گروه اجتماعی: عاقبت سفری که قرار بود به عکسهای یادگاری از شاهچراغ و حافظیه ختم شود با خواب خرگوشی عدهای به اعلامیه مراسم مرگ دانشآموزان هرمزگانی رسید.
به گزارش میزان، در روزهای گذشته تیتر داغ اخبار رسانهها حکایتی از تکرار یک حادثه آشنا را بازگو میکرد؛ حوادثی که شاید بارها در مقطعی به یک سوژه روز تبدیل شده و مدیران در کمال بینظارتی، رسیدگی به آن را به تاریخ محول کردهاند. حادثه هیچگاه خبر نمیکند اما فارغ از عوامل غیرقابلکنترل، کوتاهی سیستمهای مدیریتی در حل بحران و عدم توجه به تجربیات، اتفاق ناخوشایندی است که دائما تکرار میشود. یکی از اینگونه بحرانهای مدیریتی، تبیین و اجرای ناصحیح شیوهنامههای اردویی در آموزشوپرورش است که تاکنون افراد زیادی را به کام مرگ کشانده است و نقص عضوها و داغ خانوادهها را در تاریخ به عنوان تجربهای تلخ ماندگار میکند. واژگونی اتوبوس در مسیر اهواز- بروجن با ۲۶ کشته و ۲۳ زخمی، اردوی شمال در تیرماه ۹۲ و غرق شدن ۷ دانشآموز کرجی در دریا، اردوی دانشآموزان دختر تهرانی در اردیبهشتماه ۹۶ و واژگونی اتوبوس و مصدومیت ۲۴دانشآموز، اردوی دانشآموزی اردیبهشتماه ۹۵ و واژگونی اتوبوس دانشآموزان دختر در محور تربت حیدریه- دولتآباد با 2 کشته و ۴۲ مصدوم و صدها اردوی مرگبار دیگر هر روز پرونده کاری وزارت آموزشوپرورش را پربارتر(!) میکند و اما تنها راهحل این وزارتخانه که برای آرامش خیال جامعه اتخاذ میشود به تعلیق موقت اردوهای دانشآموزی منتهی شد. براساس تجربیات بهدست آمده در حوادث گذشته، تعلیق این اردوها به طور موقت تاکنون نتیجه خوبی را در پی نداشته است، این در حالی است که بیاعتمادی والدین به مدیران مدرسه و پیگیریهای آموزشوپرورش برای رفع نقایص اجرایی، بدبینی جامعه به سیستم آموزشی را ترویج داده است. تجارب گذشته نشان میدهد در حوادثی نظیر واژگونی اتوبوس در داراب اخبار و پیگیریهای مسؤولان محدود به یک برهه زمانی میشود و بعد از مدتی دانشآموزان آسیبدیده و فوتشدگان این حوادث دلخراش در تاریخچه اخبار سال، به خبری سوخته تبدیل میشوند. تبیین شیوهنامههای غیراصولی در سیستم آموزشوپرورش، بیتوجهی تعاونیهای مسافری در بهکارگیری رانندگان باتجربه، کوتاهی مسؤولان مدارس در مواقع رویت مشکل و بیتوجهی مربیان به عوامل دردسرساز در اردوها از جمله عواملی است که حتی با تغییر شیوهنامههای اردویی قابل حل نیست و حوادث مربوط به اردوهای دانشآموزی در گذشته نشان داده سیستم نظارتی و کنترلی وزارت آموزشوپرورش دچار بحرانی است که تنها بیمه دانشآموزان را اقدامی پیشگیرانه میداند. با همه این تفاسیر، امروز جامعه ما به دلیل سهلانگاری مسؤولان، برای هزارمین بار شاهد عزادار شدن خانوادههای دانشآموزان بیدفاع و نقص عضو شدن تعداد دیگری دانشآموز است که هرمزگان را در سوگ این دانشآموزان سیاهپوش کرد. و اما تحلیل آخر؛ سرنوشت 2 دختربچه قطع عضو تا آخر عمر چه میشود؟ دانشآموزان تا چه زمانی باید با قطع عضو به جنگ زندگی بروند؟