printlogo


کد خبر: 181562تاریخ: 1396/6/26 00:00
نگاهی به رمان «دخیل عشق» اثر مریم بصیری
دخیل به عشق دنیای بی‌کلیشه

فاطمه افتخاری: همیشه فکر می‌کنم من عاشق‌ترم یا تو؟ معلومه من عاشق‌ترم. من دل بستن رو خوب بلدم رضا اما دل کندن رو نه.
صدای دختر انگار از جایی دور می‌آید. گوش‌های رضا هنوز از موج انفجار سوت می‌کشد. همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیم‌های خاردار. نمی‌تواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش می‌آید.
- صدای من رو می‌شنوی رضا؟
- از من دل بکن حوری! من دیگه نمی‌تونم بمونم...
کتاب با این چند جمله آغاز می‌شود و مخاطب وسط ماجرایی پرتاب می‌شود که هیچ از آن نمی‌داند و با گره‌های متعدد تا آخر داستان با نویسنده همراه می‌شود! ماجرا درباره دختری است به نام حوریه که دوران جنگ را در بیمارستان صحرایی گذرانده است و بعد از جنگ نذر می‌کند فقط با یک جانباز ازدواج کند. حالا او 43 سال دارد و مجرد است... . حوریه در یک آسایشگاه جانبازان کار می‌کند و این فرصتی است برای نویسنده تا از روز‌های پس از جنگ بگوید، هرچند توصیفات درباره اهالی آسایشگاه گاهی از حد معمول فراتر می‌رود اما بیان خوب این توصیفات و نشان دادن رنج و درد جانبازان به‌گونه‌ای است که مخاطب در انتها حس می‌کند دین ادا نشده‌ای به این یادگاران جنگ دارد. در لابه‌لای ماجرای حوریه شخصیت‌های متعددی وارد داستان می‌شوند که مخاطب کم و بیش در جریان زندگی آنان قرار می‌گیرد، شخصیت‌هایی که می‌توان آنها را نماد قشری خاص از مردم دانست. برای مثال صبوره یکی از خواهران حوریه است که مقهور ثروت خواستگارش شده و با او ازدواج کرده است اما بعد از ازدواج با بی‌بند‌و باری همسرش و رفاه‌زدگی فرزندانش مواجه است. این فرد می‌تواند نماد افراد تجمل‌گرای جامعه باشد یا برادر حوریه که آنچنان در زندگی مادی خود غرق است که اعتقادات خواهر برایش تمسخرآمیز است می‌تواند نماد افراد مادی‌گرای جامعه باشد، همچنین نویسنده با تعریف شخصیت‌های مقابل هم توانسته است سبک‌های زندگی متنوع را در زندگی هر کدام نشان دهد و با به تصویر کشیدن نتایج زندگی‌ها برای هر کدام از انواع سبک زندگی ارزش خاصی قائل شود. در کنار قهرمان اصلی داستان که خود یک زن است، زنی که با توکل به خدا از سختی‌ها گذر می‌کند و گاهی حتی خود از مشکلات استقبال می‌کند، زنان دیگر نیز نقش محوری دارند به‌گونه‌ای که می‌توان گفت هر زن قهرمان کوچک ماجرای زندگی خود است و درست در مقابل شخصیت‌های مرد داستان که گویی نویسنده مردان را به 2 دسته تقسیم کرده است؛ جانبازان و افراد جنگ‌دیده که افرادی خوب و موثر و معنوی هستند و بقیه مرد‌ها که افرادی دنیاطلب و منفی هستند.
هرچند در این کتاب ماجراهای غیرمعمول و خاص فراوانی وجود دارد اما نویسنده روایات را عقلایی کنار هم چیده که برای خواننده کاملا پذیرفته شده است. مریم بصیری که به مدد تجربه‌های فراوان در امر فیلمنامه‌نویسی هرچند از فضای شهر مشهد دور است اما فضاسازی را نزدیک به واقعیت انجام می‌دهد به طوری که خواننده بعد از حضور و ارتباط واقعی با فضای به تصویر کشیده شده به دنبال نشانه‌هایی از داستان در واقعیت می‌گردد. دخیل عشق هر چند برای جشنواره امام رضا(ع) نوشته شده و محصولی سفارشی با موضوع امام رضا(ع) محسوب می‌شود اما آنطور که باید نمی‌تواند تاثیرات روحی زیارت و ارتباط زائر با امام را نشان بدهد و این ارتباط صرفا به گزارش از المان‌هایی مثل صدای نقاره‌خانه و گنبد و پنجره فولاد خلاصه می‌شود. این کتاب تا به حال با 3 جلد متفاوت چاپ شده است، هرچند هر 3 جلد از جذابیت‌های بصری مناسبی برخوردار بوده‌اند و ارتباط نزدیکی با محتوای داستان داشته‌اند اما این تعدد جلد باعث چندپاره شدن مخاطب و فاصله گرفتن مخاطبان جلد‌های مختلف از هم می‌شود. علاوه بر این در چاپ اخیر این کتاب شاهد جابه‌جایی اسم شخصیت اصلی داستان و خواهرش هستیم؛ 2 شخصیتی که تا حدودی مقابل هم تعریف می‌شوند یکی نماد زن معنوی‌گرای جنگ‌دیده است و دیگری زنی که برای پول تن به ازدواج داده است که این می‌تواند زبان مشترک خوانندگان چاپ‌های مختلف این کتاب را با یکدیگر از بین ببرد. در کنار تمام نکات مثبت و منفی کتاب، دخیل عشق از آن دست از کتاب‌های دفاع‌مقدس نیست که از کلیشه‌ها و ماجراهای تکراری صحبت کند. جذابیت‌های داستانی دخیل عشق مخاطب را با خود تا انتها همراه می‌کند. مخاطب با شخصیت‌های داستان زندگی و درد و رنج شادی‌های آنها را خود تجربه می‌کند. دخیل عشق را می‌توان بی‌وقفه تا انتها خواند... اگر کسی به دنبال کتابی است که بخواهد با آن زندگی کند دخیل عشق گزینه مناسبی‌است.


Page Generated in 0/0225 sec