ناصر نوبری: آنچه آقای امانوئل مکرون درباره ضرورت مذاکره بر سر وضعیت برنامه هستهای ایران بعد از سال 2025 گفته است، یک نشانه خوب برای وضعیت وفاداری اروپاییها به برجام و قواعد آن نیست. آقای مکرون خوب میداند سلف او در مذاکرات هستهای بر سر چه چیزی توافق کرده است ولی حالا برخلاف برجام و قواعد آن خواستار مذاکره بر سر برنامه هستهای ایران پس از سال 2025 است.
آقای مکرون در واقع همان خواسته ترامپ را به آقای روحانی گفته است. ترامپ از همان ابتدای ریاستجمهوری وعدههای انتخاباتیاش درباره برجام را یادآوری کرد. برنامه اصلی ترامپ برای برجام، استفاده حداکثری از منافذی بود که اوباما در این توافق ایجاد کرده بود. به صورت مشخص ترامپ روی 2 موضوع تمرکز کرده است. ابتدا گزاره نظارت که از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با تمرکز بر مفاد پادمان آن را مطرح کرده است. ماجرای سفر نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل و طرح موضوع بازرسی از مراکز نظامی ایران در همین راستا انجام شد و متاسفانه آقای آمانو نیز گفت مراکز نظامی ایران طبق انپیتی، در دسترس آژانس قرار دارد. در این حوزه شرایط برای ترامپ فراهم است.
اما محور دومی که ترامپ دست روی آن گذاشت، باز بودن انتهای برجام یا اصطلاحا همان بند «غروب آفتاب» است. در برجام وضعیت برنامه هستهای ایران پس از اتمام دوره زمانی 10ساله مشخص نشد و حالا ترامپ به دنبال آن است تا با فشار بر ایران، محدودیتهای هستهای در برجام را از یک دوره 10 ساله تبدیل به محدودیتهای مادامالعمر کند.
آنچه آقای مکرون، رئیسجمهور فرانسه در نیویورک به آقای روحانی گفته، در واقع تقویت همین محور دوم نقشهای است که ترامپ برای برجام کشیده است. مکرون میگوید باید درباره وضعیت برنامه هستهای ایران پس از سال 2025 مذاکره و نگرانیهای ترامپ برطرف شود. خب! مشخص است که این موضع فرانسه در واقع باز کردن میدانی است که از یک طرف مقوم زیادهخواهی آمریکا است و از طرف دیگر نشاندهنده وفادار نبودن به برجام.
مذاکره درباره برنامه هستهای ایران پس از برجام، در واقع خلاف مبانی مذاکرات هستهای طی 4 سال گذشته است. این را آقای مکرون میداند. ایران و 1+5 طی 4 سال گذشته براساس یک بستر و مبانی مشخص مذاکره کرده و به برجام رسیدند. قرار بود طرفین دادهها و ستاندههایی معقول مبادله کنند (که البته طرف ایرانی با ضعف خود ستاندههای بسیار کمتری نسبت به ستاندههای طرف مقابل دریافت کرد). ایران برای 10 سال برنامه هستهای خود را تعطیل یا نیمهتعطیل کرد برای اینکه بهانهجویی طرف مقابل برطرف و در مقابل تحریمهای ظالمانه هستهای برداشته شود. این مبنای توافق برجام بود. هر آنچه در جزئیات برجام و وضعیت تعهدات آن رخ داد در قالب این بستر رخ داد.
اما آنچه حالا ترامپ و اینک آقای مکرون میگویند خلاف قاعده و مبنای برجام است. اینکه ایران پس از دوره برجام با برنامه هستهای خود چه میکند، اساسا چه ربطی به برجام دارد که حالا یکی از شروط بقای آمریکا در برجام شده است؟
از طرف دیگر وضعیت برنامه هستهای ایران باید براساس قواعد و قوانین بینالمللی سنجیده شود. محدودیتهای برجام صرفا یک آوانس با خیال رفع نگرانیهای ساختگی آمریکا و برداشتن رژیم تحریمهای ظالمانه بوده است، بنابراین طرح مذاکره درباره برنامه هستهای ایران پس از دوره زمانی برجام، در واقع تکرار همان ادعاهای اوباما قبل از برجام و در واقع به معنای بازگشت اختلاف هستهای به اواخر دهه 80 شمسی است!
حالا شما تصور کنید اگر قرار بود 4 سال قبل در آستانه مذاکرات هستهای در دوره جدید، طرف 1+5 با ادبیات فعلی ترامپ و مکرون درباره برنامه هستهای ایران وارد مذاکره میشد، اساسا امکان مذاکره یا توافق وجود داشت؟ خیر! مذاکره برای محدودیت دائمی برنامه هستهای ایران یعنی فشار برای نادیده گرفتن حقوق قانونی و بینالمللی یک کشور!
به همین دلیل این موضوع اساسا غیرقابل پذیرش و غیرقابل مذاکره است. اساسا ما درباره حقوق هستهای مردم و حقوق نسلهای آینده حق مذاکره نداریم و هرگونه ورود به این مذاکرات نامشروع است. کاری که فرانسویها میکنند و اظهاراتی که رئیسجمهور فرانسه در دیدار آقای روحانی مبنی بر ضرورت مذاکره بر سر برنامه هستهای ایران پس از سال 2025 مطرح کرده است، خلاف قواعد و مبانی برجام بوده و متاسفانه حاکی از آن است که آنها در ماجرای برجام، جانب ترامپ را گرفتهاند. مذاکره مجدد بر سر وضعیت برنامه هستهای ایران تلاشی برای اعمال محدودیتهای بیشتر علیه ایران به بهانه حفظ برجام است. فرانسویها یک بار دیگر نشان دادند غیرقابل اعتمادند.