چشم او را ذوب‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌کند و قدری بعد که هنوز سرخی‌‌اش نشان از داغ بودنش‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌دهد، تکه کوچکی از گوشت و استخوان جزغاله روی آتش مدام سیاه و سرخ می‌شود. این تصویری نیست که براحتی خواندنش بتوانیم تصورش کنیم؛ چه رسد به‌‌‌‌‌ آنکه هر روز بوی گوشت و خون و استخوان کباب‌شده را از زبان همین تصاویر استشمام کنیم. به گزارش «وطن امروز»، سال‌هاست میانمار عرصه نسل‌کشی مسلمانانی است که شخصیت اول کشورشان برند‌‌ه صلح نوبل شده است. این نسل‌کشی چنان فجیع است که مردم عادی و برخی دغدغه‌مندان اجتماعی خود را به هر دری‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌زنند تا سکوت مجامع بین‌المللی در این باره شکسته شود و این نسل‌کشی چندساله که افسانه نیست و در حال رخ‌‌‌‌‌‌‌‌ دادن است، پایان یابد. اما در بازار سلبریتی‌‌‌‌‌‌ها گویا «میانمار» به قدر خلق اثری در حد یک جمله هم نیست. وقتی برند‌‌ه صلح نوبل حامی چنین فجایعی است چگونه‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌توان از برند‌‌ه اسکار انتظار داشت که  این جنایات را محکوم کند. براستی که جشنواره‌‌‌‌‌‌‌های ادبی، هنری، و سینمایی هنرمندان را نیز بین‌المللی ساخته است. نهاد‌‌‌‌‌‌‌های بین‌المللی خط تراز هنرمندان در واکنش به موضوعات شده‌اند و در قانونی نانوشته «جایزه»‌‌‌‌‌‌ها به «موضع»‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌رسد. اما در این میان همواره هستند انسان‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که فارغ از هرگونه ایدئولوژی، «دگر عضوی‌‌‌‌‌‌‌‌ بی‌قرار» شده‌اند و تا حد وسع خود تلاش دارند دیگر کودکی زیر پای شهوت  طمع و قدرت پایمال نشود. سینماگرانی همچون صابر ابر، حمید فرخ‌نژاد، جمال شورجه و محمدحسین مهدویان از جمله افرادی بودند که در فضای مجازی به جای سکوت رویه حق‌گویی را در پیش گرفته و این اقدام را محکوم کردند. اما شاعران از جمله اهالی فرهنگ و ادب  هستند که‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌توانند سریع‌ترین و اثرگذارترین واکنش‌‌‌‌‌‌ها را با خلق اثر خود نسبت به رویدادهای اجتماعی و سیاسی داشته باشند. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به واکنش چند تن از شعرای کشورمان  پیرامون حوادث میانمار که برخی از‌‌‌‌‌ آنها بشدت تامل‌برانگیز و مهم است.


پیامبران دروغین عصر آزادی!
مرتضی امیری‌اسفندقه از شاعران برجسته‌کشور، بیش از آنکه جنایات بودایی‌ها را سوژه ‌شعر خود قرار دهد، شاعران و اهالی هنر را مخاطب خود قرار داده است و با گلایه‌های پربغض می‌پرسد:
چرا نمی‌گویید و گفته‌اید اگر، پس چرا نمی‌خوانید؟
کجاست شعر شما؟
شما که با شکستن یک شاخه از درختی خشک
به گریه می‌افتید
و مرگ برگ شما را به لرزه می‌اندازد
هجوم خار و خسک‌ها، هجوم شن‌ریزه
از آسمان به زمین کفش مار می‌بارید
و خوشه خوشه رتیل
و خانه‌های محقر که در هجوم ملخ
گور دسته‌جمعی شد
اگر دیده‌اید پس کو؟
ها؟کجاست شعر شما؟
بشر دریده شد و همچنان شما خاموش
گناه جاذبه‌های جمیل جنگل بود
بهار بود و درختان شکوفه‌باران بودند
و طبع شعر شما
بی‌اجازه گل می‌کرد
بهار بود و بهاریه‌های تکراری
پیش چشم شما سیل، سیل خون جاری
چرا پیام ندادید؟
شما و واژه‌کشی؟
مگر به دست شما آن عصای گویا نیست؟
عصای گویایی که مار شعبده را سحر کرد و ساکت کرد
جهان بی‌شاعر، جهان جن‌زده‌هاست
به باغ‌وحش شبیه است شهر بی‌شاعر
یقین که شهر بزرگان بمب و بوزینه
نداشت شاعر
اگرنه نباید این نکبت به بار می‌آمد
شما به خانه‌نشینیان و خم‌نشینیان را کدام تَلواسه
به کوچه می‌کشد از برج عاج شعر و شعور
شما که با واژه به فکر فتح جهانید
و بوی صلح نوبل گیج و گولتان کرده است
سر آمدان صدا!
چه شد که چاپ نکردید شعرهاتان را؟
چرا نگفت یکی از شما در این بلوا در این بلیه توفانی
آی آدم‌ها؟
چه شد که شعر شما در رثای همسایه که قتل عام نوین را
به پاس نظم نوین
نمایشی نو داد، به گوش ما نرسید؟
میان آن همه سوژه سفارشات دکان‌های نقل و نارنجک
سفارشی به شما از جنازه‌ها نرسید؟
جنازه‌های جوانی که روی دست زمین باد کرد و خاک نشد
چه مارهای سیاهی به روی شانه غرب به بوی بوسه ابلیس نفت می‌روید!
نگاه کن!
دیدی؟
ببین سگان شکاری چگونه می‌تازند
ببین چگونه گدایان معتبر دارند برای غارت همسایه نقشه می‌ریزند
بزرگ تازه به دوران‌رسیدگان گدا
ببین چگونه در اندازه‌های یک ماموت خطابه می‌خوانند؟
به شرق بسپارید
به این وقاحت دریوزه، این دریده دیو
به این گدای مسلح
نواله‌ای بدهد که اینچنین به توحش دوباره رم نکند
شبیه معرکه‌گیران دوره‌گرد ببین
ببین جماعت مرموز ماربازان را، قماربازان را
که بر سر من و تو تاس جنگ می‌ریزند
و در سبدهاشان به جای ماهی زالوست
به جای شب‌چره، چلپاسه‌های ریز و درشت
نصیبشان مگر از عید پاک ناپاکی است؟
و از کرامت بابانوئل ستاره‌کشی است؟
ستارگان، این کودکان کور و کبود
که سوختند در آوار آب و آتش و دود
کجاست معجزه‌هاتان؟
پیامبران دروغین عصر آزادی!
به احترام تموچین، به حرمت هیتلر
به سازمان ملل احترام بگذاریم
به عنکبوت سیاه …


 به این آتش برس! هیزم مهیا کن! مهیاتر!
میلاد عرفان‌پور این بار نیز در اول مجلس شعرا شعری را پیرامون این حوادث سروده است. مطلع این شعر، دقیقا مطلع ترانه‌عرفانپور با نام مکر شیطان است که پیرامون حادثه‌ 11 سپتامبر و استکبار آمریکا سروده بود و با صدای حامد زمانی در خاطره‌ها به جا ماند. این شباهت که به نظر نمی‌رسد اتفاقی بوده باشد، گویا در وصف یک نفر سروده شده و عبارتی دیگر سردمداران میانمار چیزی جز سران ایالات متحده نیستند.
به این آتش برس! هیزم مهیا کن! مهیاتر!
گلستانیم ما در آتش نمرود، زیباتر
مهیا کن که ما از آتش شیطان نمی‌ترسیم
که در آغوشِ آتش می‌شود ققنوس ماناتر
خبر، از دود آه ما به دل‌ها می‌رود مادام
تو با هرشعله نفرینی‌تری هر شعله رسواتر
تو مثل شعله‌‌ها با نعره مستانه‌‌ات دلخوش
و ما را ناله‌‌ای مانده‌‌ست از فریاد، گیرا‌تر
دریغا پیرو بودا به کار زنده سوزاندن
دریغاتر از این غوغای خاموشی! دریغاتر!
شما را مردگانی هست - سر تا پای در آتش-
شما در زندگانی نیز می‌سوزید، پیداتر
بسوزانیدمان، خورشید محشر نیز در راه است
خدا، تنها خدا با ماست با مایی که تنهاتر
اغثنا یا غیاث‌المستغیثین! راه دشوار است
اگرچه نیست در رنج سفر، از ما شکیباتر


 پای یک زن در میان است
نسل‌کشی مسلمانان میانماری سابقه‌ای طولانی داشته و 5 سال پیش نیز انتشار تصاویر این  فجایع چشم و دل شاعران متعهد  را بینا و پردرد کرد. قزوه از جمله شاعرانی بود که در کلامی پر التهاب و با تهور از ظالمان سیاستمدار میانمار گفت:
میانمار
هنوز مستعمره است
و آتش تهیه‌ این جنایت
هنوز از انگلستان و واشنگتن تدارک می‌شود
همیشه پای یک زن در میان است
زنی که از قاهره به تل‌آویو می‌رود
از تل‌آویو به کابل
و هر شب نقشه‌ کشتار را تدارک می‌بیند
فعالان صلح جهانی
برایش کف می‌زنند
پسر علی‌اف خوابش را می‌بیند
و شاه عربستان عکسش را کنار اجدادش گذاشته است
او همه جا می‌رود
اعراب شکم‌گنده از بوی ادکلنش زبانشان بند می‌آید
میانمار هنوز مستعمره است
پنج بعلاوه یک سکوت می‌کند
کشتارها ادامه دارد
مردی شبیه چنگیز و هلاکو
تین سین
آتش‌پرستی فاشیست که قبل از همه
بودا را آتش زد
مردی از تار و پود خوک و شراب
با قلبی از لجن و کثافت
برادر دوقلوی زنی که موی بلوند دارد
و آمده است جهان را به هم بریزد
که حالم از شعار دموکراسی‌اش به هم می‌خورد
تین سین برادر دوقلوی خانم کلینتون است
خوش‌خدمتی‌اش را
با کشتار مسلمانان تمام کرد
حال آنکه بودا به صلح می‌اندیشد
بودا تعلیم آرامش است و دوستی
تین سین اما نواده‌ هلاکوست
پسر غیر شرعی هیتلر است
اگر می‌دانستم به سانچی نمی‌رفتم
مجسمه بودا نمی‌خریدم
چرا که بودا و کریشنا در این کشتار
سکوت کرده‌اند و
بودای خوابیده در قفسه
انگار قصد بیدار شدن ندارد!
  شاعران اهل انتصار
موسسه شهرستان ادب که 5 سال پیش نیز در واکنش به اقدامات فجیع علیه مسلمانان میانمار، فراخوان شعری منتشر کرده بود؛ امسال نیز فراخوان «شعر انتصار» را برای شاعران و اهالی ادب منتشر کرد. در بخشی از این فراخوان با اشاره به آیه‌«وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا‌ ای مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ» نوشت: این روزها، بار دیگر صحبت از کشتار وحشیانه مسلمانان مظلوم میانمار دل‌های بسیاری را لرزانده است، تلخ‌تر اینکه این نسل سوزی بی‌محابا، در برابر بی‌تفاوتی چشم‌های تماشا و خاموشی رسانه‌های مسموم جهانی اتفاق می‌افتد. شاعران ما در بزنگاه‌ها اهل انتصار بوده‌اند. از حمایت از مظلومان فلسطین و لبنان تا حمایت از مردم مسلمان و مظلوم سرزمین‌هایی چون سوریه، عراق، یمن، بحرین، عربستان و نیجریه، نمونه‌های آشکاری از این یاری‌رسانی‌های شاعرانه را شاهد بوده‌ایم. ظلمی که به مسلمانان میانمار می‌شود نه تنها کمتر از آن موارد نیست بلکه نسبت به بعضی بی‌رحمانه‌تر و خاموش‌تر است. این وظیفه‌ شاعران  مسلمان است که در وسع خود فریادی باشند برای یاری مسلمانان میانمار. شهرستان ادب ضمن تسلیت فجایع دردناک و عظیمی که اخیرا در میانمار اتفاق افتاده و برای احیای دادخواهی و انتصار که رسالتی قرآنی بر دوش شاعران موحد است، از همه شاعران آزاده دعوت می‌کند در پویش سرایش شعر با نام «سرود انتصار» شرکت کنند و آثار خود را به نشانی درج شده در این فراخوان ارسال بفرمایند. شاعران می‌توانند آثار خود را به نام کاربری اینستاگرام یا تلگرام شهرستان ادب به آدرس shahrestaneadab@ ارسال کنند.
 


Page Generated in 0/0092 sec