داوود مؤذنیان: در اندیشه رهبر حکیم انقلاب عقلانیت حقیقتی است که با 2 عنصر عدالت و معنویت کامل میشود و ترابطی تنگاتنگ بینشان حاکم است. بهگونهای که نه عدالت تهی از معنویت و عقلانیت، استعداد این را دارد که عدالت محسوب شود و نه عقلانیت تهی از عدالت و معنویت. مساله معنویت نیز بههمین نسبت است. در حقیقت؛ عدالت، عقلانیت و معنویت با هم محقق میشوند و از یکدیگر غیرقابل انفکاک هستند. در این منظومه فکری، روح و اساس کار معنویت است و عقلانیت بهعنوان مهمترین ابزار کار محسوب میشود و عدالت نیز هدف و مسیر کار است.(1) مسالهای که این یادداشت در پی آن است کشف چرایی این ترابط معنایی است که در ادامه بدان پرداخته میشود.
چرایی ترابط معنویت با عدالت
سوالی که ممکن است در ذهن پدید آید این است که چه ارتباطی بین 2 مفهوم عدالت و معنویت وجود دارد و دلیل این ترابط معنایی چیست؟ براساس نظام اندیشهای رهبر انقلاب که یک منظومه فکری مبتنی بر اصل توحید و آموزههای ناب توحیدی است و تمام ساختارهای این نظام فکری بر این اساس بنا شده، معنویت حقیقتی است که هیچگونه نقطه عطفی با ظلمپذیری ندارد. بر این اساس انسان معنوی کسی است که در مقابل طاغوت و ظلم، سر سازش فرود نمیآورد بلکه با نظام سلطه و طاغوت مبارزه خواهد کرد، چرا که معنویت اصیل و حقیقی در ذات خود ظلمستیزی و ناسازگاری با طاغوت را همراه دارد: «آدم معنویای که با ظلم مىسازد، با طاغوت مىسازد، با نظام ظالمانه و سلطه مىسازد، این چطور معنویتى است؟ اینگونه معنویت را ما نمىتوانیم بفهمیم».(2) این عبارات، بیانگر تفاوت ماهوی و تعریفی «معنویت» در منظومه فکری رهبر انقلاب -یا بهعبارتی نظام اندیشهای توحیدی اصیل- با انواعی از «معنویت»های غیراصیل و سازشکاری است که از درون تفکرات التقاطی و سازشگرایانهای چون انجمن حجتیه پدید میآید که همواره مورد نقد جدی امام خمینی رحمهاللهعلیه بودهاند. این «معنویت» همانند «عقلانیت» در مفهوم انقلابیگری قابل تعریف است(3) و ترابط معنایی دارد با عدالت، چرا که از شاخصههای عدالت در نگاه اسلام سکوت نکردن در مقابل ظلم و استبداد و طاغوت است و در این رابطه احادیث و آیات بسیاری وارد شده است که برای نمونه به حدیثی از حضرت علی علیهالسلام که خود اسطوره و اسوه کامل معنویت، عدالت و عقلانیت توأمان است، اشاره و اکتفا میکنیم: «اَحسَن العَدل نصره المظلوم؛ بهترین عدالت یارى مظلوم است».
چرایی ترابط معنایی عقلانیت با عدالت
سوال بعدی در ارتباط با چرایی درهمتنیدگی بین 2 مفهوم عقلانیت و عدالت است. چه ارتباطی بین این دو برقرار است؟ رهبر انقلاب چرایی این ترابط و درهمتنیدگی را در منتفی شدن عدالت در صورت نفی عقلانیت از عدالت تعریف میکنند. بر اساس نظام فکری رهبر انقلاب، اگر عقلانیت از عدالت نفی شود، عدالت به نقیض خودش مبدل میشود(4) و در عباراتی دیگر متذکر میشوند که نفی این دو از یکدیگر منجر به تبدیل عدالت به ضد خود خواهد شد: «اگر عقلانیت در عدالت نباشد، گاهی اوقات عدالت به ضد خودش تبدیل میشود».(5) این حقیقت با تأمل در منابع اسلامی ظاهر میشود، چرا که عدالت منشائی کاملاً عقلانی دارد. برای نمونه به چند کلام شریف از حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در رابطه با ترابط عقلانیت و عدالت اشاره میکنیم. حضرت در تعریف عدل میفرمایند: «الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضعَهَا؛ عدل آن است که هر چیزی را در جایگاه خود قرار میدهد.»(6) و آنگاه که از ایشان درباره تعریف عاقل سوال میشود، میفرمایند: «هُوَ الَّذی یَضَعُ الشَّیْءَ مَوَاضعَهُ؛ عاقل کسی است که هر چیز را در جایگاه خود قرار دهد».(7) با نگاه به این دو تعریف مشخص میشود 2 مفهوم عدالت و عقلانیت
(با توجه به اینکه عقلانیت همانگونه که گفته شد عبارت است از عقلورزی و خردورزی و عاقل نیز کسی است که از عقلورزی و خردورزی بهرهمند است) تقریباً دارای تعریفی یکسان هستند و این همسانی در تعریف بهدلیل درهمتنیدگی 2 مفهوم و ترابط معنایی آنها و نشأت گرفتن عدالت از عقلانیت است. مؤید این سخن، فرمایشی دیگر از حضرت امیرالمؤمنین است. حضرت در حکمت ۳۱ نهجالبلاغه 4 ریشه را بهعنوان پایههای عدالت نام میبرند که 2 مورد آن «فکرى ژرفاندیش و دانشى عمیق و به حقیقت رسیده» است: «وَ الْعَدْلُ منْهَا عَلَى أَرْبَع شُعَبٍ؛ علی غَائص الْفَهْم وَ غَوْر الْعلْم وَ...: عدل بر چهار پایه برقرار است؛ فکرى ژرفاندیش، دانشى عمیق و به حقیقت رسیده...» سپس در ادامه میفرمایند: «مَنْ فَهمَ عَلمَ غَوْرَ الْعلْم وَ مَنْ عَلمَ غَوْرَ الْعلْم صَدَرَ آن شرایعالحقم: پس کسى که درست اندیشد به ژرفاى دانش رسد. و آنکس که به حقیقت دانش رسد، از چشمه زلال شریعت نوشد». همانگونه که مشاهده میشود حضرت بنمایههای عدالت را فکری ژرف و دانشی عمیق معرفی میکنند و عقلانیت به معنای اصیل و اسلامی نیز چیزی جز این نیست. پس لازمه تحقق عدالت بهمعنای حقیقی آن، دارا بودن یک نظام عقلانی راسخ و کامل است و با نفی لازم قطعاً ملزوم نیز نفی میشود؛ حال یا به نحو نقض یا به گونه مبدل شدن به ضد خود.
چرایی ترابط معنایی عقلانیت با معنویت
سوال آخر در این قسمت درباره چرایی رابطه میان عقلانیت و معنویت است. از آنجا که عقلانیت در نگاه اسلامی آن، صرفاً تکیه بر تجربیات و عوامل مادی ندارد بلکه یک بعد مهم آن مساله ماورا، اراده و سنتهای الهی و عوامل معنوی است، ارتباط بین معنویت و عقلانیت هویدا میشود. برای نظرکننده در آیات و روایات این پیوند میان عقلانیت و معنویت و نفی جدایی این دو از یکدیگر کاملاً مشهود و بارز است. در نظام فکری رهبر انقلاب نیز جدایی بُعد معنویت از محاسبات روزمره و دنیوی یک خطای محاسباتی محسوب میشود.(8) نکته قابل ذکر در این قسمت این است که مراد از معنویت؛ اخلاص، توکل، اعتقاد به عالم ملکوت و ماورا، اراده و مشیت الهی در امور، تکلیفمداری، اهل توسل بودن، اهل استمداد از خدا بودن و اهل عبادت و پایبندی به شریعت بودن است که این موارد از بیانات رهبر معظم انقلاب استخراج میشود.(9) معنویت در اینجا معنویت منهای دینداری و شریعت یا به عبارتی معنویت سکولار همانگونه که برخی روشنفکران دینی ادعا کردهاند نیست، چرا که در حقیقت، معنویت منهای دینداری و شریعت، معنویت محسوب نمیشود. بر این اساس «پایبندی به شریعت» را میتوان قدر مشترک امور یادشده دانست و از آن بهعنوان عبارت اٌخرای «معنویت» یا حداقل، لازمه آن یاد کرد. «معنویتی که بر اصول عقلانی استوار نباشد یا معارض آن باشد، نمیتواند تأثیری فراتر از آرامش موقت بر جان انسان بگذارد. رشد و صعود بهسمت امور متعالی، بدون تشخیص دقیق هدف، راه و ابزار لازم برای وصول، ممکن نیست و تعیین هریک از این امور نیز در گرو استفاده از اصول عقلانی است. از سوی دیگر، پایبندی به چارچوب عقل، مانع پیدایش و رشد نحلههای خرافی به نام معنویت میشود. پذیرش اصول بدیهی عقل، مستلزم پذیرش نتایج عقلانی در ارزیابی گونههای متنوع معنویت است. بهعبارتدیگر، معنویت حقیقی، نه با اصول بدیهی(عقلانی) متعارض است و نه با نتایج قطعی آن».(10) از آنجا که در نگاه اسلام، شرع و عقل تفکیکناپذیرند و از هم جدایی ندارند، عقلانیت و معنویت یا بهعبارتدیگر عقلانیت و شریعت نیز تفکیکناپذیر و درهمتنیدهاند.
----------------------------------
پینوشت
۱- بیانات مقام معظم رهبری/ ۲۵/۵/۱۳۸۳
۲- همان/ ۸/۶/۱۳۸۴
۳- مقام معظم رهبری در سخنرانی بهمناسبت بیستوهشتمین سالگرد رحلت امام خمینی عقلانیت را در انقلابیگری تعریف کردند.
۴- ر.ک: بیانات مقام معظم رهبری/ ۲۵/۵/۱۳۸۳
۵- بیانات مقام معظم رهبری/ ۱۶/۶/۱۳۸۸
۶- نهجالبلاغه، ترجمه مرحوم دشتی، حکمت ۴۳۷
۷- همان، حکمت ۲۳۵
۸- ر.ک: بیانات مقام معظم رهبری/ ۱۶/۴/۱۳۹۳
۹- برای نمونه ر.ک: بیانات معظمله در بیستوهشتمین سالگرد رحلت امام.
۱۰- نقد نظریه تباین دین و معنویت، عبدالله محمدی، فصلنامه معرفت کلامی۷، پاییز۱۳۹۰، ص۱۱۵
منبع: Khamenei.ir