سعید ناصری: روز سهشنبه در روزگاری که بسیاری از برنامههای فرهنگی، دورقمی نشده و به دلایل ارضی و سماوی بسیار، نیمهتمام میمانند، شاهد رسیدن برنامه عصرانههای ادبی خبرگزاری فارس به عدد ۱۰۰ بودیم. برنامهای که به گفته کامران پارسینژاد، حتی جزو رسالتهای تعریف شده و مورد انتظار از این خبرگزاری نبوده است. برنامهای که علیالقاعده جزو وظایف و رسالتهای سازمانها و نهادهای فرهنگیای است که برای همین کارها تأسیس شدهاند و بودجه دریافت میکنند.
روال این عصرانهها اینگونه است که هر بار از یکی از چهرههای فرهنگی- ادبی جبهه انقلاب که مورد غفلت و بیمهری اغلب عامدانه رسانهها قرار گرفته است، تقدیر شده و برای آثارش رونمایی گرفته میشود. برنامهای که نخستین اجرای آن فروردین 92 برگزار شد و همگان منتظر بودند تا ببینند قرعه رندترین شماره این عصرانهها به نام کدام یک از اهالی فرهنگ و ادب رقم میخورد که در اقدامی غافلگیرانه و قابل تحسین، این شانس نه به نام یک نفر که به نام همه ۹۹ چهره تقدیرشده قبلی خورد که برای پاسداشت و دیداری مجدد دعوت شده بودند. بنر مراسم نیز منقش به تصاویر چهرههای تقدیرشده بود.
قدر داشتههایمان را نمیدانیم
دکتر غلامعلی حدادعادل، چهره فرهنگی- سیاسی دعوت شده به این نشست، در سخنانی کوتاه ضمن اشاره به همزمانی این نشست با روز ملی شعر و ادب پارسی و تجلیل از شخصیت ملی شهریار، به مقایسه 2 جریان مدافع انقلاب و جریان روشنفکری در حمایت و پاسداشت داشتهها و چهرههای فرهنگی و ادبی منسوب به خودشان پرداخت. به باور رئیس فرهنگستان، «جریان روشنفکری و مخالفان ما از دیرباز تا همین امروز هوای همدیگر را داشته و دارند، برخلاف ما که عموماً کاری به کار یکدیگر نداریم و قدر داشتههایمان را نمیدانیم». وی یکی از دلایل عدم باور به خودیها را نوعی خودباختگی و احساس حقارتی دانست که بر اساس آن هرچه خودمان داریم به چشمان نمیآید.
حدادعادل در ادامه با گله از اهالی فرهنگ گفت: اگر بهانه این است که قبل از انقلاب ساواک فعال بود و امکان آن نبود که از همدیگر و از جریانهای انقلابی حمایت کنیم اما پس از انقلاب که کشور در دست خود ما بوده است، چه توجیهی برای این کمکاریها داریم؟ تشکر از خبرگزاری فارس و حسین قرایی پایانبخش صحبتهای دکتر حدادعادل بود. وی گفت: این نوع کارها باید تقویت شود، گسترش یابد و عمق پیدا کند و همیشه هم عاشقی چون حسین قرایی لازم است تا عاقلان از آن بهره ببرند. سیدنظامالدین موسوی، مدیرعامل خبرگزاری فارس نیز در ادامه با اذعان به اینکه این دورنما را از ابتدا برای این عصرانهها متصور نبود، گفت: حقیقت این است 4 سال پیش در سال 92 که نخستین شعله عصرانه ادبی فارس برافروخته شد، ما را به سختجانی خود این گمان نبود. اگر کاری کردهایم بیهیچ منتی وظیفهمان بوده و البته به قدر و اندازه ظرفیتمان توانستیم حرکت کنیم اما علیالقاعده ارتقای سطح ادب و هنر باید با برداشتن موانع صورت گیرد، ضمن اینکه همافزایی تمام دستگاههای مسؤول را نیز میطلبد. اگر تدبیر دستگاههای مسؤول بر این بود که با همفکری مؤلفان، شعرا و ادبا سامانهای شکل میگرفت که اندک مؤونه فرهنگ برای اهل فرهنگ در نظر گرفته میشد بهتر این بود نحوه هزینهکرد آن مؤونه نیز با نظر خود اهالی فرهنگ و قلم انجام میگرفت اما متاسفانه در همه دولتها فرهنگ مظلوم است.
قرایی به اندازه یک ستاد کار میکند
مصطفی محدثیخراسانی با اشاره به 2 ویژگی هوشمندانه بودن و کمهزینه بودن این برنامهها گفت: اگر در ۴ سال گذشته خبرهای ادبی را دستهبندی کنید، حجم قابل توجهی از آن، متعلق به همین نشستهای ادبی خبرگزاری فارس خواهد بود. این برنامه توانسته در فضای ادبی تأثیرگذار باشد و جو وفاق، همدلی و رغبت را در فضای رسانهای فرهنگ و هنر کشور ایجاد کند. دکتر محمود اکرامیفر نیز در سخنانی این کار فارس و در کنار آن سازمان اوج را کارستان نامید و افزود: در ظاهر این قبیل برنامهها تجلیل از شاعر و در باطن تجلیل از دانایی است. به باور این شاعر، عصرانههای ادبی فارس در مسیر تولید و ترویج دانایی حرکت میکند و در فرهنگپذیری جامعه نقش دارد. او زحمات حسین قرایی را به تنهایی به اندازه کارهای یک ستاد دانست. عبدالرحیم سعیدی نیز در این نشست با اشاره به برتر بودن خبرگزاری فارس در ارائه اخبار ادبی بین سایر رسانهها 3 پیشنهاد برای استمرار عصرانهها ارائه کرد؛ اول بردن این برنامه به مراکز استانها و شهرستانها و دوم ایجاد یک باشگاه صدتایی که همه افراد تقدیرشده در آن عضو باشند و مرکزی برای همفکری و دیدار آنها باشد. سومین پیشنهاد این شاعر اختصاص یکی از عصرانهها به نام خود حسین قرایی بود.
شاعر و نویسنده جریانشناس آزار میبیند
علیاکبر والایی، داستاننویس سخنران بعدی این نشست، نشان دادن آنچه را قبل از آن نهان بوده است یکی از اهداف این عصرانهها دانست و افزود: ما رژیم صهیونیستی را دشمن میدانیم اما همانها با اهالی قلمشان قراردادهایی را میبندند که یکی از شخصیتهای رمانشان را فرد یهودی مثبت معرفی کنند. آنها موشک هم تولید میکنند اما به این نتیجه رسیدهاند باید عقبه موشک حفظ شود ولی ما در ایران مشاهده میکنیم ناشر برای کسر ۱۰ یا ۱۲ درصد با نویسنده چانه میزند. «مراکز فرهنگی سعی میکردند از ما نویسندگان و شاعران بردگانی بسازند که مطیع آنها باشیم و طبق میل آنها مطلب بنویسیم ولی ما بچههای انقلاب بودیم و به این کار تن ندادیم». این سخن دردمندانه اکبر خلیلی است که در ادامه آن افزود: قدرت قانونی ما را وقتی گرفتند که ما را زیر چتر ناشران بردند. به ما گفتند بروید برای کارهایتان ناشر پیدا کنید تا نتوانیم حرفمان را بزنیم. حسین اسرافیلی، شاعر نیز در سخنانی کوتاه پیشنهاد داد در کنار برنامههای نکوداشت چهرههای ادبی از یکی از صاحبنظران هم دعوت شود که درباره بعضی معضلات فرهنگی صحبت کند. کامران پارسینژاد، منتقد ادبی و نویسنده، سخنران بعدی این نشست بود. وی با اشاره به اینکه اگر حمایت خبرگزاری فارس نبود این راه ارزشمند طی نمیشد، افزود: بر خلاف شاعران و نویسندگان پستونشین، اگر نویسنده و شاعری جریانشناس شود آزار میبیند. آن زمان حتی خبرگزاریهای متعهد و مطرح هم سراغش نمیروند و پاسخش را نمیدهند. وی پیشنهاد داد خبرگزاری فارس در بخش ادبیات نشستهایی را با نویسندگان و شاعرانی که در بحث جریانشناسی اطلاعاتی دارند برگزار کند. دکتر رضا شیبانیاصل، شاعر آذربایجانی ترجیح داد در فرصتی که در اختیار دارد از معضلات فرهنگی دیارش صحبت کند. وی گفت: از دستاندرکاران فرهنگی میخواهم آذربایجان را مدنظر قرار دهند و با از انزوا خارج کردن شاعران میهنپرست آذربایجان آنها را ببینند. وی افزود: پدیدههای فرهنگی در آنجا فراتر از ایران و در قفقاز و ولایات آن طرف ارس نیز تأثیر میگذارند، بنابراین برای صدور اندیشههای ایرانی و شیعی فرصت خوبی در اختیار داریم. در ادامه نشست از محسن کاویانی، شاعر آیینی درخواست شعرخوانی شد. وی که دل پردردی از بیتوجهیها و کممهریها به شاعران شهرستانی داشت قبل از شعرخوانی گفت: امروز شاعر جوان انقلابی اگر بخواهد طبق فرموده رهبرش مطالبهگر باشد باید کنج اتاق خود بنشیند و بزم شاعران را نگاه کند. شاهد بودهایم که بارها رهبر حکیم انقلاب به اهمیت توجه به ظرفیتهای شاعران دور از پایتخت اشاره کردهاند اما مدیران اگر بخواهند به این مهم عمل کنند به شهرستانیهایی بها میدهند که بله قربانگوی آنها باشند. وی گفت: حسین قرایی را فردی دیدم که دلش برای شاعران شهرستانی میتپد. دغدغهمند بود و روزی که تریبون دست شاعران همیشگی بود در حد توان به شاعران شهرستانی و بیتریبون پرداخت. علاوه بر محسن کاویانی، احمد بابایی، دیگر شاعر آیینی کشور نیز در این نشست با قرائت چند شعر پرشور حاضران را به وجد آورد.
وضعیتی در لبه پرتگاه
نوبت انتهایی سخنرانی در یکصدمین عصرانه ادبی به حسین قرایی، دبیر و برگزارکننده اصلی این عصرانهها رسید. وی با اشاره به پیشینه این نشستها و تشکیل نخستین گعدههای ادبی در منزل پدریاش در شهرستان پیشوا گفت: مشکل اصلی این است که خود اهالی فرهنگ کار نمیکنند و فشل شدهاند. با حرافی و سخنرانی کارها پیش نمیرود. وی در ادامه وضعیت فعلی فرهنگ و ادبیات کشور را وضعیتی در لبه پرتگاه دانست و نجات آن را از این وضعیت در گرو احساس مسؤولیت اهالی فرهنگ دانست. به باور قرایی هر شاعر و نویسنده خودش به تنهایی یک لشکر است که میتواند با حضورش در محفلی بمبی ادبی منفجر کند. وی در انتها با بیان خاطرهای از دیدار با مقام معظم رهبری در خلال دیدار با شاعران کشور گفت: سال گذشته خدمت آقا بودیم. کتاب تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران؛ جلد اول و دوم را خدمت ایشان ارائه کردم. احساس کردم حضرت آقا با نگاهشان میگویند همین مسیر را ادامه بده، لازم به گفتن به بنده نیست. من واقعاً شرمنده شدم. مدتی پس از آن هم پیغامی به من رسید که گفتند آقا فرمودند: «کار خوبی بود عصرانه آقای سرهنگی»؛ پیش خودم گفتم از این پس باید بیشتر مراقب باشیم، چون رهبر حکیم انقلاب برنامههای فرهنگی جمعهای ۱۰ نفره ما را هم دنبال میکنند.
در پایان این برنامه با اهدای هدایا و لوح تقدیر از خدمات حسین قرایی تقدیر شد. همچنین از تمبر یادبود یکصدمین عصرانه ادبی رونمایی شد و میهمانان شرکتکننده در این نشست هرکدام با نوشتن جملهای کوتاه روی تابلوی آن، آن را ماندگارتر کردند؛ قرارگاهی با نام قرایی، یکی از این جملات بود که شاید بهترین توصیف از شخصیت حسین قرایی باشد. شخصی که به تنهایی به اندازه یک سازمان، نهاد و قرارگاه کار میکند و ادعایی هم ندارد. مرتضی سرهنگی، یوسف قوجق، جواد محقق، محمدرضا اصلانی، کامران شرفشاهی، محمدعلی گودینی، جواد کلاته، فاطمه طارمی، غلامرضا سلیمانی، ایرج قنبری، کاظم جیرودی، مهدی تقینژاد، حسین احمدی، سیدضیاءالدین خالقی، محمدحسین قدمی و... از چهرههای مطرح شرکتکننده در این نشست بودند.