printlogo


کد خبر: 182899تاریخ: 1396/7/23 00:00
جلوی ضرر را نمی‌گیرید؟!

امیر استکی: تصور مردم و نخبگان قبل از حصول توافق بر سر برنامه هسته‌ای ایران درباره ماحصل این توافق، در حد گسترده‌ای به ترتیب، مبتنی بر یک خوشبینی و یک شوق بود. خوشبینی‌ای که در مردم به واسطه شوق فراوان نخبگان سیاسی برنده انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری ایجاد شده بود. خوشبینی‌ای که ناشی از تصویرگری نخبگان یاد شده از سهل‌الوصول بودن شرایط بهتر اقتصادی با به جریان انداختن مذاکرات با رویکردی سهل‌گیرانه‌تر و به دور از ایده‌ها و ایستارهای ارزشی سابق بود. در آن روزها بدبینی نسبت به این تصور ساده و خوشبینانه بشدت رنگ و بوی تخریب و تمسخر به خود گرفت و دلواپسی به یک برند برای سرکوب سیاسی مخالفان این ساده‌سازی گسترده تبدیل شد. منتقدان این روند با بزرگ‌ترین هجمه‌های رسانه‌ای و ایجاد تصویری زشت از آنها که آنها را مسبب همه کم و کاستی‌ها و فشارهای موجود معرفی می‌کرد، به حاشیه رانده شدند. در آن روزها فضا برای منتقدان بسیار سخت و نفسگیر بود. جناب ظریف حین مذاکرات و پس از حصول توافق موسوم به برجام به طرف‌های آمریکایی علائمی می‌داد که شکست مذاکرات و برجام به قدرت گرفتن تندروها در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری ایران منجر خواهد شد. این یک اعتراف به پذیرش روندهای کلان حاکم بر مناسبات قدرت در جهان و در اصل چراغ روشن تلویحی به باز بودن باب تغییر رفتار ایران در مابقی چالش‌هایش با قدرت‌های جهانی بود. البته هر چه زمان بیشتری از انعقاد برجام می‌گذشت این چراغ روشن‌های تلویحی از یک اراده سیاسی برای شیفت پارادایمی در سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی به یک جبر حاصل از برجام تبدیل می‌شد. نخبگان پدید آورنده برجام در نگاه حداقلی هم‌اکنون در دام «هزینه انجام شده» افتاده‌اند و در نگاه حداکثری مجبور به «شتاب دادن به روند شیفت پارادایمی» فوق‌الذکر هستند، چرا که فرصتی که برجام ایجاد کرده بود بیش از آنچه تصور می‌شد، کوتاه و نامطمئن بود.
در ابتدای این مختصر اشاره کردیم که یک تصویر ساده و سریع از نتایج چشمداشتی مذاکرات هسته‌ای در میان نخبگان حاکم وجود داشت اما این تصویر چگونه بود؟ به شکل خلاصه این تصویر مبتنی بود بر آمادگی برای تعطیلی موثر برنامه هسته‌ای و ارائه تضمین‌های محکم به طرف‌های مقابل برای بسیار کند و پر هزینه شدن بازگشت ایران به سطح توان هسته‌ای پیشین خود. این پا پس نهادن بسیار بزرگ و موثر و انضمامی در تصور نخبگان یادشده به برداشته شدن تحریم‌های مربوط به بخش نفت و همچنین تحریم‌های مالی منجر می‌شد و از رهگذر ایجاد امکان فروش عادی نفت و همچنین دسترسی به دلارهای نفتی تلنبار شده در بانک‌های اروپایی، تنگناهای مالی و اعتباری دولت برطرف و دست آن برای هزینه‌کرد در داخل باز می‌شد. از طرف دیگر با برداشته شدن تحریم‌ها، سرمایه خارجی در مقیاس‌های کلان به اقتصاد ایران راه پیدا می‌کرد و با خود تکنولوژی و رونق اقتصادی را به همراه می‌آورد. این تصویر شیرین و ساده بود که در روزهای بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی با ایجاد یک پروپاگاندای رسانه‌ای عملا مجلس را از بررسی دقیق برجام دور کرد و همه را مجبور کرده بود برای این عیش و عشرت قریب لحظه‌شماری کنند. در آن روزها دولتمردان و رسانه‌های‌شان مدعی بودند هر روز تاخیر در اجرای برجام بین 100 تا 150 میلیون دلار برای کشور هزینه دارد. به طور مثال این اظهارات جناب ترکان در این زمینه بسیار جالب توجه است؛ اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیس‌جمهور در آن برهه زمانی چنین گفت: «ممکن است عده‌ای بخواهند با کارهای تبلیغاتی بررسی برجام را در مجلس به تأخیر بیندازند. کاری که دوستان ما دارند در مجلس انجام می‌دهند اعم از دعوت افراد مختلف و جلسات متعدد خوب است اما باید متوجه باشند هر یک روز تأخیر مجلس در بررسی برجام، 100 میلیون دلار به اقتصاد کشور آسیب می‌رساند. بی‌گمان نوع برخورد برخی نمایندگان محترم مجلس در به‌ تاخیر انداختن بررسی برجام در کمیسیون ممکن است به اهدافی که ما از توافقنامه برجام داشته‌ایم، ضربه وارد ‌کند.» همانطور که ملاحظه می‌کنید آن نگاه ساده‌اندیشانه در این اظهارات حضور قوی دارد و هر نوع تاخیری را در تقابل با اهداف انتظاری از برجام می‌داند. محمد نهاوندیان، رئیس وقت دفتر رئیس‌جمهور نیز در کمیسیون بررسی برجام مدعی شده بود: «هزینه مبادله‌ای که بر اقتصاد ما تحمیل شد در یک محاسبه سرانگشتی حداقل 15 درصد در واردات و صادرات بر ما هزینه اضافه تحمیل کرد.
هزینه مبادله تجارت بالای صدمیلیارد دلار که ما در 8 سال گذشته داشته‌ایم حداقل سالانه 15 میلیارد دلار می‌شود. این البته حداقل است چون ما سال‌هایی داشتیم که تجارت ما بالای 120 میلیارد دلار بوده است. این مبلغ یعنی در روز تحمیل 130 میلیارد تومان هزینه بر ملت ایران. وقتی هزینه تمام شده یک کالا بالا می‌رود تک‌تک خانواده‌های ایرانی آن را می‌پردازند.» آن روزها رسانه‌های دولتی پر بود از این دست حساب و کتاب‌هایی که همواره سعی می‌شد به یک رقم بسیار بزرگ منتهی شود. مثلا روزنامه اعتماد این رقم را به روزی 400 میلیارد تومان هم رساند و مابقی رسانه‌های یاد شده هم همگی به نحوی در ایجاد این پروپاگاندا سهیم بودند. حاصل همه اینها همانطور که در خاطر همگان خواهد ماند، تصویب ضربتی و 20 دقیقه‌ای برجام در مجلس بود. رویای شیرین در نهایت پس از مهر تایید مجلس به حقیقت پیوست و دیگر از فردای آن همه منتظر سیب و گلابی‌های برجام بودند! اما هر چه به جلوتر رفتیم رویای شیرین به کابوسی تلخ تبدیل می‌شد. اول آنکه سازوکار معلق شدن و نه حذف تحریم‌ها آن هم در دوره 90 روزه- منوط به تایید رئیس‌جمهور آمریکا- بسیاری از عواید چشمداشتی در زمینه‌های مالی و سرمایه‌گذاری را به محاق برد. دوم اینکه با باقیماندن سازوکار اس‌دی‌ان لیست و نیاز به اخذ مجوز از اوفک، هیچ سرمایه‌گذار یا بانک بزرگ خارجی دوست نداشت و کماکان ندارد که به وادی اینچنین ریسک بالایی بغلتد (مگر با تضمین‌های نقدتر از اصل سرمایه). پس از هر بار تایید رئیس‌جمهور آمریکا تحریم‌ها تا 90 روز بعدی معلق بود و حالا که رئیس‌جمهور آمریکا نخواست پایبندی ایران را به برجام اعلام کند، در این شرایط تنها60 روز برای بازگشت ساختار قبلی تحریم‌ها زمان لازم خواهد بود. این دو مورد تنها گوشه‌ای از ضعف‌های حقوقی و مالی برجام است که خود برای مختل کردن آن رویای شیرین و ساده‌لوحانه کافی بود. در این شرایط درخواست پایبندی آمریکا به تعهدات مشروط و مبهمش در برجام به یک ناله سیاسی از جانب دست‌اندرکاران پهلوان‌پنبه دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید تبدیل شده است؛ دستگاه دیپلماسی‌ای که همین چند روز پیش شاهد محکومیت حبس 5 ساله برای یکی از اعضای ارشد تیم مذاکره‌کننده‌اش در برجام بود. جالب آنجاست که فرد یادشده در این تیم در قسمت مربوط به پیوست‌های مالی و بانکی فعال بوده است. جایی که بزرگ‌ترین ضربه به عواید چشمداشتی برجام از همان ناحیه به ما وارد شده است.
امروز ما در شرایطی هستیم که سود بردن ما از برجام در ید اراده آمریکاست. حالا که عواید ما منوط به چگونگی رفتار طرف مقابل‌مان است و ما تقریبا جز تمنای افاضه فیض و شکوه و شکایت و محکوم کردن و گله از نقض برجام، با این دولت کار دیگری از دست‌مان ساخته نیست، حال با دستور رئیس‌جمهور آمریکا به وزارت خزانه‌داری، رژیم تحریمی گسترده و بی‌سابقه جدیدی علیه ایران به مرحله اجرا درآمده است. اکنون باید از دولتمردان پرسید آیا نمی‌خواهند جلوی ضرر روزی n میلیون دلار را بگیرند؟


Page Generated in 0/0049 sec