یکی از اسناد ساواک گزارشی است که دوم مهر 1357 طی شماره 7403/312 تنظیم یافته و سپهبد مقدم، رئیس ساواک به طور سری تفصیل ملاقات خود را با شریعتمداری به شاه میدهد. این سند گوشهای از جریانی را که از سال 1341 (هنگام انتشار تصویبنامه مربوط به انجمنهای ایالتی و ولایتی و شروع مبارزه روحانیت) وجود داشته و همواره امام با کنایات و اشارات نگرانی خود را ابراز میداشت نشان میدهد. ما به نقل از کیهان شماره 11560 مورخ 4 اردیبهشت 61 عین سند انتشار یافته را که خود نمایانگر یکی از جریانهای پشت پرده انقلاب است میآوریم تا نقاط مبهمی که در این رابطه وجود داشت برطرف شود. «در ملاقات نزدیک به 4 ساعتهای که شبهنگام مورخه اول مهر 1357 (۲۵۳۷ شاهنشاهی) با آیتالله سیدکاظم شریعتمداری در قم و در منزل وی به عمل آمد، مقدمتاً از اوضاع ایران از نظر جغرافیایی و تهدیداتی که از جانب قدرتهای خارجی اعم از شرق یا غرب نسبت به ایران وجود دارد و همچنین مسائل داخلی ایران و تحریکاتی که از جانب کمونیستها یا عوامل خارجی دیگر میشود توضیحات مفصلی داده شد. آیتالله شریعتمداری بسیار صمیمانه و با گشادهرویی در حالی که سیمای موافق رژیم ایران را داشت و خوشحالی خود را از این ملاقات پنهان نمیکرد، مطالبی اظهار کرد که نکات قابل توجه و برجسته اظهارات او ذیلاً به استحضار میرسد.
اظهار کرد: سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم. من آرزو دارم که اعلیحضرت در مقابل این مشکلات تحمل و شکیبایی بیشتری داشته باشند تا مشکلات بر وفق مراد ایشان و در جهت مصلحت مملکت حل شود. چند روز قبل که نمایندگان اعلیحضرت ملک حسن با من ملاقات داشتند، به من گفتند در مقابل اعلیحضرت کوتاه بیا و من صریحاً به آنها گفتم تمام تلاش من برای حفظ مقام سلطنت است و از آنها خواستم که به ملک حسن پیغام مرا بدهند و بگویند ملک حسن به شاهنشاه ما قوت قلب بدهند که در مقابل مشکلات مملکتی استقامت بیشتری داشته باشند و برای آنکه حرفی هم زده باشم گفتم که از اعلیحضرت بخواهند که در انجام اصلاحات سرعت بیشتری به خرج دهند. یکی از پایگاههای مخالفت با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد درصد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت و دیانت و سلطنت فکر میکنم. من برای حفظ تاج و تخت و رژیم متکی به قانون اساسی شدهام و راه میانه را انتخاب کردهام. این راهی است که هم به نفع اعلیحضرت است و هم به نفع من و هم به نفع دستجاتی که مسیرشان با من یکی است و مانند من درباره ایران فکر میکنند. این راهی که من میروم به آن علت است که ابتکار عمل به دست تندروها نیفتد. اگر مرا در مسیر کاملاً موافق احساس کنند، دیگر نمیتوانم مانند سدی در مقابل تندروها عمل کنم. من باید ترتیبی بدهم که مرا قبول کنند و به همین جهت است که برای جلب گروهها و افکار عمومی در داخل و خارج از کشور میاندار شدم. چه؛ اگر چنین نمیکردم وضعیت تندروها به جایی میرسید که مملکت را از بین میبرد. من به آن جهت به قانون اساسی تکیه میکنم که بتوانم درباره حفظ تاج و تخت و مملکت بهتر تلاش کنم و بیشتر موفق باشم. خمینی با رژیم ایران مخالف است و نجف پایگاه موج براندازی علیه ایران میباشد. بسیاری از این اعلامیهها و گفتارها که از نجف فرستاده میشود سبب تظاهرات و آدمکشیها بوده و اگر عوامل دیگری را هم به عنوان مسبب این وقایع در نظر بگیریم، یقیناً تحریکات انجام شده از نجف بیشترین اثر را داشته و حتی نزدیک به صد در صد را از لحاظ اثربخشی تشکیل میدهد. خمینی و کسانی که مانند او فکر میکنند که حکومت اسلامی برای این مملکت مناسب است، در خراب کردن، قدرت دارند و برای سازندگی نه سازمانی دارند نه توانایی و من اطمینان دارم که آنها هر عملی انجام بدهند، دیگران بهرهاش را میبرند. من با این کارهایی که انجام میدهند و مردم در زحمت قرار میگیرند، مانند ایجاد اعتصاب، بستن بازارها، ایجاد هیاهو و تظاهرات و اخلال نظم صد درصد مخالفم. امروز در مجلس عزاداری برای پسر آیتالله گلپایگانی شعارهای تندی دادند. یک نفر که نشسته بود و با من هم عقیده بود به شوخی اظهار کرد: «ما به ظلمی که در گذشته وجود داشت، طالبتر هستیم تا عدالتی که اینها وعده میدهند». من صریحاً میگویم که با خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه میکنند و با بحث راجع به روش من و خمینی، سوال میکنند که آیا اختلافی داریم؟ من میگویم بلی! او مخالف شاه است در حالی که من اینطور نیستم. من به خمینی پیغام دادهام تو که بهانههای مختلف از دولت ایران میگیری چرا در مقابل دولت عراق که حتی برای راه رفتن آدم میکشد و اگر مسلمانان بخواهند پیاده از نجف به کربلا بروند آنها را به گلوله میبندد ساکت هستید، در حالی که دولت ایران این همه اقدامات مثبت انجام میدهد. من از خمینی ترسی ندارم اما طرفداران او دیوانههایی هستند که بیپروا با اسلحه و نارنجک میکشند و خرابکاری میکنند. ما درمنازلمان هم از آنها تأمین نداریم و باید حق بدهید که برای اینکه بتوانیم باقی بمانیم، باید به طور متعادل عمل کنیم تا مصون از تعرض باشیم و وظایف خود را نسبت به اعلیحضرت و مردم انجام دهیم.
درباره تأثیر رفتار طرفداران خمینی و کسانی که مخالف خمینی هستند، اظهار کرد: اشخاصی که شجاعت داشته باشند که در مقابل خمینی و طرفداران او بایستند، تعدادشان کم است. در این چند سال نحوه رفتار طرفداران او به صورتی بوده که اکثر کسانی که جهت فکری آنها با من یکی است یعنی با رژیم سلطنتی موافقند، بشدت ترسیدهاند و تشکلی هم بین آنها وجود ندارد، لذا نگرانند. باید ترتیبی فراهم آید و زمینه طوری مساعد گردد که کمکم و تدریجی ترس آنها کم بشود و بین آنان تشکلی بهوجود آید تا بتوانند به طور متحد در مقابل نجف بایستند. این روش میانهروی من سبب خواهد شد آنها به سمت من رو بیاورند و بتدریج این برنامه را در مسیر ایجاد تشکل و به دست آوردن قدرت بیشتر برای مبارزه علنی پیاده نماییم و این البته برای آینده است. باید برای این تشکل تمام نیروها را جمع کنیم و راه کارآمد را پیدا نماییم.
درباره دولت جدید اظهار کرد: با اقدامات دولت منهای آنکه در شروع فرمانداری نظامی تعدادی کشته شدند، کاملاً موافق هستم و باید به مسائلی نظیر توجه به وضع نان و گوشت و فرهنگ و اجرای برنامههای مذهبی در مدارس که جلوی کمونیسم را میگیرد جدیتر رسیدگی و اقدام کرد. برقراری حکومت نظامی کار باارزش و مفیدی بود و باید باقی بماند. من صریحاً میگویم به عرض اعلیحضرت برسانید و به نخستوزیر هم بگویید که هر چه میتوانند مدت فرمانداری نظامی را طولانیتر کنند. البته مد روز شده که هرکاری را به دولت نسبت میدهند، چنانکه سینمای آبادان را. متأسفانه افراد عامی زیاد هستند و تحت تأثیر تبلیغات عدهای کمونیست قرار میگیرند و به هرحال فرمانداری نظامی میتواند از تأثیر این تحریکات کم کند.
درباره کسانی که به عنوان نمایندگان حقوق بشر به منزلش رفتوآمد میکنند، گفت: درخانه من باز است، تعدادی از آنها از قدیم با من دوست بودهاند و من نمیتوانم در منزلم را به روی مردم ببندم. آنها مخبرین خارجی را برای مصاحبه با من میآورند. البته من تکالیف شرعی خود را میدانم. کما اینکه راجع به اعلامیه حقوق بشر نظرم را گفتم و عنوان کردم که این اعلامیه شوخی است، زیرا وقتی در دنیا 5 دولت بزرگ حق وتو دارند، در این صورت چه حقوق بشری باقی میماند. هر قانونی در زمان خودش اعتبار دارد. در اسلام هم بعضی از قوانین بوده که امروز رد شده است. ما به جای حقوق بشر، اسلام را داریم که برابری (حق تقدم را به دیگری میدهد)، احسان، پرهیزکاری و تقوا را توصیه میکند.
راجع به علی امینی اظهار داشت: صریحاً میگویم که امینی خیلی تلاش میکند که توسط دوستان من به من نزدیک شود اما من صریحاً میگویم که دنبال این نیستم که کسی را برای دولت معرفی کنم، زیرا میبینم دولت کار خودش را انجام میدهد و خواسته من در این باره این است که دولت در امر مبارزه با فساد و تنبیه کسانی که تبعیضات و ناراحتی ایجاد کردهاند زودتر اقدام نماید.
درباره زندانیان ضد امنیتی چنین ابراز عقیده کرد: من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم. آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمیکنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگاه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت میکنند.
در باره مراجعه خبرنگاران و مصاحبه با آنها بیان داشت: تعداد زیادی خبرنگار به من مراجعه میکنند. جهت صحبت من با آنها تکیه به قانون اساسی است و در این زمینه پافشاری دارم. در حالی که خمینی معتقد به رژیم و قانون اساسی نیست.
در پاسخ سوال خبرنگاران درباره پیشنهاداتم همواره بر بهبود اوضاع تکیه میکنم. در پاسخ یکی از خبرنگاران که نظرم را درباره تغییر یا اضافه کردن مواد قانون اساسی پرسید برای آنکه جواب متعادلی بدهم گفتم برای اینکه قانون اساسی را عوض کنند باید مجلسین جلسه مشترکی تشکیل دهند و آن مجلسین صلاحیت این کار را دارند که انتخاب نمایندگان آنها از طرف مردم به طور صحیح انجام شده باشد و چون این دو مجلس مورد اعتماد مردم نیست، بنابراین موضوع تغییر یا کم و زیاد کردن مواد قانون اساسی منتفی میباشد. بدین ترتیب موضوع را تعلیق به محال کردم. یا در مصاحبهها اغلب میپرسند که نظرم راجع به ۱۹ اصل انقلاب چیست؟ من همواره گفتهام که با این ترقیات موافق هستم. حالا اسمش را هرچه میخواهند بگذارند ولی اگر به ما میگویند مرتجع، این درست نیست، زیرا ما با قماربازی، زنا، دزدی، فساد و کمونیستها مخالف هستیم ولی با پیشرفت علم و صنعت مخالفتی نداریم.
از جمله خواستههایی که داشت درباره توجه به وضع قم بود و در این باره گفت: بعد از تهران که به عنوان پایتخت مملکت، یک شهر سیاسی است، قم از نظر مذهبی مورد توجه خارجیها میباشد و بعد از نجف مهمترین حوزه علمیه شیعه در دنیاست، بنابراین انتظار داریم که برای این شهر مأموران نامناسب و کمشخصیت انتخاب نشوند و افراد صالح و مجرب که قابلیتهای لازم را دارند گمارده شوند و به وضع شهر و پیشرفت و عمران آن توجه کامل بشود.
با توجه به توضیحاتی که در ابتدای ملاقات پیرامون اوضاع ایران به شریعتمداری داده شد، مشارالیه ضمن بیانات خود در این زمینه گفت: چه خوب است این مسائل را دولت نه یک بار، بلکه چندبار به صورتهای مختلف برای مردم تشریح بکند. این کمک مؤثری میکند در اینکه به مردم نشان داده شود چه خطراتی متوجه آنها و مملکت است. در این حالت مساله جدا کردن و ایجاد نفاق بین مخالفان عملی میشود و آن وقت میشود آنها را متشکل کرد و علیه خمینی و تحریکات او زمزمههای علنی را آغاز نمود. باید به مردم گفته شود که اگر این وضعیت ادامه پیدا میکرد، جان و مال و ناموسشان در خطر بود. این تفهیم باید بهصورتهای مختلف از قبیل مقاله در جراید و گفتار در رادیو و تلویزیون باشد. من باز هم تأکید میکنم دولت هرچه سریعتر ریشه فساد را خشک کند و در کارها قاطع عمل نماید و وضعی به وجود آورد که مردم برخلاف گذشته دولت و اقداماتش را جدی تلقی کنند. آیتالله شریعتمداری درخاتمه بار دیگر تقاضا کرد سلام او به پیشگاه همایونی معروض شود.
منبع: دکتر سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی