محمد نجارصادقی: تحریمهای نسل جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات علیه ایرانیها آنقدر بیسابقه بوده که مسؤولان دولتی همچنان در شوک آن قرار دارند. محدودیت کاربران ایرانی، تحریمهای آمریکا علیه ایران را وارد فاز جدیدی کرد که فارغ از سیاسی بودن آن، تاثیر بسیار بدی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی میگذارد تا همچنان پرداختن به موضوع اقتصاد مقاومتی و خودکفایی اقتصادی و علمی الزامی به نظر برسد. پس از این تحریمها کاربر اینترنت در ایران هر آنچه بخواهد، حتی آنچه در خود آمریکا فیلتر است میتواند ببیند اما اجازه ندارد حتی یک اپلیکیشن و کسب و کار اینترنتی را در بسترهای دنیای تکنولوژی مانند گوگل و آیاواس بارگذاری کند و مورد بهرهبرداری قرار دهد. در حال حاضر قریب به 800 اپلیکیشن ایرانی از اپاستور و گوگلپلی حذف شدهاند و بالای 40 درصد از خدمات گوگل برای کاربران ایرانی تحریم شده است. حتی گوگل به برنامه آموزش زبان انگلیسی هم رحم نکرده و این برنامه را برای کاربران ایرانی تحریم کرده است!
طبق آماری که مرکز ملی فضای مجازی اعلام کرده، شرکت گوگل تمام 51 صفحه کاربردی خود در زمینه برنامهنویسی و بسترسازی برای کسب و کارهای اینترنتی برای کاربران ایرانی را مسدود کرده ولی در عوض از 21 صفحه خدمت جستوجو، 20 صفحه را باز گذاشته است. آمریکا کاربر ایرانی را وارد شهربازیای میکند که هرچقدر بخواهد میتواند در آنجا از صفحات بزرگسالان، دارکوبها، دیپوبها، آخرین اخبار سلبریتیها و... استفاده کند اما اجازه نمیدهد یک اپلیکیشن ایرانی که باعث اشتغال جوانان در ایران میشود درآنجا وجود داشته باشد. این یعنی دشمنان ما دنبال آن هستند که با تحریمهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، زمام مدیریت محتوای فضای مجازی ایران را به دست بگیرند و انتخاب کنند مخاطب اینترنت در ایران به چه چیزی دسترسی داشته و به چه دسترسی نداشته باشد. به تعبیر دیگر تقسیم اینترنت به خوب و بد، آن هم با معیار و خطکش ایالات متحده آمریکا. بیدلیل نیست که رهبر انقلاب همواره جنگ اقتصادی را در کنار جنگ فرهنگی بیان کردهاند؛ با مدیریت اینترنت ایران به وسیله تحریم ابتدا میتوانند فرهنگ غربی را در کشور تبلیغ و در کنار این موضوع ظرفیتهای اشتغال جوانان ایرانی را در حوزه فناوری نابود کنند. جالب اینجاست کسانی که داعیه آزادی در فضای مجازی را دارند و ادعا میکنند جمهوری اسلامی با فیلترینگ مانع آگاهیبخشی سیاسی و اجتماعی به مردم میشود، خود دست به محدودسازی کاربران ایرانی زدهاند. آزادی اینترنت در فلسفه کشورهای غربی برای ایران و دیگر کشورهای در مسیر توسعه، دسترسی به شهربازی اینترنت است و نه دسترسی به مزایای فضای مجازی. با این وجود تجربه نشان داده صنایع کشور ما در زمان تحریم نتیجه بهتری دادهاند تا زمانی که مسیر واردات باز بوده؛ مثال بارز آن کارنامه صنایع نظامی ایران است که پس از تحریم با جهشی مثالزدنی روبهرو شد اما لازمه این جهش یک برنامهریزی بلندمدت و راهبردی در کنار استفاده از ظرفیتهای موجود است. ایرانیزه شدن برنامههایی مانند اوبر و آمازون در کشور یکی از گامهای مثبت در این زمینه بود؛ تصور این موضوع که تا چند سال دیگر زندگی مردم چه میزان با این برنامههای کاربردی عجین میشود و یکی از این برنامهها سودای تحریمهایی مانند گوگل و اپل به ذهنش میرسد خود ترسناک است اما با وجود درگاههای فروش آنلاین کالا یا تاکسیهای اینترنتی عملا این تحریمها ناکارآمد شده است.
نیاز جدی به برنامههای جغرافیامحور و مسیریاب در بین برنامههای کاربردی احساس میشود، از این مهمتر ایجاد بسترهای لازم جهت تغییر زیستبوم استارتآپی ایران از شکل وابستگی محض به موتورهای جستوجو یا درگاههای بارگذاری اپلیکیشن آمریکایی به سمت شکل مستقل ایرانی است که در آن ضمن حفظ امنیت، نیازهای کاربردی مردم هم رسیدگی شود. از این گذشته با توجه به علاقه نشان دادن سرمایهگذاران خارجی و داخلی به دنیای استارتآپها، حفظ امنیت این سرمایهگذاران برای جذب حداکثری سرمایهگذاریهای جدید در این بخش و ایجاد بستری امن که با تحریمهای یک بام و دو هوای آمریکا از بین نرود، الزامی است.