printlogo


کد خبر: 182632تاریخ: 1396/7/17 00:00
نگاهی به رمان «خواب باران» اثر وجیهه سامانی
تعبیر یک رؤیای بارانی

فاطمه افتخاری: همه افراد در زندگی خود با سختی‌ها، مشکلات و غم‌های بسیاری روبه‌رو هستند که شاید در مواجهه ابتدایی با آنها گذر از این شرایط ناممکن به نظر برسد اما آنچه که در تمام این سختی‌ها مهم است آن است که به خاطر داشته باشیم سختی‌ها گذرا هستند. کتاب «خواب باران» به مخاطب در فهم گذرا بودن سختی‌ها کمک می‌کند. این کتاب با روایتی از سختی‌های زندگی دختری به اسم «هما» شروع می‌شود که با غم‌ها و رنج‌های بسیاری مواجه است، رنج‌ها و دردهایی که هر چند صفحات کمی از کتاب را به خود اختصاص داده است اما با توصیفات خوب و زنده نویسنده مخاطب را به دنیای سرد و تاریک هما می‌کشاند. مخاطب در مواجهه با تمام این سختی‌ها بیتی که در ابتدای کتاب نوشته شده است را به خاطر می‌آورد: «باید خلیل بود به یار اعتماد کرد/ گاهی بهشت در دل آتش میسر است» که باعث می‌شود در تمام مشکلات شخصیت اصلی داستان امید خود را حفظ کند و در پیوند قوی با شخصیت اصلی داستان بی‌صبرانه منتظر روزهای خوش زندگی هما است. وجیهه سامانی، نویسنده کتاب با پرداختن به مساله‌ اجتماعی رو به افزایش اعتیاد، سعی می‌کند نشان دهد افراد درگیر با بیماری اعتیاد گاه خود قربانی اطرافیان و محیط‌های اجتماعی ناسالمی هستند که در آن قرار گرفته‌اند که باعث می‌شود مخاطب درک بیشتری از شرایط زندگی اینگونه افراد داشته باشد و کمتر به قضاوت آنان بپردازد؛  این خود در کاهش بدبینی‌های بسیاری که نسبت به اینگونه افراد در جامعه وجود دارد موثر است. این کتاب از 3 فصل آتش، گلستان و خلیل تشکیل شده است؛ فصل گلستان با بهره‌گیری از توصیفات مکانی و فضاسازی بویژه درباره حیاط یک منزل قدیمی در انتقال تغییر شرایط زندگی و بهبود احساسات شخصیت اصلی داستان در مخاطب موفق بوده است؛ در این فصل برای بر طرف کردن مشکلات شخصیت اصلی داستان  مادر و پسری که نقش منجی را برای او دارند سعی بسیاری در برقرار کردن ارتباط با  او دارند تا هما از مشکلات خود بگوید. این امر می‌تواند تاکیدی بر گفت‌وگو برای حل مشکلات مختلف باشد که از طریق حرف زدن با یکدیگر می‌توان سختی‌ها را کاهش داد و مشکلات را رفع کرد. این مادر و پسر هر چند خود از سختی‌های بسیاری عبور کرده‌اند اما  برای شخصیت اصلی داستان حکم منجی را دارند، این افراد که نماد قشر مذهبی هستند در همان ابتدا خود را از قشر مذهبی‌نما که از آموزه‌های دینی بهره‌ای چند در زندگی نمی‌برند جدا می‌کنند و نماد انسان‌های به راستی مومن می‌شوند. نویسنده با استفاده از گفت‌وگوهای متعدد بین این پسر و مادر به خوبی مرز روشنی بین ایمان راستین و ایمان محدود به گفتار ایجاد می‌کند. در کنار تمام نکات مثبت کتاب حضور شخصیتی منجی‌گونه در داستان برای کمک به شخصیت اصلی داستان در خروج از سختی‌ها می‌تواند مخاطب درگیر با این نوع مشکلات را در حالت منفعلانه‌ای قرار دهد که در امید یک منجی باقی بماند بدون آنکه خود برای تغییر شرایط زندگی خود تلاشی کرده باشد. همچنین حجم کم کتاب شاید در نگاه اول و در ظاهر امر بتواند در ترغیب مخاطب به خواندن آن موثر باشد ولی این حجم کم در پاره‌ای از موارد باعث الکن ماندن بخشی از فضاسازی و شخصیت‌پردازی‌های قصه شده، تا جایی که حجم این کتاب با توجه به هسته اصلی داستان می‌تواند چندین برابر باشد اما گویا تلاش نویسنده برای پرهیز از زیاده‌گویی باعث این موضوع شده است. «خواب باران» با کنار هم گذاشتن 2 عنصر محبت و ایمان و معجزه این دو در گذر از سختی‌ها امید دوباره را به مخاطب خود هدیه می‌دهد که با ایمان محکم‌تر توان ایستادن مقابل سختی‌ها  و زیستن امیدوارانه را داشته باشد.
 


Page Generated in 0/0054 sec