printlogo


کد خبر: 182539تاریخ: 1396/7/16 00:00
باید با سنت‌ها و رویه‌های غلط به مبارزه برخاست
ازدواج، پیمودن صراط حق

سید میکائیل حسینی: وجود انسان به عنوان خلیفه خداوند روی زمین و اشرف مخلوقات، دارای ابعاد و وجوه مختلفی است، گرایش به ارتباط با جنس مخالف یکی از پررنگ‌ترین میل‌ها در وجود او است. از بعد فطری و طبیعی انسان همین مساله باعث تداوم نسل و ادامه حیات بشری می‌شود که این حکمت وجود چنین میل و گرایشی در انسان را می‌توان در سایر جانداران هم مشاهده کرد لذا پیگیری این میل طبیعی در انسان فی‌نفسه هیچ ارزش مثبت یا تاثیر منفی ندارد. اما کیفیت این پیگیری و نیت انجام آن می‌تواند آن را به یک ثواب الهی تبدیل کرده و مستلزم اجر و پاداش اخروی گرداند یا به یک رذیله اخلاقی و شیطانی و مستوجب عذاب الیم مبدل کند. از این رو ما به عنوان مسلمانان و پیروان پیامبر اسلام(ص) باید این بعد وجودی خود را عمیقا بشناسیم و برای ارضای آن راه‌های متناسب با فطرت و طبیعت و چارچوب‌های شرعی برآمده از دین خودمان را هم مبنای عملکرد قرار دهیم تا بتوانیم کیفیت صحیح انجام آن و اراده و ‌انگیزه میل به آن را در طول شرع مقدس و موازین الهی قرار دهیم تا با فطرت و طبیعت‌مان سازگار باشد و ما را به بیراهه‌های موجود بر سر راه نکشاند. دین مبین اسلام که مشخصا برای تمام امور جاری در حیات انسان سازوکار و برنامه دقیقی ارائه داده است برای امر ارتباط با جنس مخالف و شیوه صحیح مبتنی بر فطرت او و پاک‌ترین رویه مربوط به آن نیز برنامه ازدواج را با الزامات و قوانین و چارچوب خاص خودش به انسان ارائه کرده. اسلام، اساس و بنیان جامعه را تشکیل خانواده می‌داند که با فقدان این عنصر اساسی و مهم، به عنوان کانون و هسته اصلی تشکیل‌دهنده جامعه، پدیده انحطاط و در نهایت فروپاشی آن جامعه ممکن‌الوقوع است و درصورت عدم مبادرت مسلمانان به این امر واجب یا انحراف از شیوه شرعی و فطری آن نیز نتیجه قطعا بهتر از نتیجه قبلی نخواهد بود و به انحطاط و انحراف جامعه منجر شده و این انحراف از مسیر درست، می‌تواند به فروپاشی بنیان خانواده‌ها و بیمار کردن جامعه منتهی شود که قطعا چنین نتیجه و رویداد تلخی مورد پذیرش هیچ جامعه‌ای نبوده و نیست. لذا ما مسلمانان با در اختیار داشتن تحفه الهی و کتاب آسمانی، قرآن کریم و بهره‌مندی از وجود پاک ائمه معصومین و فرمایشات و روایات آن بزرگواران، عقلانی به نظر نمی‌رسد که با عدم توجه به آن حقایق نورانی و اوامر صحیحه الهی پای خود را در این مسیر بلغزانیم و به دنبال روش‌های غلط و ناصحیح در ارضای این حس خدادادی برویم. قرآن مجید به عنوان مبنای شرع مقدس و کتاب آسمانی اسلام توجه ویژه‌ای را برای امر ازدواج قائل است و آیات زیادی از کلام‌الله به این امر مهم و این سنت حسنه پیامبر اکرم اختصاص یافته است.
قرآن کریم در باب نخستین‌حکمت امر ازدواج که همان بقای نسل می‌باشد و به عنوان نعمتی پاکیزه عنوان شده است، چنین می‌فرماید:
«وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدهً وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ‌الله هُمْ یَکْفُرُونَ؛ خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد و  از همسران‌تان برای شما فرزندان و نوه‌هایی به وجود آورد و از نعمت‌های پاکیزه به شما روزی داد. آیا به باطل ایمان می‌آورند، و نعمت خدا را انکار می‌کنند؟!(نحل/72)
خداوند متعال با بیان این آیه از قرآن کریم تلویحا ضرورت و وجوب این امر مقدس را بیان می‌فرماید، چرا که خداوند زوج و زوجه و رزق طیبه از بابت ازدواج را نعمتی پاکیزه می‌داند و با توجه به اینکه اشاره می‌فرماید این نعمت برای همگان وجود دارد و خداوند برای همه جانداران از جنس خودشان زوجی قرار داده است، لهذا برداشت از آیه ضرورت اهتمام نسبت به انجام تزویج و ازدواج را هویدا می‌کند و از این باب بسیار مورد اهمیت است. همچنین در آیه ۳۲ سوره مبارکه نور خداوند چنین می‌فرماید:
«وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ  إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ‌الله مِن فَضْلِهِ  وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد. [فضل] خداوند واسع و [از نیازهای بندگان] آگاه است».(نور/32)
این آیه از قرآن صراحتا دلالت بر وجوب امر ازدواج دارد و اطرافیان افراد مجرد و سایرین را نیز به تلاش در این راه امر فرموده است و همچنین موانع بر سر راه را نیز کوچک‌تر از فضل الهی می‌داند و بشارت می‌دهد که این فضل وسیع شامل حال بندگانش می‌شود.
مطلبی که بسیار قابل توجه است و باید پس از بحث ضرورت ازدواج  تبیین شود قالب اسلامی ازدواج و صراط مستقیمی است که خداوند برای انسان‌ها ترسیم فرموده تا با توجه به آن بتوانند مسیر هدایت الهی را برگزینند و راه‌های انحرافی بر سر راه، پای انسان را نلغزاند و ظلمت را بر روشنایی وجود انسان چیره نگرداند اما پیش از پرداختن به قالب اسلامی ازدواج برای پیمودن صراط حق،  علل و عواملی که سبب می‌شود خداوند انسان‌ها را به نسبت فطرت و طبیعت‌شان که خود خلق فرموده است به ازدواج امر فرماید نیز تبیین می‌شود که باب سخنی است مفصل اما به فراخور مطلب، اشاره‌ای به آن می‌شود.
اصولا ضرورت ازدواج 2 وجه اساسی دارد که یکی مربوط به حکمت بقای نسل است و وجه دوم آن برطرف‌سازی نیازهای طبیعی انسان، که خود این نیازها شامل نیازهای جسمی و روحی است. نیاز جسمی هر شخص به همسرش همان نیاز جنسی است که یک احساس خدادادی و طبیعی است که با ازدواج زوجین برطرف می‌شود که قرآن کریم و شرع مقدس چارچوبی را برای آن تعیین کرده است که عدول از آن سبب مشکلات فردی و اجتماعی و آسیب به بنیان خانواده می‌شود. در آیات ۵ تا ۷ سوره مبارکه مومنون کسانی که از طرق غیرشرعی به ارضای این احساس طبیعی بپردازند ملامت شده و تجاوزگر معرفی شده‌اند و همچنین در همین رابطه خداوند منان در آیه شریفه ۳۳ سوره مبارکه نور درباره کسانی که نمی‌توانند ازدواج کنند و این نیاز‌های طبیعی جسمی و روحی را پاسخ دهند، اینچنین می‌فرماید:
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّی یُغْنِیَهُمُ‌الله مِن فَضْلِهِ؛ و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند».(نور/33)
از این رو جز ازدواج که حکم فطری و شرعی به انسان و سنت حسنه نبی مکرم اسلام است، راهی برای ارضای حلال این غریزه طبیعی وجود ندارد و اهتمام به آن جزو واضحات زندگی ماست.
طبیعتا ازدواج چنانکه رفت، به عنوان عملی که خداوند، مسلمانان را به آن امر فرموده دارای موازین و چارچوب‌های خاصی است که از حیث کیفیت و سازوکار انجام آن، اهمیت فراوانی در آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم‌السلام دارد. از آنجا که امروز در جامعه فعلی ما، متاسفانه امر ازدواج آسان، به عنوان یک فعل سخت و مشکل در پیش ‌روی جوانان بروز می‌کند، باید در خلال بحث قالب ازدواج در پیمودن صراط حق و شرح و تفصیل معیارهای اسلام برای ازدواج و انتخاب همسر، به موانع و مشکلات و سنت‌های غلط موجود بر سر راه جوانان درباره ازدواج نیز اشاره شود. به منظور رفع این ذهنیت غلط که ازدواج یک عمل مشکل و دشوار است و به یک آرزوی محال و دست‌نیافتنی تبدیل شده است، اولین نکته که مورد تاکید قرار می‌گیرد، آن است که گفته شد و آن بحث ضرورت ازدواج از دید اسلام است تا جایی که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه؛ کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است». (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 154)
رهبر حکیم انقلاب در زمینه وجوب ازدواج تصریح می‌فرمایند:
«ازدواج راه درست اشباع تمایلات جنسی است. معصوم، در حدیثی می‌فرماید: «من تزوج احرز نصف دینه؛ کسی‌که ازدواج کند، نصف دینش را نگه داشته». نصف دینی که نگه داشته کدام است؟
یک مقدارش همان چیزی است که از ناحیه تمایلات جنسی انسان تهدید می‌شود. تمایل جنسی، دین را از خیلی‌ها می‌گیرد، خیلی‌ها را دچار اشکال می‌کند، دچار گمراهی می‌کند. راه جلوگیری‌اش هم این است که این تمایلات جنسی اشباع بشود، برآورده بشود، سرکوب هم نشود اما چطوری؟ با قاعده و قانون؛ یعنی با ازدواج».(12/12/62)
دومین مساله در بحث موانع ازدواج، سنت‌های غلط افراد و خانواده‌ها و جامعه است. علاوه بر مانع‌تراشی‌های مالی و امکاناتی که معمولا خانواده‌ها برای جوانان ایجاد می‌کنند، خود طرفین ازدواج نیز بعضا در ذهن خود با معیارهای غلطی که محاسبه می‌کنند و سعی دارند هر شخص مورد نظر برای ازدواج را با آن ملاک‌های غلط خودساخته بسنجند نیز، شریک در این تاخیر در ازدواج و مصیبت‌های ناشی از آن هستند. مصیبت‌ها و مشکلاتی از قبیل ناکامی جنسی، مشکلات و بیماری‌های روانی، افسردگی، اضطراب و استرس، بروز بزهکاری‌های اجتماعی و مسائلی از این قبیل که در پس تاخیر در ازدواج و موانع خودساخته و معیارها و ملاک‌های غیرمنطقی وجود دارد، بروز کرده و جامعه و خانواده را با مشکل روبه‌رو می‌کند.
مقام معظم رهبری در این‌باره می‌فرمایند:
«پسران، در ذهن‌شان دختر ایده‌آل‌شان را نقاشی می‌کنند و دختران هم پسر ایده‌آل‌شان را نقاشی می‌کنند اما آن وجود ندارد. نه اینکه در این شهر نیست، در این کشور هم نیست، بلکه روی زمین هم نیست! همه ما نقص داریم. خب! حالا تا از هم دوریم، این نقص‌ها را نمی‌دانیم؛ به مجردی که ازدواج انجام شد و کنار هم قرار گرفتیم، کم‌کم کمبودها ظاهر می‌شود. حالا ناراضی باشیم؟ نخیر! باید زندگی را آنگونه که هست، پذیرفت و با آن ساخت».(6/6/81)
از این‌رو اسلام، به عنوان مکتب غایی خداوندی، که به انسان عرضه شده است تا زندگی دنیا و آخرت او را آباد کند، باید مورد تأسی ما قرار گرفته و مسیرهای غلط انتخابی ما را در مسیر صلاح قرار بدهد. اسلام عزیز با تبیین معیارها و ملاک‌های دقیق و صحیح و توصیه به دوری از ملاک‌های غلط خودساخته و با توصیه‌های عملی به تسهیل در ازدواج، آن را برای همه اقشار جامعه امکانپذیر می‌کند و فقر و وضعیت ضعیف اقتصادی را هیچگاه مانع ایجاد آن نمی‌داند. ملاک‌های اصلی ازدواج از نگاه اسلام، چند مورد است که الا و لابد، پیش از ازدواج باید مورد توجه و نظر خاص زوجین و خانواده‌ها قرار بگیرد. ایمان و تقوا، ملاک اصلی و منشأ است. تقوا پیشه کردن و متقی بودن سبب می‌شود نگاه و رفتار افراد، نسبت به تمام پدیده‌ها و مسائل اطراف‌شان تغییر کند و یک نگاه ایمانی و اسلامی را در آنها به‌وجود آورد، لذا کفویت دینی و تعادل تقید به شرع در طرفین ازدواج، اهمیت فراوانی دارد و نخستین ملاک برای انتخاب همسر است. خداوند تبارک و تعالی در آیه ۲۲۱ سوره مبارکه بقره صراحتا از ازدواج با غیرمومنان نهی کرده و می‌فرماید:
«وَلَا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ  وَلَأَمَهٌ مُّؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَه وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ  وَلَا تُنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ  أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّهِ وَالْمَغْفِرَه بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ؛ و با زنان مشرک و بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، ازدواج نکنید. [اگر چه مجبور شوید با کنیزان ازدواج کنید زیرا] کنیز با ایمان، از زن [آزاد] بت‌پرست، بهتر است. هرچند [زیبایى یا ثروت او] توجه شما را به خود جلب کند. و زنان [قوم] خود را به ازدواج مردان بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، در نیاورید. [زیرا] غلام باایمان، از مرد [آزاد] بت‌پرست، بهتر است. هر چند [ثروت یا موقعیت او] توجه شما را به خود جلب کند. آنها دعوت به سوى آتش مى‌کنند. و خدا به فرمان خود، دعوت به بهشت و آمرزش مى‌نماید، و آیات خویش را براى مردم روشن مى‌کند. شاید متذکر شوند!» (بقره/221)
این آیه از قرآن کریم کاملا گویای اهمیت و اولویت ملاک تقوا و ایمان و همسانی حدودی آن در طرفین ازدواج است و همین عامل، در سایر شؤون زندگی نیز تاثیر فراوانی دارد. کفویت مورد نظر در اسلام ابتدا ناظر بر کفویت ایمانی و متقی بودن است اما به کفویت فکری، اقتصادی و اجتماعی نیز بسط داده می‌شود. اگر همسران، از کفویت فکری و اندیشه هم‌راستا برخوردار نباشند، تضاد‌های فکری احتمالی که در زندگی به وجود می‌آید، روابط حسنه میان آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مشکلاتی ممکن است بروز کند که کفویت ایمانی و اعتقادی این مورد را هم تا حدودی پوشش می‌دهد. اخلاق نیکو و حسن خلق که بسیار مورد تاکید اسلام است و همواره در قرآن و روایات معصومین به آن تصریح شده است نیز از معیارهای دینی بوده و باید مورد توجه باشد که در فرد باایمان و متقی نیز طبیعتا وجود دارد. کفویت اجتماعی و شأنیت و جایگاه اجتماعی افراد و خانواده‌ها نیز اهمیت زیادی دارد، چرا که اگر شأنیت اجتماعی همسران همسان نباشد، می‌تواند منجر به اختلاف عقیده و تضاد رفتاری و در نهایت مشاجرات و مشکلات دیگری بشود که روابط حسنه همسران را تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد. اصالت خانوادگی و کفویت خانوادگی نیز به همین مقدار در اسلام اهمیت دارد اما متاسفانه از اصالت خانوادگی در جامعه ما تعبیر غلطی شده است، اصالت خانوادگی به معنای شهرت و نسب خونی متصل به افراد مشهور نیست بلکه به معنای استمرار اعتقاد و عنصر تقوا در نسل‌های یک خانواده است که امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «تَزَوَّجوا فِی الحِجر الصالِح، فَإنَّ العِرق دَسّاس؛ با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا بر عرق (نطفه و ژن‌ها) اثر می‌گذارد».(مکارم الاخلاق، ص 103)
البته سنجیدن شرایط و سایر مولفه‌های ازدواج در این مورد و در طول هم قرار دادن ملاک‌ها اهمیت فراوان دارد تا منجر به اتخاذ تصمیم صحیح بشود. یکی دیگر از ملاک‌های مورد نظر در اسلام، برخورداری نسبی از شرایط مالی مناسب و کفویت اقتصادی است. البته تمکن مالی اهمیت دارد اما به معنای تمکن مطلق و برخورداری از وضعیت ایده‌آل نیست. توان اداره یک زندگی کاملا معمولی و برخورداری از مواجب مالی حداقلی برای اداره زندگی، برای یک جوان یا حتی افراد مسن‌تر، کفایت می‌کند و هرگز نباید با مانع‌تراشی‌های مالی و امکاناتی بی‌مورد مانند سالن عروسی گران‌قیمت، هزینه‌های بالای عروسی، لباس‌های آنچنانی، مراسم‌های متعدد، تاکید بر دارا بودن منزل شخصی و خودرو، درآمد ماهانه بالا و... مانع ازدواج و همسرگزینی جوانان عزیز شد، چرا که ملاک‌های بسیار بالاتر و مهم‌تری نسبت به مساله اقتصاد وجود دارد و فقر و ناداری به هیچ وجه مانع ازدواج نیست. البته کفویت اقتصادی نیز باید در کنار سایر ملاک‌ها سنجیده شود اما نباید عدم آن به تنهایی، باعث عدم شکل‌گیری یک خانواده جدید شود. خداوند در آیه ۳۲ سوره نور بشارت می‌دهد اگر زوجین فقیر و نیازمند باشند، خداوند از فضل خود آنها را بی‌نیاز می‌کند و در آیه بعدی می‌فرماید اگر افراد امکان ازدواج را نمی‌یابند باید صبر پیشه کنند تا خداوند آنها را بی‌نیاز کند لذا اهمیت موارد دیگر از مساله اقتصاد بیشتر است و هر یک از موارد و ملاک‌ها با توجه به وزنی که دارند باید در کنار دیگر شرایط سنجیده شوند. با توجه به مطالب بالا اکثریت جامعه فعلی ما باید در انتخاب ملاک‌ها و سنت‌های به‌وجود آمده تجدیدنظر اساسی کنند تا جامعه ما دچار مشکلات و دشواری‌های خطرناک ناشی از تاخیر در ازدواج نشود و بروز تهدیدات اجتماعی در جامعه کاهش یابد. تاخیر ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج و موانع ایجاد شده، پیامدهایی همچون مساله بیماری‌های جنسی و افزایش گناهان جنسی، افزایش استرس و اضطراب و تشویش‌ها و بیماری‌های عصبی، بروز بزهکاری‌های اجتماعی و افزایش جرائم مالی خرد و کلان، فراگیر شدن همباشی و دوستی‌های نامشروع و... را در پس خود به همراه دارد که مستلزم تجدیدنظر درباره عمل ازدواج و نگاه مجدد به موازین شرع مقدس و عمل به فرامین خداوند و معصومین در این‌باره است تا قالب ازدواج مجددا حیات‌بخش زندگی فردی و اجتماعی افراد بشود نه استرس‌زا و آرزوی محال و ازدواج به معنای واقعی پیمودن صراط حق در جوانان و صورت کلی جامعه ظهور و بروز کند.


Page Generated in 0/0059 sec