طی 2 هفته گذشته، اکثریت بودایی میانمار به همراه نیروهای ارتش به شکلی سازمانیافته اقدام به قتلعام اقلیت غیرمسلح مسلمانان روهینگیا کردهاند، موضوعی که موجب شده 270 هزار تن از آنها به بنگلادش بگریزند و طبق اعلام برخی منابع خبری، هزاران نفر دیگر جانشان را از دست بدهند. پایگاه محلی «روهینگیا بلاگر» دیروز اعلام کرد تعداد واقعی مسلمانان غیرنظامی روهینگیا که توسط ارتش میانمار کشته شدهاند، بیش از 3500 نفر است. این گزارش میافزاید: طی روزهای جمعه و شنبه، 4 روستای دیگر در این منطقه توسط نیروهای ارتش میانمار و افراطگرایان راخین به آتش کشیده شدهاند. روز شنبه هم در روستای چینتاما واقع در منطقه بوتیدانگ استان راخین یک گور دستهجمعی کشف شده اما سربازان ارتش اجازه حفاری در این منطقه را ندادهاند. از روز 25 آگوست با حمله ارتش میانمار به استان مسلماننشین راخین، موج جدید فرار مسلمانان روهینگیا از میانمار به سمت بنگلادش آغاز شده است. منابع وابسته به سازمان ملل متحد چند روز گذشته اعلام کرده بودند در پی حملات خشونتبار ارتش میانمار به مسلمانان روهینگیا حدود 138 هزار روهینگیایی تا روز 31 آگوست از مرز گذشته و وارد بنگلادش شدهاند. این موج فرار مسلمانان روهینگیا به بنگلادش، به چالشی برای این کشور تبدیل شده است و حکومت بنگلادش قصد دارد این مسلمانان را به یک جزیره دورافتاده در خلیج بنگال منتقل کند. بنگلادش که خود کشوری پرجمعیت و فقیر است به نیروهای گارد مرزی دستور داده جلوی ورود غیرقانونی مهاجران میانماری را بگیرد. این مرگبارترین و جنایتبارترین تعامل دولت میانمار علیه اقلیت مسلمان روهینگیا طی دهههای اخیر است و به همین دلیل مسلمانان جهان این اقدام دولت میانمار را نوعی «نسلکشی» برشمردند.
اعتراض الازهر به سوچی
واکنشهای شخصیتهای جهان اسلام به نسلکشی مسلمانان توسط ارتش میانمار ادامه دارد. در همین راستا شیخ اعظم دانشگاه الازهر مصر ضمن نکوهش موضع منفعلانه آنگ سان سوچی، رهبر سیاسی میانمار و برنده جایزه صلح نوبل، او را مسؤول جنایتهای اخیر در این کشور دانست. شیخ احمد الطیب همچنین خواهان انجام تحقیقات درباره نسلکشی روهینگیاییها در این کشور شد. دستگاه دیپلماسی پاکستان و حتی دولت هندوستان نیز که رابطه نزدیکی با میانمار دارد، خواهان توقف این جنایتها شدهاند. دکتر علیاکبر ولایتی، دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی نیز با صدور بیانیهای جنایات علیه مسلمانان میانمار را محکوم کرده و آن را توطئهای صهیونیستی دانست.
سکوت سعودی
از طرف دیگر امام جماعت مسجد جامع مرکزی پایتخت افغانستان، حکام سعودی و امام جماعت وهابی مکه را به سکوت در قبال کشتار و آوارگی مسلمانان در میانمار متهم کرد و پرسید: «آنها چه توجیهی برای سکوت خود در برابر کشتار مسلمانان در میانمار دارند؟ بدانند که در روز قیامت روسیاه محشور خواهند شد». مولوی «ایازنیازی» استاد دانشگاه و روحانی سرشناس افغان ادامه داد: «در حالی که در ایام فریضه حج میلیونها مسلمان از میانمار و سراسر دنیا به شما اقتدا میکنند، همین مسلمانان میانمار امروز مورد ظلم قرار میگیرند و قتلعام میشوند».او از سازمان همکاری اسلامی نیز انتقاد کرده و تاکید کرد: «این سازمان تا از آمریکا اجازه نگرفته باشدجرأت اظهارنظر ندارد».
نوبل صلح را از سوچی پس بگیرید!
در این میان حتی در غرب نیز نگاههای بیطرف متوجه نقش سکوت حمایتگرانه رهبر حزب حاکم میانمار در نسلکشیهای ارتش و بوداییان افراطی شدهاند. «نیکلاس کریستف» روزنامهنگار و برنده
2 جایزه پولیتزر که از ستوننویسان باسابقه نیویورکتایمز است، روز شنبه در یادداشتی تحت عنوان «شرمساری برای برنده جایزه صلح نوبل» نوشت: «آنگ سان سوچی برنده دوستداشتنی جایزه صلح نوبل، در حال ریاست کردن بر یک پاکسازی قومی است که در آن روستاها سوزانده شده، به زنان تجاوز میشود و کودکان سلاخی میشوند». او ضمن تشریح جنایتها علیه اقلیت مسلمان روهینگیا که به قتلعام و سلاخی و کوچانیدن 270 هزار نفر از آنان منجر شده، نوشته است که سوچی در پس مبارزه با دیکتاتورهای برمه و حبس خانگی امروز عملا به عنوان رهبر میانمار، در قبال این پاکسازی قومی و نژادی، اصلیترین عذرخواه و شرمسار است، چرا که این کشور، روهینگیاییهای با رنگ پوست تیره را سرکوب و آنها را با عنوان تروریست و مهاجران غیرقانونی تقبیح و محکوم میکند. کریستف ادامه میدهد: «برای آنگ سان سوچی این شرمآور است. ما تو را و مبارزه تو برای آزادی را ارج نهادیم و حالا تو از آن آزادی برای چشمپوشی کردن از قصابی شدن مردمت استفاده میکنی؟... یک بازمانده و نجاتیافته روهینگیایی به اسمیت گفت که «سرهای 2 برادرزاده من از تنشان جدا شد که یکی 6 سال و دیگری فقط 9 سال داشت. گزارشها و روایتهای دیگری هم وجود دارد و توصیف کردند سربازان میانماری، نوزادان روهنیگیایی را به رودخانه انداختند تا غرق شوند و یک مادربزرگ را سر بریدند». او سپس واکنشهای مغرضانه سوچی را زیر سوال میبرد: «این اعتقاد و باور وجود دارد که صدها نفر کشته شدند اما آنگ سان سوچی از این سلاخی انتقاد نکرده است و در عوض، گروههای امدادرسان بینالمللی را متهم کرده و درباره یک کوه یخی بزرگ از اطلاعات غلط که درصدد کمکرسانی به تروریستهاست، شکوه کرده است. وقتی که یک زن روهینگیایی تعریف کرد که چطور شوهرش گلوله خورد و سربازان به او و 3 دختر نوجوانش تجاوز گروهی کردند، صفحه فیسبوک آنگ سان سوچی این موضوع را تنها به عنوان ادعاها درباره تجاوز ساختگی مورد تمسخر قرار داد». ستوننویس نیویورکتایمز در نهایت برنده جایزه صلح نوبل را که بارها توسط رهبران آمریکا و انگلیس تحسین شده به نژادپرستی عینی متهم میکند: «طبق یک بار مکالمه با آنگ سان سوچی درباره روهینگیاها، به نظر من او عمیقا اعتقاد دارد که روهینگیاییها آدمهای بیگانه و خارجی و دردسرساز هستند. علاوه بر این، موضوع آن است که این اسطوره اخلاقیات (خانم سوچی) تبدیل به یک سیاستمدار عملگرا شده و میداند هرگونه همدردی با روهینگیاها از منظر سیاسی برای حزب او فاجعهبار خواهد بود، چرا که این کشور با اقلیت مسلمان خود عمیقا دشمن است». همچنین او فاش میکند: «میانمار سعی میکند اتباع خارجی را از مناطق محل سکونت روهینگیاها دور نگه دارد اما من در چند سال گذشته توانستم 2 بار به آنجا بروم و حتی همان زمان هم روهینگیاییها محکوم به حضور در اردوگاههای کار اجباری بودند و در روستاهای دور و پرت، به گونهای سیستماتیک از مراقبتهای پزشکی منع شده بودند و کودکانشان هم اجازه حضور در مدارس عمومی را نداشتند. این، یک نظام آپارتاید قرن بیست و یکمی است. آنگ سان سوچی و دیگر مقامات میانمار از استفاده از کلمه روهینگیا امتناع میکنند و آنها را مهاجران غیرقانونی از بنگلادش میدانند اما این مضحک و بیمعنی است. یک سند از سال 1799 نشان میدهد در آن زمان، جمعیت روهینگیا در کشور استقرار داشتند». در این یادداشت واکنش بسیار ناچیز مقامات غربی- جز پاپ فرانسیس- به کشتار مسلمانان میانمار به تشویق عاملان جنایت تعبیر شده و در نهایت آمده است: «تومارهای آنلاینی برای پس گرفتن جایزه نوبل آنگ سان سوچی وجود دارد. البته باید گفت هیچ مکانیسمی برای پس گرفتن جایزه نوبل وجود ندارد اما من دوست دارم امکان این باشد که پول این جایزه پس گرفته شود و به زنان بیوه و یتیمانی داده شود که تحت نظارت و ریاست او به این وضع رسیدهاند. آنگ سان سوچی در بخشی از سخنرانی سال 2012 خود در مراسم دریافت جایزه صلح نوبل گفته بود: در نهایت هدف ما باید ایجاد جهانی آزاد برای افراد متواری، بیخانمانها و افراد ناامید باشد؛ جهانی که هر گوشه و کنار آن، پناهگاه واقعی برای ساکنانی باشد که آزادی و صلاحیت زندگی در صلح را خواهند داشت»!