printlogo


کد خبر: 182250تاریخ: 1396/7/10 00:00
رضا اسماعیلی مطرح کرد
شعر «ضدآیینی» در محرم!

رضا اسماعیلی می‌گوید: شاهد چاپ شعرهایی با موضوع عاشورا هستیم که فقط نام شعر عاشورایی را با خود یدک می‌کشند و گاه حتی محتوا و مضمونی ضددینی و آیینی دارند. شعرهایی که بوی کفر، شرک و وهن به بزرگان دین از آنها به مشام می‌رسد! به گزارش ایسنا، این شاعر آیینی کشورمان همزمان با ایام سوگواری ماه محرم با توجه به لزوم دقت در انتخاب شعرها، نوحه‌ها و مرثیه‌هایی که در این ایام از سوی مداحان در هیات‌ها و مراسم مذهبی خوانده می‌شود در یادداشتی با عنوان «شعر ضدآیینی!» نوشت:
درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین
بذر همت در جهان افشاند، افکار حسین
«گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش‏»
این کلام نغز می‏‌باشد ز گفتار حسین
«مرگ باعزت ز عیش در مذلت بهتر است‏»
نغمه‌ای می‏‌باشد از لعل گهربار حسین
فضل‌الله صلواتی
شعر بالا، نمونه‌ای از یک شعر عاشورایی فاخر و ارجمند است که جان و جهان قیام عاشورا را که آزادگی و ستم‌ستیزی است، بخوبی و در آینه‌ای روشن به تماشا گذاشته است ولی متاسفانه در کنار شعرهای خوش‌مضمون و انسان‌سازی چون این شعر، هر سال در ایام محرم- بویژه در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی- شاهد چاپ و انتشار شعرهایی با موضوع عاشورا هستیم که فقط نام شعر عاشورایی را با خود یدک می‌کشند و گاه حتی محتوا و مضمونی ضددینی و آیینی دارند. شعرهایی که بوی کفر، شرک و وهن به بزرگان دین از آنها به مشام می‌رسد. شعرهایی که در قاب و قالب «زبان‌حال» گویی و با لهجه‌ای وهن‌آلود، چوب حراج به آبروی اهل بیت می‌زنند! در بعضی از شعرهایی که لهجه «زبان حال»گویی دارند، شاعر با بی‌اعتنایی تمام به شأن و جایگاه بزرگان دینی، از زبان اهل بیت به عجز و لابه و آه و آوخ‌گویی پرداخته است. در حالی‌که معصومین و خاندان رسالت اسوه‌های عزت نفس، مناعت طبع، شهامت، شجاعت، پایداری و استقامت بودند و در سخت‌ترین شرایط نیز حسرت یک آخ را هم بر دل دشمن گذاشته‌اند. شاعرانی که با چنین بیانی از زبان خاندان رسالت سخن می‌گویند، جان و جهان آموزه‌های دینی را درنیافته‌اند و با سیره عملی بزرگان دین آشنا نیستند، اگر نه هرگز به خود اجازه نمی‌دادند شعرهایی از جنس شعر زیر بگویند. در شعر زیر شاعر از زبان مولی الموحدین، علی(ع) سخن می‌گوید (با عذرخواهی از ساحت ملکوتی آن امام همام):
زیر چشمان زن من جای دست مرد بود
زیر چشمانم ورم افتاد، دستم بسته بود
به گمانم میخ را محکم نکوبیدم به در
در به روی همسرم افتاد، دستم بسته بود
سرودن چنین شعرهایی نشانه آن است که ما در منزل «محبت» اهل بیت (ع) متوقف مانده‌ایم و به قله «معرفت» صعود نکرده‌ایم. به تعبیر ساده‌تر اهل بیت را دوست داریم ولی آنها را خوب نمی‌شناسیم و دوستی ما با بزرگان دین مثل «دوستی خاله خرسه» است، یعنی به‌رغم اینکه نیت‌مان خیر است و می‌خواهیم آنها را بزرگ کنیم، کوچک‌شان می‌کنیم و به جای سربلندی، باعث سرشکستگی‌شان می‌شویم. من یقین دارم شاعر ارجمندی که چنین شعری را سروده است، اگر پیش از سرودن، یک بار احادیث زیر را خوانده بود، هرگز دست به سرودن چنین شعری نمی‌زد: قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیه السلام: «اِتَّقُوا اللهُ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَیْنا کُلَّ مَوَّدَة، وَ اَدْفَعُوا عَنّا کُلُّ قَبیح، فَإنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حُسْن فَنَحْنُ أهْلُه وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ؛ تقوای الهی را- در همه امور- رعایت کنید و زینت‌بخش ما باشید و مایه ننگ ما قرار نگیرید، سعی کنید افراد را به محبت و علاقه ما جذب کنید و زشتی‌ها را از ما دور کنید. درباره ما آنچه از خوبی‌ها بگویند صحیح است و ما از هرگونه عیب و نقصی مبّرا خواهیم بود.» (بحارالأنوار، ج 75، ص 372)
امام صادق علیه‌السلام فرمود: «مَعاشِرَ الشیعه! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ و قَبیحِ القَوْلِ(5)؛ ‌ای گروه شیعه! زینت ما باشید، نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید و زبان‌تان را حفظ کنید و آن را از زیاده‌روی و زشت‌گویی بازدارید». (امالی صدوق، ص 327، ح17، مشکوه الانوار، ص 173، منتخب میزان الحکمه، ص239)
قیام عاشورا، قیام عزت، سربلندی و افتخار است. شاعر عاشورایی نیز باید با درک این دقیقه و سرلوحه قرار دادن شعارها و رجزهای عاشورایی، پا به این حریم مقدس بگذارد و دست به خلق و آفرینش آثار ادبی بزند. شعر عاشورایی باید شعری باصلابت و «عزت‌مدار» باشد و در قاب و قالب شعارهای زیر، حماسه انسان‌ساز حسینی را در پیش چشم جهانیان به تماشا بگذارد: «هَیهاتَ مِنا الذلَه؛ دور باد از ما ذلت و خواری»، «أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیِّ، آلَیْتُ أَنْ لا أَنْثَنی»؛ «أَحْمی عِیالاتِ أَبی، أَمْضی عَلی دینِ النَّبِیِّ؛ منم حسین ابن علی، سوگند یاد کردم که [در برابر دشمن] سر فرود نیاورم، از خاندان پدرم حمایت می‌کنم و بر دین پیامبر رهسپارم».
«مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیاه فی ذُلٍّ؛ مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است!»
«اِنی لا اَرَی المَوتَ الا سَعادَه و الحیاه مع الظالمین الا بر ما؛ من مرگ را عین سعادت و خوشبختی می‌دانم و زندگی با ستمگران و ظالمان را شکنجه‌ای دردناک».
«إن کانَ دین مُحَمَّداً لَمْ یَستَقِم الَّا بِقَتلی فَیاسُیُوف خُذینی؛ اگر دین محمد جز با کشته شدن من استوار نمی‏‌شود، پس ‌ای شمشیرها! بیایید و مرا در آغوش خویش گیرید».
«إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید».
جان کلام آنکه شعر عاشورایی، رسانه‌ای برای ترویج فضیلت‌ها و ارزش‌هاست. شعر عاشورایی، شعر عشق، حماسه، عرفان، حکمت، پایداری، ستم‌سوزی، استکبارستیزی، حق‌طلبی و عدالت‌خواهی است. هرکس چیزی غیر از این بگوید و به گونه‌ای دیگر بیندیشد، به یقین راه به خطا برده و از مسیر روشن و سعادت‌بخش نهضت و قیام حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) فاصله گرفته است که هرگز اینچنین مباد.


Page Generated in 0/0065 sec