گروه اقتصادی: با وجودی که دولت کاهش نرخ تورم و مثبت شدن رشد اقتصادی کشور را از دستاوردهای خود میداند اما اقتصاددانان معتقدند اگرچه کاهش تورم فینفسه رویکردی درست است اما اقتصاد کشور نیز باید همزمان با سیر نزولی تورم متحول و متحرک میشد، این در حالی است که رکود همچنان گریبان اقتصاد کشور را گرفته و دولت نتوانسته در این بخش موفق عمل کند. موسس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف در این باره گفت: موفقیت دولت یازدهم را با شاخصهای مختلفی میتوان بررسی کرد. اینکه تورم را توانستند کنترل کنند یک موفقیت است، چون هیچ اقتصادی نیست که با وجود تورم بالا رشد مستمری داشته باشد یا بتواند موفق باشد. علینقی مشایخی درباره عملکرد اقتصادی دولت یازدهم اظهار کرد: به دنبال بالا رفتن نرخ تورم، نرخ سود بانکی هم افزایش مییابد. با نرخ بالای سود بانکی ریسک سرمایهگذاری افزایش پیدا میکند و سرمایهگذاری اتفاق نمیافتد. در نتیجه جامعه به سمت جلو حرکت نمیکند. همین مساله شرایطی را فراهم میکند که بیشتر فعالیتها معطوف به خرید و فروش و دلالی شود. مشایخی تصریح کرد: دولت یازدهم در خروج از رکود به اندازه کافی موفق نبود، البته شرایط خاصی هم بر کشور حاکم بوده مثلا پابرجا ماندن تحریمها و عدم ارتباط با خارج از کشور برای جذب سرمایه مشکلات زیادی را ایجاد کرد. مشکلات در معاملات با خارج از کشور یا حتی صادرات به آن سوی مرزها هم کاملا مشهود بود. به عنوان نمونه صادرات خدمات فنی و مهندسی که میتوانست پتانسل خیلی خوبی باشد اتفاق نیفتاد. دلیل آن هم تحریمهای بانکی است که هنوز به ایران تحمیل میشود بنابراین در این بخش خروج از رکود به طور کامل اتفاق نیفتاد. وی گفت: دولتمردان در بخش نفت خوب عمل کردند. هم ظرفیت تولید نفت بالا رفت و هم مشتریان جدیدی را جذب کردند تا پیشرفت صنعت نفت ما کلید بخورد اما وضعیت خروج از رکود در اقتصاد ما را ترکیبی از اینها تشکیل میدهد. وی افزود: وقتی رکود باشد و سرمایهگذاری به اندازه کافی انجام نشده باشد، شغل هم به تعداد مورد نیاز ایجاد نمیشود. این اقتصاددان افزود: سیل عظیم بیکاران در حال ورود به بازار هستند و دولت نتوانسته این سیل را مهار کند و به سمت شغل سوق دهد. بنابراین برای مساله خروج از رکود باید روی ترکیبی از این شاخصها بحث کنیم. اقتصاد ما به طور کامل از رکود خارج نشده است ولی چند چیز را باید در نظر گرفت. مشایخی عنوان کرد: فرض کنید یکی از بخشهای مهمی که میتوانست رونق را در اقتصاد کشور ایجاد کند بخش ساختمان و مسکن بوده است. در بخش مسکن بیشتر از حدی که لازم بوده سرمایهگذاری انجام شد. وقتی تحریم و تورم در اقتصاد کشور وجود داشته، بخش پرمنفعت اقتصاد کشور ساخت مسکن بوده است. در نیمه دوم دهه 80 و دهه 90 ساختوساز خیلی پرسود بود، بنابراین بسیاری از سرمایهها به سمت مسکن و ساختمان رفت اما تقاضای جدیدی ایجاد نشد و در نتیجه آن بخش رونق پیدا نکرد؛ یعنی راکد شد و سرمایهگذاری در آن کاهش یافت. وی به نود اقتصادی گفت: در حال حاضر در حوزه مسکن بویژه مسکنهای گرانقیمت این به وضوح دیده میشود. در حوزه ساختمانهای تجاری هم مازاد عرضه شروع شده و هر روز هم بیشتر خواهد شد و تازه این اول راه است بنابراین سیکلی در صنعت ساختمان وجود دارد که به دلیل سودآوری در دوران افزایش تورم هجوم سرمایهها و منابع بانکها به سمت این صنعت سوق یافت و ساخت و ساز بیش از حد نیاز انجام شد. مشایخی بیان کرد: حالا در این شرایط سرمایهگذاران مجبورند سرمایهگذاری در این بخش را کاهش دهند، چون حوزه مسکن دیگر برایشان نمیصرفد بنابراین بخش مسکن از یک سیکل تجاری پیروی میکند که ما الان در پایین این سیکل قرار داریم. به هر حال کل صنایع به دلیل فقدان سرمایهگذاری و سخت بودن صادرات به عنوان شکلدهنده بخشی از تقاضا تحرک لازم را نداشته، اگر چه در بخشی رشد کرده است بنابراین در مجموع میتوانیم بگوییم که حرکت اقتصادی شروع شده است ولی در حدی نبوده که بتواند کشور را با شتاب از رکود خارج کند. وی درباره نامه انتقادآمیز خود و سایر اقتصاددانان حامی دولت به رئیسجمهور و هشدار درباره انتخاب رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس کل بانک مرکزی اظهار کرد: سازمان برنامه و بودجه برای پیادهسازی تصمیمات درست اقتصادی خیلی جای مهمی است. هم برای شکلدهی به تصمیمات مهم است و هم برای پیادهسازی آنها. در نتیجه باید قویترین افراد را که فهم اقتصادی و مدیریتی دارند برای این سازمان انتخاب کرد. مشایخی افزود: این مساله درباره بانک مرکزی هم صدق میکند. بنده کاری به کسانی که اکنون یا قبلا در این نهادها مشغول به فعالیت بودهاند، ندارم. منظور حرف من این نیست که این افراد خوب نبودهاند و درباره قوی یا ضعیف بودن آنها هیچ قضاوتی نمیکنم. در بانک مرکزی باید کسی رئیس باشد که درک عمیقی نسبت به اقتصاد و بخش پولی کشور داشته باشد و بتواند در آنجا از بحرانهای بانکی جلوگیری کند و بخش پولی و بانکی را در خدمت تولید بیاورد. این اقتصاددان بیان کرد: اینها مسائل بسیار کلیدی برای راه افتادن اقتصاد کشور است. بنابراین باید افراد عمیق، دقیق و کارآمدی را در این سمتها قرار داد که اصطلاحا اینکاره باشند. ما در آن نامه میخواستیم توجه آقای رئیسجمهور را به این نکته جلب کنیم که افرادی را در این سمتها قرار دهد که کیفیت کافی را براساس رزومهها و سوابق علمی و اجرایی داشته باشند. مشایخی گفت: در حال حاضر مساله اساسی نظام این است که اقتصاد به حرکت دربیاید. بویژه در این شرایط که جوانان زیادی به سمت بازار کار سرازیر شدهاند و از این به بعد هم سرازیر خواهند شد.