محمدحسین قدمی: با گذشت چند روز از سالروز ورود سینما به ایران و بزرگداشت «روز سینما» که با لطف «شورایعالی انقلاب فرهنگی» برای دومینبار به تقویم کشورمان بازگشته است؛ جا دارد این مناسبت را بهانهای برای تحلیل آرزویی قرار داد که مدت زیادی است کشمکشهای فراوانی را برای تحقق آن متحمل شدهایم. «دوگانگیها در تحلیل فیلمی همچون فروشنده به کارگردانی «اصغر فرهادی» تا انتقادات بجا از مطلوب نبودن بسیاری از فیلمهای سینمایی که هم هزینه فراوان و هم زمان زیادی برای ساخت آنها صرف شده»، این روزها بلای خانمانسوز سینمای ایران اسلامی است.
آنچه بیش از همه مورد توجه همگان بوده و هست، تاثیرات مختلف سینمای هالیوود که کمکم تبدیل به الگویی برای سینمای تمام کشورهای جهان شده بر مخاطبان آن است که با نگرشی دقیق میتوان دریافت فیلمهای سینمایی ایرانی، آنطور که باید و شاید رسالت توزیع ارزشها و فرهنگهای مختلف را بر دوش نگرفتهاند و این همان انتقاد اصلی بسیاری از مخاطبان سینما و حتی سریالهای تلویزیونی است!
هر چند در میان اکران این حجم از فیلمهای سینمایی، آثار ارزشی، اجتماعی و فرهنگی هم به چشم میخورد اما باید گفت سینمای ایران تاکنون فقط کمی نزدیک به ساخت فیلمهایی همچون «تکتیرانداز آمریکایی» شده است.
«تکتیرانداز آمریکایی» (American sniper)، فیلمی از سینمای هالیوود به کارگردانی کلینت ایستوود، محصول سال 2014 است که بر اساس داستان زندگی یک تکتیرانداز رکورددار ارتش آمریکا به نام «کریس کایل» ساخته شده است. کایل در جریان جنگ دوم عراق (نبرد فلوجه)، در 4 ماموریت به عراق فرستاده شده و همزمان با روایت این ماموریتها فیلم، زندگی او را نیز روایت میکند: «همسر کایل ناراحت از حضور او در عراق است و ولی کایل معتقد است برای دستیابی به شرافت و حفاظت از وطن با تروریستها میجنگد.» همچنین در سکانسی جالب از این فیلم، کودکی یک نارنجک روسی(!) از مادر خود دریافت کرده و به سوی کاروان نظامی آمریکا میدود که هدف تکتیرانداز ارتش آمریکا یعنی کایل قرار گرفته و کشته میشود!
پیام این بخش چندین دقیقه جلوتر، هنگامی کامل میشود که یک مرد با آرپیجی قصد شلیک به سمت ماشین نظامی ارتش ایالات متحده را دارد و او هم توسط کریس کایل کشته میشود اما بعد کودکی عراقی به سمت آرپیجی آمده و آن را بر دوش خود میگذارد، در این هنگام کایل با خود آرزو میکند که کودک اسلحه را بیندازد تا مجبور به کشتن او نشود و در ثانیه آخر این امر اتفاق میافتد! حقههای این فیلم تمامشدنی نیست، کایل و همرزمانش به شام عید قربان توسط یک مسلمان دعوت میشوند و ناگهان کایل به شکلی عجیب در مییابد آن فرد مجموعهای از اسلحه و مهمات را در خانه خود نگه میدارد و او هم با تروریستها در ارتباط میباشد!
این فیلم جنجالبرانگیز علاوه بر انتقادات بسیاری از رسانههای معتبر و بزرگ جهانی، واکنش رهبر حکیم انقلاب اسلامی را نیز در پی داشت: «همین فیلم «تکتیرانداز» که حالا سروصدایش بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق میکند یک جوان مثلاً فرض کنید مسیحی یا غیرمسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمیآید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را؛ آنطور که نقل کردند، ما که این فیلم را ندیدیم. این روش روش مورد پسند اسلام نیست؛ اسلام معتقد است به انصاف».
همچنین ایشان با نقل قول از ماجرای حمله به شهر الانبار و آوردن جمله معروف امام علی(ع) درباره هجوم به خانه یهودیان و مسیحیان که زیر سایه حکومت اسلامی زندگی میکردند، به انتقاد از این فیلم پرداختند. با این وجود، فارغ از پیامهای غیرانسانی و خلاف حقوق بشر و تحریفات فراوان تاریخی که در این فیلم بیننده را به فکر و اندیشه وامیدارد، قهرمانسازی از فردی قاتل و توجیه دخالتهای سیاسی ایالات متحده آمریکا در هزاران کیلومتر آن سوتر از مرزهای خویش، مبحث اصلی است که فقط با یک فیلم سینمایی به خورد مخاطب داده میشود. حال باید از دستاندرکاران، کارگزاران و تمام کسانی که در سینمای ملی سهیمند، پرسید: تاکنون چه مراحل و پروژههایی برای تبلیغ و القای ارزشهای ملی و موهبتهای ایران اسلامی انجام داده شده است. سوالی که قاعدتاً خود پاسخ آن را میدانیم. بنابراین مطالبه اصلی در این زمان، از سینمای ملی، کنار گذاردن اکران فیلمهای سینمایی بیهدف و توجه بسیار به فیلمهایی است که به نوعی مبلغ اندیشه و راه ما است. بدون شک کوچکترین دستاورد این تغییر عظیم در سینما، کاهش اسلام هراسی و تروریست دانستن مسلمانان در مجامع و جوامع بینالمللی است که هم باعث افزایش کیفیت فیلمها و هم موجب رساندن سطح آنها به امتیازات بزرگ جهانی میشود.