رحمت مهدوی * :اقلیم کردستان و در رأس آن مسعود بارزانی با حمایت علنی و همهجانبه رژیم جعلی اسرائیل به دنبال تجزیه کشور عراق به عنوان دومین کشور پرجمعیت شیعی خاورمیانه هستند. نزدیکی علنی اقلیم با اسرائیل در رفتارهای حامیان این حرکت بسیار مشهود بوده و به وضوح در رفتارهای خود آن را نشان میدهند و همواره در مراسمهای مختلف اقلیم، پرچمشان را دوشادوش پرچم رژیم صهیونیستی به اهتزاز درمیآورند.
در حالی که رویکرد اصلی نظام و مقام معظم رهبری به این امر کاملا مشخص بوده و بسیار بارز است که شکلگیری کشوری جدید در همسایگی کشورمان در آینده نزدیک منطقه را آبستن حوادث متعددی خواهد کرد، اخیرا ملاحظه میکنیم برخی نمایندگان همزبان این اقلیم در مجلس به صراحت از حق تعیین سرنوشت ملتها در این منطقه سخن بر زبان میآورند و بدون توجه به منافع ملی تلاش در رساندن صدای دوئیت از داخل کشور به خارج دارند. جدا از این حرکت ناپسند در مجلس، اخیرا در فضای رسانهای شاهد بازتاب مکرر نوشتاری از احمد نقیبزاده، استاد گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه تهران هستیم که وی برخلاف ارگانهای رسمی کشور که تشکیل کردستان را شکلگیری اسرائیل دوم در منطقه نامیدهاند، به استقبال جدایی اقلیم از عراق رفته و از آن به عنوان ایران دوم یاد کرده است. در بخشی از این یادداشت تحت عنوان «استقلال اقلیم کردستان؛ یعنی تولد ایران دوم» ذکر شده است: «دولت کردستان به مرکزیت اربیل هیچگاه علیه ایران شمشیر نخواهد کشید و دوستیاش با دشمنان ما از جمله اسرائیل را به ضرر ایران توسعه نخواهد داد. همه ویژگیها و خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در این منطقه وجود دارد باعث میشود تا من از تولد محتمل «ایران دوم» از آن یاد کنم؛ ایران دومی که انشاءالله بدین سان شکل خواهد گرفت هیچگاه خاک خود را در اختیار معاندان ایران قرار نخواهد داد». در ابتدای این یادداشت نیز اشاره شده است «کردها و دیگر ایرانیان دارای پیوندهای عمیق و ناگسستنی تاریخی و فرهنگی هستند؛ از 3 خانوادهای که امپراتوری ایران را تشکیل میدادند یعنی مادها، پارسها و پارتها، گام اول را مادها یا کردها برداشتند».
جدا از صحت این یادداشت در منتسب بودن به استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران، به نظر میرسد بازتابدهندگان آن در چارچوب عقاید باستانگرایی چشم بر روی بسیاری از حقایق بسته و در تحلیل مسائل، واقعیتهای موجود را نادیده گرفتهاند. در حالی که در این نوشتار نویسنده سخن از این رانده است که به باور من دولت کردستان به مرکزیت اربیل هیچگاه علیه ایران شمشیر نخواهد کشید، در روزهای اخیر به شکل گستردهتری شاهد ترسیم «نقشه خیالی کردستان بزرگ» در آینده هستیم که بسیاری از مناطق ترکیه، سوریه و غرب ایران به خاک این کشور محقق نیافته، اضافه شده است.
همچنین در شبکه «رود» متعلق به بارزانی در برنامه هواشناسی آن به 7 استان ترکیه، شمال سوریه و استانهای غربی ایران نیز در چارچوب کشور کردستان اشاره میشود. بسیار قابل توجه مینماید که چطور ممکن است این استاد محترم برای نگارش خود اندکی تامل درباره تحولات اخیر اقلیم نداشته و شاهد وقایع تلخ در منابع اینترنتی نشده است. 3 سال پیش بود که سایت شبکه تلویزیونی «روداو»، متعلق به نیچروان بارزانی، نخستوزیر دولت اقلیم کردستان عراق تصاویری از اسکناسهای کردی را به نمایش گذاشت که در آن بخش اعظمی از آذربایجان غربی و بخشهایی از ترکیه و سوریه در نقشه کردستان بزرگ دیده میشوند. در تازهترین اقدام نیز در جریان مراسم تبلیغات رفراندوم کردستان عراق در ترانهای که روی سن، خواننده کرد اجرا میکند، به صراحت بخشهایی از ایران اسلامی همچون ارومیه، مهاباد، سنندج، نقده و حتی قزوین را جزو خاک کردستان مینامد. این در حالی است که در فضای مجازی به شکل وسیعی کلیپی در حال پخش است که در آن برخی از مردم کردزبان کشور پرچم اقلیم را در دست دارند و خواهان الحاق به اقلیم هستند. اینکه 2 سال پیاپی در نمایشگاه کتاب ارومیه نام استان آذربایجان غربی از سوی برخی انتشارات تحریف میشود و نام استان ارومیه درج میشود، آیا نشاندهنده برخی حرکات مرموز و ناپسند در داخل کشور نیست؟ آیا میتوان پذیرفت اینکه این روزها به صورت متعدد در فضای مجازی شاهد تصاویر مجسمههایی به شکل دعوت از کولهبرها به سوی اقلیم کردستان هستیم بدون برنامهریزی و اتفاقی است و بیشتر بر هیجانات و احساسات استوار است؟
با ذکر واقعیتهای موجود حال پرسش اصلی این است: آیا افرادی که قائل به حق تعیین سرنوشت ملتها در عراق هستند، فردای شکلگیری این رژیم جعلی، فریاد حق تعیین سرنوشت را در داخل پیگیری خواهند کرد؟ آیا آنها چنین حقی را برای مردم کرکوک و اقلیتهای دیگر نیز قائل هستند؟ آیا قرار بر تجزیه و نابودی کامل دومین کشور شیعی منطقه است؟ آیا «ایران دوم» قرار است در آینده برای توسعه بیشتر چشم به خاک «ایران اول» بدوزد که هنوز یاد و خاطره هزاران شهید در دفاع مقدس آتشی بر روح و روان این مرز و بوم میگذارد و مادران بسیاری هنوز چشم به راه برگشتن عزیزان خود هستند؟ آیا تنها چند روزی پس از هفته دفاعمقدس که باید بیش از هر زمان دیگر مباحث مربوط به تمامیت ارضی کشور مورد توجه مسؤولان، صاحبنظران و... قرار گیرد بیان چنین تحلیلهایی شایسته و عقلانی است؟ آیا قرار است بعد از وعده سردارسلیمانی مبنی بر سرکوب کامل داعش در 3 ماه آینده، امپریالیسم جهانی و در راس آن رژیم جعلی صهیونیستی از طریق بارزانی در کردستان عراق فتنه جدیدی را رقم زنند؟ اینکه مسؤولان مختلف کشور قاطعانه مطرح کردند در صورت بروز تجزیه عراق، حتی بر مرزها دیوار میکشند، یک اظهارنظر کاملا کارشناسی شده و با رصد همین اتفاقها و گزارشهای اتاقهای فکر است. اصل فتنه در بحث تجزیه عراق در اتاقهای فکر مقابل ایران، یعنی صهیونیستها طراحی شده است. مشخص و پذیرفته شده است که مسائل داخلی عراق به کشورهای دیگر همچون ایران ارتباطی ندارد اما باید گفت توطئه طراحان ایجاد کردستان با تجزیه عراق خیلی فراتر از این حرفها بوده و در پشت این توطئه در فکر این هستند که یک کشور جدید با تجزیه 4 کشور عراق، ترکیه، سوریه و ایران ایجاد کنند و با تحریک مباحث قومی و مذهبی کشوری وسیع و نیرومند تشکیل دهند و رسما قلب منطقه خاورمیانه را مورد هدف قرار دهند. امید است در صحنه بینالملل در حل این مساله حیاتی همه کشورهای اسلامی دست به دست یکدیگر دهند و این جنین رشد نیافته را سقط کنند و در داخل کشور نیز شاهد اظهارنظرهای کارشناسی نشده نباشیم و در فضای غبارآلود منطقه در راستای اهداف امپریالیسم جهانی مباحثی مطرح نشود که نشان از دوگانگی تصمیمگیرندگان داخلی باشد و بخواهد ناخواسته مقدمات نظری این اتفاق نامیمون را فراهم آورد.
*فعال سیاسی